ريشه تنش ميان دو قوه
اكبر تركان
نمايندگان يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي اين روزها چنان فعال شدهاند كه بسياري از تحليلگران از احتمال افزايش تنشها ميان قواي مجريه و مقننه خبر ميدهند اما به عقيده من بايد اين اقدامات را از زاويهاي ديگر ديد و تفسير كرد. در تمامي كشورهاي توسعهيافته و در حال توسعه جهان هنگام برگزاري انتخابات، افرادي خود را در معرض راي عموم مردم گذاشته و همزمان به رقابت با يكديگر و نقد كارنامه و برنامههاي رقيب خود ميپردازند ولي زماني كه سوت پايان انتخابات به صدا درآمد و نتيجه آرا اعلام شد، رقابتها جاي خود را به رفاقت داده و بازندگان به كناري رفته و در نوع خود ميكوشند تا فرد پيروز را ياري دهند تا بدين شيوه بتوانند براي دور آينده انتخابات نظر افكار عمومي را به سمت خود جلب كنند. واقعيت آن است كه اين روند در ايران عملا يا اتفاق نميافتد يا اگر بيفتد، همواره ناقص است و همين مساله سبب شده تا ما در جمهوري اسلامي با چرخهاي معيوب مواجه باشيم. در ايران با پايان انتخابات نهتنها رقبا تلاشي براي ياريرساني به فرد پيروز انجام نميدهند، بلكه با هزار و يك شيوه پيدا و پنهان و با بهرهگيري از نفوذ و قدرت خود ميكوشند مانع كار فرد پيروز در انتخابات شوند؛ اقدامي كه مثال آن دقيقا پس از انتخابات رياستجمهوري 92 و 96 رخ داد و مخالفان از همان ابتدا به تخطئه دولت حسن روحاني و اقدامات او پرداختند؛ حال آنكه در 2 سال ابتدايي دولت تدبير و اميد بهويژه پس از انعقاد توافق برجام، عملا اوضاع اقتصادي ايران رو به بهبود بود، به طوري كه پس از سالها بالاخره رشد اقتصادي جمهوري اسلامي مثبت شد.
اين روند البته همچون تخريبها ادامه داشت تا اينكه دولت دونالد ترامپ در ايالاتمتحده امريكا روي كار آمد. آن زمان مخالفان داخلي و خارجي توافق هستهاي برجام به شكلي غيرمنتظره دست به دست هم دادند و در يك مسير و به منظور نابودي اين توافق تلاش كردند تا اينكه درنهايت امريكا به صورت يكجانبه از توافقي بينالمللي خارج شد اما هوشمندي دولت جمهوري اسلامي و حفظ اين توافق بدون ايالاتمتحده امريكا سبب شد تا ايران دستكم در عرصه سياسي دست بالاتر را داشته باشد ولي فشارهاي اقتصادي ايالاتمتحده و وضع شديدترين تحريمهاي تاريخ جمهوري اسلامي سبب شد تا اوضاع اقتصادي امروز ايران نابسامانتر از هميشه باشد.
در چنين شرايطي مجلس يازدهم با حذف اصلاحطلبان از گردونه انتخابات توسط شوراي نگهبان و در انتخاباتي درونجناحي ميان اصولگرايان روي كار آمد و در گام نخست در اقدامي عجيب طي نامهاي به رييسجمهوري تمام نارساييها و مشكلات را متوجه دولت دوازدهم كرد و چنان رفتار كرد كه گويي نه امريكايي وجود دارد و نه دشمني و تحريم و تخاصمي.
نگارش اين نامه و عدم اشاره به دشمنيهاي خارجي كه ريشه اصلي مشكلات امروز جامعه است، به منزله ارسال پيام اشتباه براي جامعه است؛ پيامي كه با نوع رفتار نمايندگان در نشست اخيرشان با حضور وزير امور خارجه كه حقيقتا قهرمان ديپلماسي امروز ايران است، تكميل شد. نوع رفتار نمايندگان مجلس يازدهم با وزير امور خارجه چنان تند و دور از ادب و همراه با نسبتهاي ناروا بود كه محمدجواد ظريف را وادار به استفاده از فرمايشات رهبري كرد اما نكته قابلتامل ماجرا، عدماعتناي مخالفانش به اين صحبتها بود؛ حال آنكه انتظار از آنان به عنوان نمايندگان مجلس آن است كه اولا متوجه شرايط كنوني و ريشه مشكلات كشور باشند و ثانيا براي پيگيري مطالبات عمومي از روشي صحيحتر و البته همراه با منطق استفاده كنند و فراموش نكنند كه تخاصم و دشمنيهاي امريكا و نوكران منطقهاياش ريشه اصلي وضع موجود است.
اين اظهارات البته به معناي دفاع تمام و كمال از مديريت داخل و عالي خواندن آن نيست ولي ريشه مشكلات در فشارهاي بينالمللي و تحريمهاي ظالمانهاي نهفته كه نمايندگان مجلس متاسفانه به آن بياعتنايي ميكنند. نمايندگان بايد بدانند كه اين قبيل اقدامات در سال پاياني دولت دوازدهم كه سال برداشت، كاشتهها محسوب ميشود، نتيجهاي درپي ندارد، مگر مشغول كردن دولت به حاشيهها و پرت كردن حواس دولتمردان از پروژههاي بزرگ در بخشهاي كشاورزي و صنعتي. بدينترتيب و با درنظرگيري اين موارد، مساله سوال نمايندگان از رييسجمهوري را نيز ميتوان تفسير كرد و گفت كه اين مهم دقيقا در ادامه همان رقابتهاي انتخاباتي است كه ابتدا ذكر كردم. آنان كه مقابل حسن روحاني شكست خورده بودند، با روشهاي مختلف حالا مقابل او ايستاده و تلاش ميكنند انتقام گذشته را بگيرند؛ حال آنكه در اين مسير، جمهوري اسلامي و مردم بيشترين آسيب را متحمل خواهند شد؛ از اينرو اميدواريم رقباي ديروز و مسوولان امروز در روش خود جدا تجديدنظر كنند.