• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۹ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3242 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۲۲ ارديبهشت

رسانه‌هاي فراگير خودجوش

سيد علي ميرفتاح

وقتي شهر را به شكل گالري درآوردند، فكر كردم راه باز شده تا به شكل رسانه‌اش هم درآورند؛ شهري به وسعت رسانه‌هاي فراگير. منظورم چيست؟ اين رسانه پت و پهن به چه دردي مي‌خورد؟ راديو و تلويزيون و روزنامه‌ها و مجله‌ها و بيلبوردها و سايت‌ها چه كم و كسري دارند كه تمناي رسانه شدن شهر را دارم؟ چه پيامي روي زمين مانده كه رسانه‌هاي موجود از انتقالش عاجزند و حالا من ايده مي‌دهم كه شهر را رسانه كنيم؟ اگر از خيابان قرني به سمت كريمخان تشريف برده باشيد، خشكشويي قديمي و خوش سابقه‌اي را مي‌بينيد كه با همه خشكشويي‌ها و اتوشويي‌هاي جهان فرق دارد. چه فرقي؟ آيا لباس‌ها را سفت و سخت‌تر مي‌شويد؟ آيا خط اتويي كه مي‌اندازد تند‌تر و تيزتر است؟ مگر در خشكشويي چه اتفاقي بايد بيفتد كه مغازه خيابان قرني خودش را از همه متمايز كرده؟... يك وقت فكر نكنيد من با صاحب اين فروشگاه سر و سري دارم و از طريق كرگدن‌نامه مي‌خواهم به او نان قرض بدهم. من نه صاحب اين خشكشويي را مي‌شناسم و نه تا به امروز لباسي براي شستن و اتو كردن به آنجا برده‌ام. فقط اگر اشتباه نكنم اين مغازه يكي از لوكيشن‌هاي گذري و چند ثانيه‌اي روز شيطان افخمي بود. همين. اما هر بار كه از جلوي آن رد شده‌ام شاهد اتفاقي بلكه «ايونتي» در آن بوده‌ام كه توجهم را به خود جلب كرده و نتوانسته‌ام با بي‌اعتنايي از كنارش رد شوم. من عكس و پوستر و پيام در روز كم نمي‌بينم. اصلا شغلم ايجاب مي‌كند كه رسانه‌ها را ببينم و خوب و بدشان را در ذهنم ثبت كنم اما آنچه در نماي بيروني اين مغازه مي‌بينم متفاوت‌تر از همه پوستر‌ها و تبليغات و اتفاقات هنري و فرهنگي شهر است. صاحب يا يكي از كاركنان اين خشكشويي آرتيست خوش سليقه و خوش ذوقي است كه پيام‌هاي گرافيكي جدي و ملي و اخلاقي مهم و تاثيرگذاري را روي شيشه ورودي‌اش لي‌اوت يا تصوير‌سازي مي‌كند و شيشه قدي در ورودي‌اش را به يك پوستر خوب و هنرمندانه تبديل مي‌كند. اين روزها اگر از كنارش رد شويد يك پيام جدي در مورد بي‌آبي و كم آبي و لزوم صرفه‌جويي مي‌بينيد اما اين ايونت فرهنگي، اجتماعي به اقتضاي مناسبت‌هاي تقويمي و حوادث روزگار تغيير مي‌كند يعني آرتيست مورد نظر ما از جيب خودش هزينه مي‌كند و به بهترين وجه و با حساب شده‌ترين كلمات پوستري مي‌سازد كه به همشهريانش پيام بدهد كه مثلا آب را اسراف نكنند يا قدر ماه رمضان و صوت داودي ربناي رمضان را بدانند يا در سرماي سياه زمستان به فكر ندارها و بي‌بضاعت‌ها باشند و از اين قبيل. صاحب اين مغازه نه از كسي دستور مي‌گيرد و نه از كسي بودجه تبليغات مي‌گيرد و نه قرار است اين فعاليتش را بيلان كار كند و به جايي ارايه دهد. خودجوش و متعهدانه در كنار خشكشويي خيرخواهي مي‌كند و حرف‌هاي خوب و جدي و مهمش را به مشتريانش و رهگذران خيابان قرني انتقال مي‌دهد. جاي دولت بودم اين مرد شريف را پيدا مي‌كردم و مي‌گذاشتمش رييس كل روابط عمومي‌ها و همه مديران كل روابط عمومي را وادار مي‌كردم مقابل او زانوي تلمذ به زمين بزنند و كار فرهنگي و تبليغات را از او ياد بگيرند. هر چقدر كه پيام روابط عمومي‌ها با تصنع و تكلف همراه است و فاقد عناصر زيبايي شناختي و سليقه هنرمندانه است و هر چقدر كه كار روابط عمومي‌ها براي رفع تكليف است و براي از سر خود باز كردن، كار فرهنگي اين مغازه، زيبا و هنرمندانه و درست و متعهدانه است. رسانه‌هاي موجود خودشان را كشتند تا مردم را- لااقل مردم متمول و متمكن را- از صرافت يارانه بيندازند، نتوانستند. تعداد يارانه بگيرها بيشتر شد كه كمتر نه. اين همه رسانه‌ها دارند هزينه مي‌كنند مثلا خطر بي‌آبي و كم‌آبي را متذكر شوند و مردم را وادارند تا جلوي ضرر و اسراف را بگيرند، نتوانستند. لااقل متناسب با هزينه‌اي كه كردند، نتوانستند. پيام‌هاي رسمي را بياييم جمع بزنيم ببينيم دولت چقدر براي‌شان هزينه مي‌كند و در ازايش چقدر عايدي دارد. اين همه هزينه تبليغات مي‌كنيم آيا حاصلي هم دارد؟ اما اين مغازه نه از دولت دستور مي‌گيرد و نه از شهرداري. كارش يك چيز ديگر است اما در گرافيك كاملا حرفه‌اي و تاثيرگذار كار مي‌كند. فرض كنيم به جاي يك خشكشويي خوش‌ذوق كه تبديل به رسانه شده، صدتا مغازه بلكه هزارتا مغازه ديگر هم خوش ذوقي كنند و از فارغ‌التحصيل‌هاي گرافيك و هنر و روابط عمومي و روزنامه‌نگاري بهره ببرند و عليحده وجهي رسانه‌اي به خود بگيرند. فرض كنيد به جاي دولت و رسانه‌هاي رسمي اين مغازه‌داران تهراني باشند كه به يكديگر خطر بي‌آبي را تذكر دهند. آن وقت مي‌دانيد چقدر حرف‌شان تاثير خواهد گذاشت؟ فقط بي‌آبي نيست. شهر ما بي‌اعتنا به نهادهاي رسمي تبليغاتي مي‌تواند به شكل رسانه‌اي قدرتمند دربيايد و خلق خوش و مهرباني، دانايي، وطن دوستي، تعهد، مدارا، مماشات و اتحاد را ترويج كند. اگر بشود چه مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون