پيدا و پنهان يك تجاوز
چرا اين كشورها با چنين طراحي به استقبال هواپيماي ايراني رفتهاند. واقعيت آن است كه جمهوري اسلامي امروز توانسته با استفاده از قدرت پدافندي خود، آسمان ايران را به يكي از امنترين آسمانهاي جهان بدل كند كه اين امري مبارك است و حسنه. فراموش نكنيد كه اين مهم در شرايطي رخ داده كه ايران كاملا از مدلهاي بومي خود نظير پدافند سوم خرداد استفاده ميكند ولي نتايج چنان بوده كه بسياري از كشورها را به فكر استفاده از مدل جمهوري اسلامي انداخته است به ويژه كشور سوريه را. در همين راستا هفته گذشته سرلشكر محمدباقري در قامت رييس ستاد كل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي توافقاتي را با دولت سوريه براي تجهيز اين كشور به پدافند ايراني انجام داد. توافقي كه از قرار معلوم بسيار براي تلاويو و واشنگتن گران تمام شده كه با چنين طرحي قصد نابودي آن را داشتند.
با درنظرگيري تمام اين موارد، ميتوان اذعان كرد كه فضاسازي صورت گرفته عليه هواپيماي مسافربري ايراني، براي نابودي روابط جمهوري اسلامي و دولت سوريه صورت گرفت. طرح آن بود كه با اجبار هواپيماي ايراني به تغيير مسير، موجبات ايجاد اشتباه در پدافند هوايي سوريه را فراهم آورده تا اين پدافند با شليك به هواپيماي مسافربري ايراني، موجبات انهدام و نابودي آن را فراهم آورد. اگر اين اتفاق رخ ميداد و پدافند سوريه به چنين اشتباهي تن ميداد، خسارت سنگيني بر كل منطقه تحميل شده و روابط ايران و سوريه با مخالفتهاي بسياري مواجه ميشد و اين مهم ميتوانست فرصتي براي عرض اندام واشنگتن و يارانش را فراهم آورد. در اين راستا به عقيده من لازم است كه كارشناسان نظامي بهطور جد و با دقتي تمام عيار ماجراي انهدام هواپيماي مسافربري اوكرايني را بررسي كرده و مشخص كنند در آن ماجرا نيز چنين طرح و برنامهاي وجود داشته است يا خير. گذشته از اين مهم بايد تاكيد كرد كه امروز ايالات متحده امريكا به خوبي ميداند كه روي زمين توان مقابله با جمهوري اسلامي و بهطور كلي محور مقاومت را در منطقه خاورميانه ندارد از اينرو ميكوشد در آسمان طرحها و برنامههاي خود را پيش ببرد و اين يعني افزايش نقش عراق. يكي از اهداف واشنگتن تخريب روابط رو به بهبود بغداد و تهران است ولي اين به معناي سهلانگاري عراقيها نيست. مسوولان اين كشور بايد امروز مشخص كنند كه حاكمان اين كشور محسوب ميشوند يا خير. اگر پاسخ مثبت است، بايد جلوي اقدامات تجاوزكارانه واشنگتن را در آسمان خود بگيرند و اجازه ندهند امريكا، آسمان عراق را متعلق به خود بداند و هر اقدامي كه ميل داشت، بدون اجازه دولت عراق انجام دهد. با اين حال اما طرح و برنامههاي واشنگتن شكست خورد و با لطف خدا هنوز روابط ايران و عراق در كنار سوريه روابطي مستحكم است، اما اين به معناي خودداري جمهوري اسلامي از پاسخدهي به شيطنتهاي واشنگتن و يارانش در منطقه نيست. آنچنان كه از ماجرا پيداست، ميتوان اعلام كرد كه پاسخ ايران، پاسخي چند وجهي خواهد بود. وجه نخست آن پيگيري حقوقي و سياسي ماجرا و شكايت در مراجع قانوني و محكوميت واشنگتن به دليل اقدامات خلاف قوانينش است اما وجه ديگر ماجرا نه سياسي است و نه حقوقي. ايران بهطور قطع برنامههايي را براي جلوگيري از تكرار اين قبيل اقدامات در دست داشته و با افزايش هزينه اين قبيل اقدامات براي ايالات متحده، بازدارندگي خود را افزايش ميدهد. نكته پاياني اما همان سوال تكراري است كه «جنگ ميشود يا خير»؟ به عقيده من در شرايط كنوني منطقه خاورميانه و با درنظرگيري تمام متغيرهاي لازم ميتوان گفت كه هيچ جنگي اتفاق نخواهد افتاد، چراكه ساكنان كاخهاي شيشهاي به خوبي ميدانند در صورت هر نوع درگيري، تركشهاي آن موجبات فرو ريختن كاخهاي شيشهاي آنان را فراهم خواهد آورد. امروز ايران ساكن كاخ شيشهاي نيست پس اصليترين نگراني متوجه كسان ديگري است. اين مهم اما به معني پايان اقدامات شيطنتآميز واشنگتن و متحدانش نيست و به عقيده من تا سيزدهم آبان ماه و برگزاري انتخابات رياستجمهوري ايالات متحده و نياز مبرم دونالد ترامپ و يارانش به بهبود شرايط او، منطقه خاورميانه گاه و بيگاه شاهد چنين اقدامات تحريكآميزي خواهد بود و از اينرو معتقدم ايران وجه غيرسياسي و حقوقي پاسخ خود را با دقتي چندبرابر پيش خواهد برد.