بروكراسي اداري دليل خوبي نيست
مهرنوش نرسي
فروش نوزاد تنها به يك صفحه اينستاگرامي محدود نميشود و به شكلهاي مختلف اتفاق ميافتد. اغلب داستان اينگونه مطرح ميشود خانوادهاي دچار فقر بوده از اين رو ناچار شدهاند فرزندش را به فروش برسانند، چنين داستاني احساس افراد را درگير و آنها را به خريد نوزاد ترغيب ميكند در حالي كه بسياري از اين موارد صحت نداشته و تجارت هدفمند اتفاق ميافتد. يكي از انگيزههايي كه خانوادهها براي خريد نوزاد عنوان ميكنند بروكراسي اداري و ماندن در صف فرزندخواندگي است، آيا چنين دليلي باعث ميشود ما سراغ خريد نوزاد برويم؟ در همه جاي دنيا شرايط فرزندخواندگي همين گونه و حتي سختتر است چون اين كار سرنوشت يك انسان را تعيين ميكند. اگر بخواهم نگاه همدلانه داشته باشم، ميتوانم بگويم تحمل زوجيني كه سالها براي درمان ناباروي زمان ميگذارند،كم ميشود و زماني كه نوبت به فرزندخواندگي ميرسد، ميخواهند ظرف مدت كوتاهي صاحب فرزند شوند. زوجها بايد توجه كنند زماني كه بچهها وارد بهزيستي ميشوند، فرآيندهاي مهمي برايشان اتفاق ميافتد.
به عنوان مثال سلامت بچه بررسي و اگر نيازهاي اوليه درماني يا بيماري خاصي داشته باشد به اطلاع والدين ميرسد و آنها با آگاهي از شرايط، انتخابشان را انجام ميدهند در حالي كه در خريد و فروش نوزاد چنين مواردي اتفاق نميافتد. ضمن اينكه بهزيستي بايد كاملا از بيسرپرست بودن كودك مطمئن شود. براي گرفتن شناسنامه و طي مراحل قانوني، زوجين به چالشهاي جديدي برميخورند. در پروسه بيان حقيقت هم سختي آنها بيشتر خواهد بود. معمولا در كودكي كلياتي به كودك گفته شود اما با رسيدن به بزرگسالي حق اوست كه تمام جزييات را بداند. اگر نوزاد خريده شده باشد، خانواده در بيان حقيقت دچار مشكل شده و فشار زيادي به فرزند و والدين وارد ميشود. در عين حال نگفتن حقيقت بار رواني بيشتري به همراه دارد زيرا اغلب حقيقت روزي عيان خواهد شد و پاسخ به اين سوال كه چرا من را خريداري كردهايد، اصلا آسان نيست.