در روز جهاني كباب، با دل كباب و بدون كباب...
صبح روز جمعه اكانتي توييت كرد كه دومين جمعه ماه جولاي روز جهاني كباب است و كاربران توييتر فارسي هشتگ «كباب» را به بهانه اين توييت داغ كردند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«امروز روز جهاني كباب بود؟ به جهانيا بگيد ما ديگه فقط روز جهاني املت و ميتونيم جشن بگيريم»، «روز جهاني كباب رو به، پلا كباب، محبوب دلها تبريك ميگم»، «اينترنت هم ملي ميشه، دلار هم ۴۰ تومن ميشه، بنزين هم كمياب ميشه، كباب آرزو ميشه، خيار كيلو ۲۰هزارتومن، كرونا دايمي ميشه ولي انگار هيچي نشده؛ تو اين مملكت ديگه هيچي نميشه»، «مرا در آغوش بگيريد اي كبابهاي تابهاي، اي كوبيدههاي فروتن»، «آنقدر علاقم به انواع گوشت و كباب زياده كه هيچ جوري گياهخوارا رو درك نميكنم»، «امشب جوجه ترش سفارش داديم اشتباهي كباب ترش آوردند، نيم ساعت داشتيم دور افتخاري ميزديم»، «مراحل كباب درست كردن: زن گوشت ميخرد، تميز ميكند، با ادويه و پياز مخلوط ميكند، گوشتها را به سيخ ميكشد، سالاد و برنج درست ميكند، ظرفها را ميچيند، كنار مرد ميايستد اگر چيزي خواست بياورد... مرد سيخها را روي آتش گذاشته و باد ميزند، با لبخند به زن ميگويد خوب امروز استراحت كرديا من غذا درست كردم»، «آنقدر كباب ترش و جوجه ترش خوردم از چشمام داره ميزنه بيرون. در رشت هميشه روز كبابه»، «به نوبه خودم روز جهاني كباب رو به شانديز، نايب، شمشيري، حاج عباسي تبريك ميگم»، «روز جهاني كباب و انواع و اقسام كباب گلپايگاني مبارك»، «روز جهاني كباب رو به خودم و تمام طرفداران اين شاهكار جهاني تبريك ميگم قبلا هم گفتم تا كباب هست پيتزا چرا؟!»، «كباب خوردن اين روزها داره تبديل به يه آرزو ميشه»،« همه از كباب حرف ميزنن ولي من به فكر اون تهچينهاي گوشتي هستم كه بين ايل سنگسري خيلي معروفه و واقعا خوشمزهتر از كبابه»،«بين غذاهاي سلف دانشگاه شايد بشه گفت كباب هيچوقت جزو محبوبها نبود شايد چون چيزي كه به عنوان كباب بهمون ميدادن اصلا كباب نبود»، «بابام كباب رو فقط كباب گوسفندي ميدونه و معتقده جوجه كباب كاهه»، «هيچوقت فكر نميكردم كباب هم روز جهاني داشته باشه ولي پسر نداشته باشه»، «ما چون پول نداريم روز جهاني كباب سوسيس تخممرغ ميزنيم»، «روز جهاني كباب رو به همه جوانان ايراني كه دلشون كباب آرزوها و جووني آتيش گرفتشونه تبريك ميگم»، «چندين بار خواستم گياهخوار بشم ولي نتونستم از كباب بگذرم»، «اين روزا خيليها توان خريدن گوشت رو كه ندارن، حتي از پس تهيه غذاي غيرگوشتي هم برنميان، چرا كبابيها همچنان تو خيابون دود راه ميندازن»، «بابام هميشه معتقده نبايد بوي كباب بره خونه همسايه چون ممكنه دلش بخواد و اون موقع توان تهيه كردنش رو نداشته باشه»، «براي خيلي از ماها طبيعت يعني كباب خوردن، باور كنين نودل هم جاذبه خودش رو داره»، «يه بار كه رفته بوديم كوه رسيديم به يه گوسفندسرا، گوشت ارزون بود گفتيم برامون يه گوسفند بكشه نشستيم با هم خورديم»، «يادم نمياد يه بار بابام برام كباب خريده باشه، هميشه معتقد بود بچه وقتي با اشكنه سير ميشه كباب چرا»، «بچه بودم، وقتايي كه پدربزرگم يا پدرم كباب ميخريدن من از جلوي در ميرقصيدم تا كنار سفره» و «در روز جهاني كباب، با دل كباب، بدون كباب...»