اروپا و تحريم نورد استريم
مرتضي مكي
كشورهاي اروپايي كه در پي خروج امريكا از پرونده هستهاي ايران گفتاردرماني پيشه كردند و اجازه دادند كه امريكا با استفاده از ابزار تحريم سياستهاي خود را پيش ببرد، اكنون در شرايطي قرار گرفتهاند كه سلاح تحريمها عليه خودشان مورد استفاده قرار گرفته و آنها بايد با آن مقابله كنند. دونالد ترامپ از زمان آغاز به كار به عنوان رييسجمهور ايالات متحده، رويكرد متفاوتي را نسبت به متحدان اروپايي اين كشور در پيش گرفت و همانطوركه در طول رقابتهاي انتخاباتي سال 2016 وعده داده بود، شعار «اول امريكا» را سرلوحه خود قرار داد. او در همين راستا در پي سهمخواهي از كشورهاي اروپايي برآمد و به آنها اعلام كرد به همان اندازه كه ايالات متحده در تامين امنيت اروپا نقش دارد، اين كشورها نيز بايد به همان اندازه در تامين هزينهها و همچنين پيروي از سياستها و منافع ملي امريكا نقش ايفا كنند. دونالد ترامپ اعتقاد داشت كه كشورهاي اروپايي حق ندارند سياستي متفاوت از امريكا در قبال كشورهايي كه با ايالات متحده مشكل دارند، اتخاذ كنند. يكي از كشورهايي كه بهطور طبيعي طي قرن اخير امريكاييها به عنوان يك تهديد به آن نگاه ميكردند، روسيه بوده است. دولتهاي اروپايي اما نگاه متفاوتي به روسيه داشتند و به رغم نگرانيهاي زيادي كه از جانب شرق احساس ميكردند، روسيه را همسايهاي بزرگ ميديدند كه با سياستي همكاريجويانه و دوري از ستيزهجويي بايد رفتارهاي او را كنترل كرد و مانع از بروز چالشهايي جدي شد. امريكا پس از فروپاشي شوروي تلاش كرد تا چتر امنيتي ناتو در برابر روسيه را گسترش داده و با جلب كشورهاي شرق اروپا به بلوك غرب يك پايگاه باثبات براي خود فراهم كند. آنها از تهديد روسيه براي توجيه لزوم حضور نظامي امريكا در شرق اروپا و همچنين تداوم كار پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) بهره بردند و از همين رو مايل نبودند كه همكاري كشورهاي اروپايي با مسكو گسترش يابد. تلاشهاي ايالات متحده در طول ساليان اخير اثرگذار نبود و كشورهاي اروپايي كه روسيه را تامينكننده اصلي انرژي مورد نياز قاره سبز ميدانستند، همچنان اصرار داشتند سياستهاي خود را به گونهاي تنظيم كنند كه افزايش تنش با روسيه، اروپا را با يك بحران انرژي روبهرو نكند. اين سياست محافظهكارانه كشورهاي اروپايي را ميتوان به خوبي در مناقشههايي كه سالهاي اخير رخ داده مشاهده كرد و دريافت كه از مساله گرجستان تا مساله اوكراين، اروپا با چنگ و دندان سعي كرده روابط خود را با روسيه در سطحي مطلوب اما حداقلي حفظ كند. ايالات متحده نيز در دوره اوباما با اتخاذ رويكردي چندجانبهگرايانه هم ميخواست كشورهاي اروپايي را راضي نگه دارد و هم تلاش داشت روابط امريكا و روسيه درگير تنشهاي غيرقابل كنترل نشود. با آمدن ترامپ اما اين سياست كنار گذاشته شد و امريكا مستقيما در برخي موارد روبهروي كشورهاي اروپايي ايستاد تا مانع همكاري آنها با روسيه شود. يكي از نگرانيهاي امريكا پروژه ۱۱ ميليارد دلاري نورد استريم۲ است كه گاز طبيعي روسيه را از طريق درياي بالتيك بدون هيچ واسطهاي به آلمان و ديگر كشورهاي اروپايي ميرساند. اين پروژه توافقي ميان شركت «گازپروم» روسيه و پنج شركت اروپايي از فرانسه، اتريش، هلند و دو شركت آلماني است كه در سال ۲۰۱۱ امضا شد و كارشناسان پيشبيني ميكنند به رغم همه تحريمها و فشارهاي كاخ سفيد احتمالا تا پايان سال ۲۰۲۰ يا اوايل سال ۲۰۲۱ به پايان ميرسد. امريكا ميخواهد با اعمال تحريم كشورهاي اروپايي را وا دارد تا از پروژه كنار بكشند و همين موضوع باعث شده تا سطح تنش ميان واشنگتن و كشورهاي اروپايي افزايش يابد. نمودي از اين تنشها را ميتوان در اتفاقات اخير و انتقاداتي كه ترامپ با زباني تند نسبت به آنگلا مركل صدر اعظم آلمان مطرح كرد، مشاهده نمود. در حال حاضر به نظر ميرسد كه كشورهاي اروپايي و در راس آنها دستگاه سياست خارجي اتحاديه اروپا تلاش خواهند كرد با انتقاداتي محافظهكارانه كمي براي خود زمان بخرند تا نتايج انتخابات رياستجمهوري ايالات متحده روشن شود و بعد مناسبات خود را با ايالات متحده تنظيم كنند. هرچند همانطوركه وزير خارجه آلمان اعلام كرد بازگشت به شرايطي كه در دوره رياستجمهوري باراك اوباما وجود داشت بعيد و دور از دسترس به نظر ميرسد اما اروپا خواهد كوشيد با خريدن وقت، شرايط را تا تعيين نتيجه انتخابات ثابت نگه دارد و بعد در تعامل با دولت احتمالي جو بايدن درصدد حل اين مساله برآيد.