سمندريان، ماندگار در تئاتر ايران
ايرج راد
آشناييام با استاد سمندريان به دانشگاه هنرهاي زيبا برميگردد، در اين دانشگاه او استاد من بود و بعدتر در نمايش «مردههاي بيكفن و دفن» نوشته ژان پل سارتر كه در تالار وحدت روي صحنه آمد، اين افتخار را داشتم كه به عنوان بازيگر در خدمتشان باشم. براي من همه آن زمانها، چه زماني كه در دانشگاه تدريس ميكرد و در كلاسشان حضور داشتم و چه زماني كه در تمرين و اجراي نمايش «مردههاي بيكفن و دفن» بودم، مغتنم بود و هرگز فراموش نميشود.
اگر بخواهم توصيفي از شخصيت استاد سمندريان داشته باشم، ميتوانم به اين نكته اشاره كنم كه او فوقالعاده براي كار تئاتر ارزش قائل بود. چه در كلاسها و چه در نمايش جديت خود را داشت. وقتشناسي يكي از ويژگيهاي بارز او بود كه روي آن حساسيت هم به خرج ميداد، از اين رو همه بايد سر كلاس به موقع حضور پيدا ميكردند. در كنار اين جديت، استاد سمندريان همواره روي خوشي داشت و با همه شاگردان خود به نوعي رفتار ميكرد كه رفتار دوستانه يك استاد قلمداد ميشود. علاوه بر آن اگر كسي در عمل نشان ميداد كه تئاتر براي او جدي است و دغدغه اين هنر را دارد، نزد او جايگاه ويژهاي داشت و همه تلاش خود را براي رشد آن فرد ميكرد.
خلاصه آنكه استاد سمندريان حق بزرگي به گردن تئاتر ايران دارد. سمندريان هم در عرصه آموزش و هم در عرصه اجراي تئاتر كارهاي بسيار ارزشمندي انجام داد. در حوزه آموزش استاد سمندريان شاگرداني تربيت كرد كه هر كدام در جايگاه خود از ارزشهاي ويژهاي برخوردار هستند. او آثاري را به صحنه آورد كه براي هنرمندان، حضورشان در اين آثار افتخاري بود، به جرات ميتوان گفت تكتك اين اجراها جزو آثار ارزشمند تئاتري در ايران هستند.
يادش گرامي و روحش شاد. بيشك نام استاد سمندريان در تاريخ تئاتر اين مملكت مانا و ماندگار خواهد بود.