تقوايي؛ كارگرداني خلاق و با وسعتنظر
هارون يشايايي
براي معرفي شخصيت ناصر تقوايي هيچ بياني واضحتر و كاملتر از نگاهي به كارهايي كه او در سينما و ادبيات ميهن ما خلق كرده، نيست. پرداختن به يك به يك آثار سينمايي و نوشتههاي تقوايي در اين مختصر ممكن نيست. معتقدم براي معرفي، وسعتنظر و خلاقيت تقوايي در سينما و ادبيات بهتر است به دو اثر مهم او كه مورد استقبال فراوان قرار گرفته و ماندگاري جهاني پيدا كرده است، اشاراتي مختصر داشته باشم؛ اول سريال دايي جان ناپلئون كه نشانه كار و خلاقيت تقوايي در زمان جواني است و ديگر فيلم ماندگار «ناخدا خورشيد» كه حاصل كار او در سالهاي ميانسالي عمر است كه عمر ناصر به سالهاي زياد مستدام بماند.
هر دو اين آثار اقتباس از نوشتههاي ديگران است. معلوم است كه بدون وجود كتاب بينظير ايرج پزشكزاد و معرفي شخصيت دايي جان ناپلئون در آن كتاب، امكان بروز استعداد ناصر تقوايي ميسر نميشد، آنها كه به سينما و خلق هر اثر تصويري- گفتاري آشنايي دارند، ميدانند انتقال نوشتههاي كتاب به دنياي تصوير و صدا (فيلم) كار آساني نيست، تقريبا هيچ كتابي در ادبيات فارسي چون دايي جان ناپلئون به سريالي تلويزيوني يا فيلم سينمايي برگردانده نشده كه بتواند سالها در خاطره مردم ايران و فارسيزبانان جهان ماندگار باشد. تقوايي از داريوش ارجمند چنان ناخدا خورشيدي خلق كرده كه خود او و مردم جنوب آن را پذيرفته و ميستايند، در جريان فيلم لوكيشنهاي وهمانگيز خيال تماشاچي را به آنجا ميبرد كه تقوايي ميخواهد. حضور افراد جديد به محل و كشمكش اهالي براي به دست آوردن لقمهاي نان از نظر تقوايي دور نميماند. زندگي تبعيديها بخش مهمي از فيلم را تشكيل ميدهد. توجه به زندگي غمانگيز تبعيديها با آن فرجام ناخوشايند و مرگبار در فيلم «ناخدا خورشيد» باز هم ترسيمي از زندگي مردمي بيآينده است. جابهجايي مبارزان سياسي در شرايط دشوار لحظه به لحظه با انديشه تقوايي عجين شده است و فيلم را در مجموع باوركردني ميكند كه با گذشت زمان بيش از پيش مورد استقبال مردم و مخصوصا جوانان قرار گرفته است. بيانصافي است اگر در «ناخدا خورشيد» از سعيد پورصميمي، علي نصيريان و پروانه معصومي يادي نشود.