جلوگيري از فاجعه كرونا
اصغر ميرفردي
بيش از 6 ماه از شيوع كرونا ميگذرد و روند شيوع اين ويروس در جهان شدت يافته است. نگارنده در اسفند 98 و فروردين 99 يادداشتهايي را در اين زمينه منتشر كرده و همراستا با ديگران، هشدارهايي درباره خطرات رويههاي نامناسب مديريت چنين بيماري اعلام كرده بود. با وجود دامنهدار شدن شيوع كرونا در جهان، تجربيات گوناگوني در رويارويي با اين پديده شوم و خطرناك در جهان وجود داشته است. كشورهايي چون ايتاليا و اسپانيا كه نرخ مرگومير بالايي در روزهاي آغازين شيوع داشتند در روزهاي كنوني ميزان كمي از مرگومير را تجربه كردند. در كشورهاي ديگر نيز يك شيب نزولي در ميزان فوتيها در حال تجربه شدن است. در برخي از كشورها از جمله كشور خودمان، روند پيوستهاي از محدودسازي به كار گرفته نشد و فشارهاي گوناگون معيشتي- اقتصادي و البته غيراقتصادي موجب شد تا سياست محدودسازي زنجيره ارتباط انساني به صورت ناقص اجرا شود و با بازگشاييهاي شتابزده و پياپي از يك سو و بيتوجهي بخشي از جمعيت كشور از جمله روي آوردن به رفتارها و تجمعات مرسوم و عادي چون مراسمات جشن و عزا و يا به كار نبستن شيوهنامههاي بهداشتي به جايي رسيديم كه از آن در هراس بوديم. با نگاهي واقعبينانه ميتوان گفت كه به دليل تنگناي اقتصادي كشور آن هم در شرايط تحريمي، بازگشايي برخي فعاليتها و مشاغل گريزناپذير بود. براي چنين مشاغلي، شيوهنامههايي تدوين شد اگرچه عملا اين شيوهنامهها كمتر به كار بسته شد كه اگر به كار بسته شده بود، به ويژه در بازار و مجتمعهاي تجاري، دامنه شيوع به مراتب كمتر از اين بود. نقد وارده بر آن بخش از بازگشاييهايي است كه در اين شرايط ضرورتي نداشتند و به مساله معيشت حياتي و گريزناپذير مرتبط نبودند. مراكز تجمعاتي چون فعاليتهاي ورزشي، سالنهاي پذيرايي، مساجد، بقاع متبركه، نمازهاي جماعت و جمعه و به دليل ماهيت تجميعيشان نقش غيرقابل انكاري در اين شيوع داشتند. در بازگشاييها و شيوهنامهها و توصيهها و تاكيدها با گونهاي از ناسازه روبهرو بوديم؛ در حالي كه ستادهاي كرونايي توصيه ميكردند كه شيوهنامهها را رعايت و از برگزاري مراسمات عروسي و عزا خودداري كنيد؛ اما برخي فعاليتهاي ورزشي و مراسماتي كه با حضور جمعي ورزشكاران يا مردم برگزار ميشوند، مجاز بوده و برگزار ميشوند و حتي خبر برگزاري آنها نيز از طريق رسانهها پخش ميشود. در كنار بخشي از مردم كه بيتوجهي ميكنند اين رويههاي ناهمساز؛ خود گونهاي از عاديسازي ناروا را ترويج كرده يا دستكم جدي نپنداشتن توصيههاي بهداشتي از سوي مردم را در پي داشته است تا جايي كه در تهران-پايتخت اين سرزمين- بنا به گزارش مسوولان؛ بسياري از مردم خطر كرونا را جدي نگرفته و به شيوهنامهها توجهي نكردند.
اين روزها با افزايش هراسناكي در ميزان مبتلايان و فوتيهاي كرونايي روبهرو هستيم و در روز 24 تير بنا به گزارش رسانه ملي 25 استان در وضعيت قرمز و هشدار قرار داشتند. اين وضعيت خطرناكي است كه براي مهار آن و پايان دادن به اين وضعيت، دولت بايد بدون توجه به فشارها و ملاحظات و غيركارشناسي؛ آنچه كه براي تامين سلامت عمومي جامعه ضرورت دارد را در پيش گيرد. در اين شرايط نميتوان همه فعاليتهاي اقتصادي را تعطيل كرد اما ادامه فعاليتهايي كه در اين شرايط بحراني، دامنه شيوع كرونا را گسترش ميدهد نه تنها توجيهي ندارد بلكه خطايي نابخشودني است و در آينده پشيماني برآمده از اين خطاها سودي براي اين جامعه نخواهد داشت. مجتمعهاي سرپوشيده تجاري كه همواره با حضور تجمعي و «بازارگردي» مردم همراه است، خطرزاست. فعاليتهاي ورزشي چون فوتبال كه خود ورزشكاران نيز در امان نبودهاند در صورت ادامه وضعيت كنوني خطرات زيادي را متوجه ورزشكاران، دستاندركاران امور ورزشي و خانواده و مرتبطين با آنها ميكند. فعاليتهاي مذهبي و معنوي را ميتوان تا زمان گذر از اين بحران به صورت انفرادي برگزار كرد اما تجميع مردم براي چنين مراسمهايي، زمينه شيوع كرونا را بيشتر ميكند.
همانگونه كه امر مهمي چون آموزش، به ناچار، از فضاي عمومي به حوزه مجازي و بهرهگيري از رسانهها در كانون خانوادگي منتقل شده است چرا براي بخشهاي ديگر به ويژه مراسمات همچنان اصرار بر حضور فيزيكي در مكانهاي عمومي است يا بر فعاليتهاي ورزشي به صورت گروهي پافشاري ميشود؟
با بازنگري در رويهها و استفاده از ضمانتهاي اجرايي هنوز هم ميتوان از بروز فاجعه كرونايي جلوگيري كرد؛ از ياد نبريم كادر درماني 6 ماه پيوسته در حال تلاش براي زندگي و سلامت ما هستند و نبايد تصور كنيم آنها نيروي پايانناپذير دارند. آنها در اين مدت هم قرباني دادهاند و هم خسته از تلاشهاي شبانهروزي هستند. با ادامه و تشديد اين وضعيت، بيش از اين بار سخت بر دوش آنها را سنگينتر نكنيم.
در هستيشناسي مفهوم دولت يا حكومت به ضرورت ايجاد نظم و يا ضمانت اجرايي نظم به ويژه در شرايط خاص ميرسيم. گسترش يك بيماري جهاني كه روز به روز بيشتر قرباني ميگيرد، وظيفه دولت- به معناي عام- را برجسته ميكند تا با بهرهگيري از ابزارهاي موجود بتواند به مديريت شرايط بحراني بپردازد. امروز با چنين شرايطي روبهرو هستيم و هر گونه كوتاهي ميتواند نتايج ناگواري داشته باشد. امروز با بازنگري ميتوان به مهار خطر اقدام كرد، امكاني كه فردا ممكن است دشوار و يا حتي ناشدني باشد.