ما منتظر شما هستيم
نيوشا طبيبي
كرونا بر زندگي ميليونها و بلكه ميلياردها انسان تاثيري ژرف و چشمگير بهجا گذاشته است. در اين دوره تلخ بسياري از خان و مان خود به دور افتادند. چه بسا خانوادههايي كه پشت قرنطينهها از يكديگر جا ماندند. هزاران هزار نفر كه براي كار و تحصيل در سرزمينهاي ديگر زندگي ميكردند شغل خود را در كشور ميزبان
از دست دادند يا با تغيير شرايط تحصيل ناگزير از بازگشت به موطن خويش هستند. شايد در آينده نقشه اين جابهجاييهاي عظيم و حيرتانگيز ترسيم شود و نشان دهد كه چگونه يك بيماري همهگير تمدن بشري را دستخوش تغييرات ژرف كرد.
بر همين پايه عده زيادي از هموطنان ما كه براي كار و تحصيل در كشورهاي ديگر دنيا زندگي ميكردند، بايد به كشور بازگردند. در كنار اين تحولات جهاني، اقتصاد ايران نيز دچار تنگناها و مضايقي شده و به ناچار معيشت و زندگي مردم به سختي افتاده. اگر ويروس لعنتي با خود گرفتاريهايي را براي جهان آورده، ايرانيان پيش از اين دچار ويروس منحوس و ضدانساني تحريمهاي امريكا و اروپا و مظالم بعضي همسايگان بودند كه با آمدن بيماري همهگير درد و سختي را دو چندان شد.
با همه سختيهايي كه گريبانگير ما شد، با گرانيها و كمبودها، هنوز هم نميتوانيم بگوييم وضع ما از كشورهاي ديگر بدتر است. باور بفرماييد كه اينها را بيجهت عرض نميكنم. همه ما در سختيهاي ناشي از تحريم و كمبودها هستيم. به عنوان كسي كه خودم و خانوادهام درگير بيماريهاي مزمن و صعبالعلاجي مثل ديابت و آلزايمر و مانند اينها است، خوب ميدانم كه مضايق، چطور زندگي را سخت كردهاند. اما هنوز هم گرفتاريهاي ما فاصله كهكشاني با گرفتاريهاي بقيه مردم دنيا ندارند. سختيهاي ما كم و بيش شبيه بقيه مردم دنيا هستند. شايد علت اصلي اين است كه ما ايرانيان - بايد بگويم بيشتر ما ايرانيان - در سختيها به مهرباني كنار هم ميايستيم. يعني نميتوانيم شكم خود و خانواده خود را سير كنيم در حالي كه ميدانيم نزديكي ما كسي در رنج نان و معاش است. آن عده قليل سودجوي بيوجدان را كه با رانت و خيانت و دزدي، نان مردم را ميبرند، ارز امانت صادرات را خوردهاند و خرج ساخت كاخ و ويلا و خريد ماشين چند ميلياردي كردهاند، حسابشان جداست. مردم عادي را ميگويم. آدمهايي مثل من و شما. ما در سختيها، سيل و زلزله و ويروس و ترامپ و تحريم و مغول و قحطي كنار هم ماندهايم و چندين قرن دوام آوردهايم. سعي كردهايم بار همديگر را به دوش بكشيم تا از سختي عبور كنيم. عرض كردم عدهاي پشت مرزها ماندهاند، بيدرآمد و كار و منتظرند كه به وطن بازگردند، در اين حال دستگاه تبليغات ضدايراني از صبح تا شام حال وطن را بدتر از بد جلوه ميدهد. ازسوي ديگر بعضيها در داخل، بيخبر از آنچه بر مردم دور از خانه ميگذرد، دل آنهايي را كه عزم بازگشت دارند خالي ميكنند. اين از گناهان نابخشودني است كه عزيزان دورمانده از مام وطن را از بازگشت به آغوش ايران بترسانيم. آغوش را باز كنيم، عزيزان ما ميآيند، آماده باشيم كه آنها را تيمار كنيم و غبار راه را از سر و رويشان پاك كنيم، به آنها ثابت كنيم كه آنچه دشمنان ايران درباره ما ميگويند درست نيست. دستشان را بگيريم و از وجودشان براي آينده ايران استفاده كنيم.