شهاب شهسواري
محمدجواد ظريف، وزير امورخارجه جمهوري اسلامي ايران امروز به بغداد سفر ميكند. درست يك روز قبل از سفر مصطفي كاظمي به عربستان سعودي و بعد از آن به تهران و نهايتا تا پايان ماه جاري به واشنگتن. براي بررسي اهداف رايزنيهاي فشرده بغداد با تهران، رياض و واشنگتن سراغ امير موسوي مشاور پيشين وزير دفاع و كارشناس مسائل عراق رفتيم تا از او در مورد دلايل و انگيزههاي بغداد براي ميانجيگري ميان تهران و رياض از يك سو و تهران و واشنگتن از سوي ديگر بپرسيم. در ادامه متن كامل گفتوگوي «اعتماد» را با امير موسوي، كارشناس مسائل عراق مطالعه ميكنيد.
يكي از اهداف سفر پيش روي مصطفي كاظمي به تهران، ميانجيگري ميان تهران و رياض اعلام شده است. پيش از اين نخستوزيران پيشين عراق هم در اين مسير تلاشهايي انجام دادهاند كه بدون توفيق مانده بود. چرا اينقدر براي عراقيها مساله ميانجيگري ميان تهران و رياض اهميت دارد و آيا بغداد از ظرفيت و توان كافي براي چنين كاري برخوردار است؟
عراق در سالهاي گذشته به ميدان اصطكاك جمهوري اسلامي ايران، عربستان سعودي و امريكا تبديل شده است. عراقيها هزينه سنگيني به خاطر اين تنشها ميدهند. امريكا وقتي ميخواهد از ايران انتقام بگيرد در عراق عمليات انجام ميدهد و عربستان ميخواهد از ايران انتقام بگيرد نيروهاي انتحاري به خاك اين كشور اعزام ميكند. جمهوري اسلامي ايران علاقهمند است كه روابط خود را با عراق تقويت كند اما نه تنها سعوديها و امريكاييها اجازه توسعه روابط را نميدهند بلكه عراق را براي هرگونه رابطهاي با تهران تنبيه ميكنند و عراقيها را بيشتر تحت فشار ميگذارند. شرايط در عراق بحراني مانده است، نه خدمات كافي وجود دارد، نه امنيت كافي وجود دارد و نه ثبات در عراق ايجاد شده است. دولتمردان عراقي براي منافع مردمشان و براي تقويب امنيت و ثبات در كشورشان علاقهمندند كه شرايط خوب و رابطه بهتري ميان 3 محور موثر يعني ايران، عربستان و امريكا ايجاد شود چرا كه هر اندازه اين 3 طرف بيشتر تنش داشته باشند، عراق بيشتر متضرر ميشود.
مصطفي كاظمي، نخستوزير عراق احساس ميكند كه روابطش با هر 3 طرف خوب است و مورد تاييد تهران، واشنگتن و رياض قرار دارد. به همين دليل او تصور ميكند كه فرصتي به وجود آمده است تا با گفتوگو و رايزني اين مشكلاتي ركه ميان 3 محور موثر در عراق وجود دارد حلوفصل كند. امروز محمدجواد ظريف، وزير امورخارجه جمهوري اسلامي ايران در عراق با اين سوال مواجه خواهد شد كه شما چه شرايط و پيشنهاداتي براي بهبود وضعيت امنيت، ثبات و رونق در عراق داريد، ما چه بايد بكنيم و دو طرف ديگري كه قرار است طرف گفتوگوهاي مصطفي كاظمي در روزهاي آينده باشند چه تلاشي ميتوانند بكنند.
مصطفي كاظمي قرار است روز دوشنبه به عربستان سعودي سفر كند، مقامهاي عراقي از ظريف خواهند پرسيد كه چه مسائلي بايد در ديدار پيش روي نخستوزير عراق با مقامهاي ارشد سعودي مورد بحث و تبادل نظر قرار گيرد؟ سعوديها چه گامهايي بايد بردارند تا بهبودي در شرايط و روابط بهتري بين تهران و رياض ايجاد شود. من تصور ميكنم آقاي ظريف شرايط ايران را توضيح خواهد داد و اين خيلي مهم است كه آقاي كاظمي در سفري كه به عربستان دارد و احتمالا در ملاقاتي كه با محمد بنسلمان داشته باشد به احتمال زياد اين شرايط را مطرح خواهد كرد.
فكر ميكنيد كه اينبار تفاوتي با ميانجيگريهاي پيشين عراق و ديگر كشورهاي منطقه داشته باشد و رياض آمده پذيرش پيام آشتي باشد؟
الان شرايط عربستان سعودي بسيار سخت شده. اين كشور در يمن و عراق به شدت هزينههاي سنگيني ميدهد و همزمان در داخل هم با مشكلات عديدهاي مواجه است. ممكن است به اين دليل كه كاظمي بلافاصله بعد از عربستان به تهران ميآيد، پيشنهادهايي را با او مطرح كنند كه به تهران منتقل كند. تهران همواره اعلام آمادگي كرده كه روابطش را با رياض بهبود ببخشد. اما عربستان سعودي همواره چشمش به امريكا و رژيم صهيونيستي است كه شايد بتوانند از طريق خارجيها شرايطشان را در منطقه بهبود دهند. تاكنون نتوانستهاند با استفاده از كمك خارجي بر مشكلات فايق بيايند. در اين سالها يمنيها روز به روز قويتر شدهاند، شرايط داخلي عربستان هم چندان مساعد نيست نه از نظر بحران جانشيني و تقسيم قدرت و نه انتظاراتي كه از امريكا داشتند، برآورده شده است. عربستان قطعا به اين نتيجه رسيده كه بايد خودش زمام امور را در اختيار بگيرد و چشم از سياستگذاريهاي قدرتهاي خارجي بردارد اما تاكنون چشم اميد رياض به واشنگتن بود تا شرايط منطقه را به شكلي عوض كند كه اگر قرار باشد مذاكراتي ميان تهران و رياض انجام شود، سعوديها دست بالا در اين مذاكرات داشته باشند. بايد ديد كه كاظمي بعد از سفرش به رياض چه پيامهايي را به تهران ميآورد. ايران همواره اظهار آمادگي كرده كه گفتوگوهايي سازنده با رياض داشته باشد اما آنها تاكنون اين پيشنهاد را نپذيرفتهاند. چندين بار حسن روحاني پيشنهاد داد، آقاي ظريف ابتكارهايي را مطرح كردند حتي تا جايي كه وزير امورخارجه اعلام كرد، حاضر است بلافاصله به رياض سفر كند اما آنها نپذيرفتند. به نظر من تا به امروز هنوز اميد سران رياض به امريكا و رژيم صهيونيستي است تا آنها بتوانند ايران را در منطقه تضعيف كنند و بعد عربستان با دست بالا سراغ گفتوگو با تهران بيايد. فرصت خوبي براي رياض ايجاد شده كه درك كند، جمهوري اسلامي ايران همچنان بهرغم همه فشارهاي خارجي مقتدر و قوي است و در عين قدرت تمايل دارد كه مشكلاتش را با عربستان حل و فصل كند. اميدواريم كه اينبار بعد از گفتوگوهاي كاظمي با مقامهاي سعودي خروجي بهتري به دست بيايد و پيام بهتري براي مقامهاي جمهوري اسلامي ايران سهشنبه با خود به تهران بياورد.
تقدم و تاخر سفرهاي كاظمي به تهران و رياض كه از ابتداي اعلام سفرهاي خارجي او مورد توجه قرار گرفته بود آيا معناي خاصي براي تهران دارد؟
فكر نميكنم كه انتخاب رياض به عنوان مقصد اولين سفر خارجي باعث كاهش سطح انتظارات از سفر كاظمي به تهران شود. نبايد فراموش كنيم كه عراق يك كشور عربي محسوب ميشود و اين سنت كشورهاي عربي است كه در نخستين گام به مهمترين كشور عربي سفر و بعد با جمهوري اسلامي گفتوگو كنند. فكر نكنم چنين تقدم و تاخري براي كسي در تهران اهميت چنداني داشته باشد. به نظر من اين ترتيب تصادفا بهتر است، ايشان ديدگاههاي عربستان را ميفهمد و بعد در تهران آنها را مطرح ميكند. اين خيلي ترتيب بهتري است. اين عربستان است كه بايد شرايط را بهتر كند و پيام آمادگي براي تهران بفرستد. تهران كه در گذشته هم براي گفتوگو اعلام آمادگي كرده است و حرف تازهاي ندارد كه در قالب پيام از طريق ميانجي براي رياض بفرستد. اين عربستان است كه روي دنده لجبازي قرار دارد، بالاي درخت رفته و پايين نميآيد، چه از لحاظ جنايتهايي كه در يمن انجام ميدهد، چه كارشكنيها در عراق، لبنان و سوريه و چه در راستاي تشويق امريكا و رژيم صهيونيستي براي وارد كردن فشار بيشتر به جمهوري اسلامي ايران. عربستان تلاشهاي خصمانه انجام ميدهد و اوست كه بايد كوتاه بيايد و آمادگياش را به تهران منعكس كند.
اما اگر اين ترتيب سفرها بر عكس بود، طرف مقابل همين فكر را ميكرد؟
بله، طرف مقابل چنين حساسيتهايي دارد، جمهوري اسلامي چندان حساسيتي نشان نميدهد. اما طرف مقابل يعني سعوديها و امريكاييها موضع ميگرفتند و آزار و اذيت دولت و مردم عراق را به بهانه انتخاب تهران به عنوان مقصد نخست افزايش ميدادند. جمهوري اسلامي ايران همواره اخلاقي و نجيبانه برخورد ميكند و شرايط طرف مقابل را درك ميكند. شرايط عراق را درك ميكند. آنها جلف و خشن برخورد ميكنند و كوتاه نميآيند. همين كار را با عادل عبدالمهدي كردند، با نوري مالكي همين كار را كردند و حتي با حيدر العبادي كه دوست خودشان بود، بد برخورد كردند. كلي وعده و وعيد به حيدر العبادي داده بودند كه اگر با ايران چنين و چنان كند و حشدالشعبي را محدود كند، چه كارهايي كه براي عراق نميكنند اما حتي حاضر به برداشتن يك گام مثبت در عراق نشدند. دو وعده علني سعوديها به عراق يكي بحث برق بود و يكي بحث ساختن استاديوم در بصره، نه خط صادرات برق را كشيدهاند و بهرغم تمام ابراز اشتياق و علاقه مردم عراق، عاقبت به بهانه يك جمله از رييسجمهور عراق، برهم صالح، پروژه استاديوم بصره را لغو كردند. جمهوري اسلامي ايران بر خلاف عربستان سعودي سعهصدر نشان ميدهد. حالا هم كه مصطفي كاظمي نخستوزير به تهران سفر نميكند اين وزير خارجه ايران است كه به بغداد ميرود و حرف ما را به بغداد ميرساند در نتيجه به نظر من خوب برنامهريزي انجام شده است.
پس تصور ميكنيد كه رابطه دولت كاظمي با تهران چندان بد نيست…
بهرغم همه گمانهزنيهايي كه در رسانهها در مورد رفتار و سياستهاي مصطفي كاظمي مطرح ميشود، دولت او براي هماهنگي و همفكري با جمهوري اسلامي ايران در مورد برقراري آرامش در منطقه تمايل زيادي دارد. من تصور ميكنم كه اگر مشاورههاي خوبي به كاظمي بشود اين امكان را دارد تا توازن ميان ايران و اردوي عربستان سعودي، امريكا و رژيم صهيونيستي در عراق ايجاد كند.
به جز مساله توازن روابط ميان تهران با رياض و واشنگتن، اهداف ديگر رايزنيهاي اين هفته ايران و عراق چيست؟
ايران دو چيز را در سفر آقاي كاظمي به تهران دنبال ميكند؛ يكي تحكيم حاكميت ملي عراق در مقابل تجاوزهاي اشغالگران امريكايي و دوم بهبود وضعيت معيشتي مردم عراق. الان در تابستان وضعيت كمبود برق به يكي از اصليترين معضلات مردم عراق تبديل شده است. نخستوزير عراق در سفر به تهران ميتواند قرارداد كنوني تامين برق عراق را كه ۸ ساعت در روز است به ۱۲ ساعت يا بيشتر برساند، كمك بسيار بيشتري براي مردم عراق است كه در فصل تابستان از گرماي شديد رنج ميبرند. امريكا به شدت مقابل انجام پروژههاي توسعه زيرساخت نيروگاهي و برق در عراق كارشكني ميكند. عربستان در اجراي وعدهاش براي صادرات برق خلف وعده كرده است. واشنگتن حتي جلوي آلمانيها را هم كه قصد داشتند در عراق سرمايهگذاري كنند، گرفت و به شركت زيمنس اجازه تاسيس نيروگاه در عراق نداد و قراردادشان را باطل كردند، چينيها را هم امريكاييها اجازه ندادند در عراق كار كنند. امريكا نميخواهد مردم عراق در آسايش باشند. جمهوري اسلامي ايران همانگونه كه در مقابل تروريسم با مردم عراق همكاري كرد در موضوع معيشت مردم هم كمك ميكند. از لحاظ تجاري مبادلات ميان دو كشور برقرار است و ۶ گذرگاه مرزي ميان كشور فعال هستند و كالاهاي زيادي براي مردم عراق به اين كشور ميرود.
اما در اين زمينه هم مشكلات تبادل مالي وجود دارد و مطالبات ارزي زيادي در عراق باقي مانده است.
اخيرا ناصر همتي، رييس كل بانك مركزي به بغداد سفر كردند كه سفري مهم بود، فكر ميكنم با اين سفر آقاي كاظمي راهحلي براي حل مساله مالي ايجاد شود. تهران ابتكارهايي را مطرح كرده تا پرداخت مطالبات ايران انجام شود. انتظارات متقابل است، همانگونه كه ايران امكانات در اختيار مردم عراق قرار ميدهد و به معيشت و آسايش مردم كشور همسايه توجه ميكند اين انتظار هم وجود دارد كه در زمينه پرداخت تعهدات مالي همكاري بيشتري صورت بگيرد.
بغداد تحريمهاي امريكا را بهانه ميكند.
اگر امريكا مانع ميشود كه پول برق و گاز ايران پرداخت شود خب آقاي كاظمي از خود امريكاييها بخواهد تا اين امكانات را به عراق بدهند. چرا امريكا به عراق برق و گاز نميدهد؟ اگر واقعا نميخواهند ايران به عراق برق و گاز بدهد، خودشان بدهند. هر چقدر برق بيشتري به عراق برسد ما خوشحالتر ميشويم. گرما در عراق كشنده است. من شخصا با مردم ديوانيه ، ناصريه، بصره و نجف صحبت كردهام. دماي هوا ۵۲ درجه است، مردم بدون وسايل خنككننده برقي كباب ميشوند. زن و بچه و مريض و بيمارستان در خطر مرگ بر اثر گرماي طاقتفرسا قرار دارند. برق ايران قطعا كافي نيست، امريكاييها نه برق به عراق ميدهند نه اجازه ميدهند كسي سرمايهگذاري كند و نه وقتي يك كشور همسايه حاضر شده اين امكانات را به عراق صادر كند جلوي پرداخت هزينه آن را ميگيرند! دولت عراق بايد اقتدار خودش را در اين زمينه كه با جان و سلامت و معيشت مردم كشورش مرتبط است نشان دهد. من احساس ميكنم، عزم كافي در دولت آقاي كاظمي براي حل اين مسائل وجود دارد.
يكي ديگر از مسائل جاري ميان دو كشور پيگيري حقوق پرونده ترور شهيد سردار سپهبد سليماني است. آيا عراقيها حاضر به همكاري بيشتر با ايران براي اين كار هستند؟
تاكنون اطلاعات خوبي از طرف عراقيها در اختيار جمهوري اسلامي ايران قرار گرفته است. قوه قضاييه ايران براساس مستندات محكمي كه از طرف دولت عراق دريافت كرده بود براي اشخاصي كه در آمريت اين ترور نقش داشتند حكم پيگرد صادر كرد. اين مدارك از داخل عراق آمده بود كه شامل تصاوير، ويديوها، مكالمات ضبطشده و اسناد مهم ديگر ميشد. دولت عراق كمك كرده است كه اين اسناد به دست ايران برسد. در سفر پيش رو اين مباحث مطرح ميشود و جزو پرونده امنيتي است. اما اينكه خود عراقيها اقدامي براي پيگيري حقوقي و تنبيه عاملان اين جنايت بكنند، بعيد است. دولت عراق به دليل حضور نيروهاي وابسته به امريكا در حوزه رويارويي با اين كشور ضعيف است. فكر كنم كه ايران هم شرايط عراق را درك ميكند. همين كه اطلاعاتي بدهند و كمك كنند و اسناد و مدارك در اختيار بگذارند، كمك زيادي به ايران است. البته فشار زيادي هم از طرف مردم و گروههاي مختلف عراقي به دولت وارد ميشود تا بغداد هم پيگير ترور ابو مهدي مهندس شود كه او هم يك مقام رسمي عراقي بود كه در خاك اين كشور توسط دولت خارجي ترور شد و بعد از گزارش حقوق بشري خانم كالامارد گزارشگر قتلهاي فراقضايي، مردم عراق هم خواستار اين شدهاند كه دولت بغداد مانند تهران پيگير اين پرونده و عاملان و آمران آن شود. بهرغم اين فشار من بعيد ميدانم كه بغداد راسا عليه امريكا اقدامي بكند و عليه مقامهاي اين كشور اقامه دعوي كند.
ايران دو چيز را در سفر آقاي كاظمي به تهران دنبال ميكند؛ يكي تحكيم حاكميت ملي عراق در مقابل تجاوزهاي اشغالگران امريكايي و دوم بهبود وضعيت معيشتي مردم عراق.
عراق در سالهاي گذشته به ميدان اصطكاك جمهوري اسلامي ايران، عربستان سعودي و امريكا تبديل شده است. عراقيها هزينه سنگيني به خاطر اين تنشها ميدهند.