• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4704 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۷ مرداد

حرف‌هاي بي‌پايه و اساس

محسن آزموده

در يك جمع خانوادگي يا در تاكسي يكي به بحث روابط ايران و چين اشاره مي‌كند. در واكنش سيل نظرات و ديدگاه‌ها از هر سو به راه مي‌افتد، يكي مي‌گويد مصداق وطن‌فروشي است، ديگري مي‌گويد در شرايط تحريم تنها راه‌حل است، سومي مي‌گويد بهترين تصميم است و... مي‌پرسي، اين اظهارنظرها بر چه مبنايي صورت گرفته است؟ عموما به شنيده‌ها و خوانده‌هايي در شبكه‌هاي اجتماعي يا در مكالمات روزمره استناد مي‌شود. آگاه‌ترين افراد به متن پيش‌نويسي استناد مي‌كند كه معلوم نيست از كجا و چطوري در فضاي مجازي درز كرده و دست به دست مي‌شود. مي‌پرسي، مگر اين متن اصل قرارداد است؟ تازه در آن چه موارد مشخص و معيني مطرح شده است؟ چه كسي يا نهادي صحت و سقم آن را تاييد كرده است؟ پاسخ مشخص و دقيقي براي اين سوال‌ها پيدا نمي‌شود.
موضوع فقط روابط ايران و چين يا يك مكالمه خانوادگي يا بحثي در تاكسي نيست. مثلا در مورد قضيه رابطه ايران و چين، يك مورخ و استاد علوم سياسي شناخته شده در همان روزهاي نخست در يك شبكه تلويزيوني، چنان با قاطعيت آن را محكوم مي‌كرد كه انگار واقعا متن تصويب شده قرارداد را پيش رو دارد. هر يك از ما شبانه‌روز با بسياري از اين مباحث و گفت‌وگوهاي بي‌مبنا و به اصطلاح تحليل‌هاي غيرمستند مواجه مي‌شويم. نمونه رايج آن توصيه‌ها و پيشنهاداتي است كه اين روزها درباره كرونا رد و بدل مي‌شود. با هركس كه هم سخن مي‌شوي، صدها دستورالعمل و تحليل ارايه مي‌كند بدون اينكه مشخص كند مبناي اين اظهارنظرها چيست.
تحليل در مقابل تركيب در لغت به معناي «از هم گشادن يك چيز» است. تا جايي كه به باورها و ديدگاه‌هاي ما مربوط مي‌شود، تحليل به معناي خرد كردن و از هم گشادن اين باورها و ديدگاه‌ها به باورهاي پايه است. از آنجا كه باورها معمولا با زبان و به شكل گزاره‌هاي زباني بيان مي‌شوند بنابراين تحليل به معناي خرد كردن و از هم گشادن گزاره‌ها به جملاتي است كه به لحاظ معنايي غيرقابل تجزيه باشند. بعد از رسيدن به اين واحدهاي غيرقابل تجزيه يعني باورهاي پايه حالا از اين بحث مي‌شود كه خود اين گزاره‌ها بر چه مبنايي استوار شده‌اند آيا گزارشگر يك «فكت»(امر واقع) هستند يا در نتيجه شهودهاي دروني ما به دست آمده‌اند يا يك باور رايج هستند يا جمعي از انسان‌ها بر آنها توافق كرده‌اند يا گزاره‌هايي تحليلي هستند يا ... تحليل به اين معناي دقيق كاري است كه فيلسوفان تحليلي بنا به تعريف، مدعي آن هستند؛ كاري بسيار دشوار و البته در بسياري از موارد غيرممكن.
 اما روشن است كه تحليل در معناي روزمره، اين معناي دقيق و مشخص را نمي‌دهد. وقتي كسي مدعي تحليل يك رويداد است، الزاما باورهاي مطرح درباره آن رويداد را به معنايي كه گفتيم، شرحه شرحه نمي‌كند بلكه صرفا مي‌كوشد،تبييني موافق خرد جمعي بر مبناي يك نظريه(شيوه نگريستن) از آن واقعه ارايه كند. نظريه‌اي كه همچون عينك يا تلسكوپ يا ميكروسكوپ از وراي آن واقعه مزبور نگريسته مي‌شود، همواره روشن نمي‌شود، يعني الزاما هر تبيين‌گري به نظريه‌هايي كه در ارايه تبيين از آنها استفاده مي‌كند، آگاه نيست يا آنها را روشن نمي‌كند.
اما در نهايت هر تحليل يا تبييني بايد مبتني بر داده‌ها يا فكت‌هايي باشد كه دست‌كم عموم آنها را پذيرفته‌اند. بدون ارايه فكت، هيچ تحليل يا تبييني قابل قبول نيست. فكت به معناي امر واقع است يعني چيزي كه اتفاق افتاده و لااقل بيشتر افراد بر وقوع آنها اذعان دارند. مثلا اين گزاره را در نظر بگيريم: نويسنده كتاب تذكره‌الاوليا، عطار نيشابوري در قرون ششم و هفتم هجري قمري زندگي كرده است.
اين گزاره مبتني بر چندين «فكت» است. يكي اينكه تذكره الاوليا يك كتاب است، دوم اينكه نويسنده‌اش فردي به اسم عطار است، سوم اينكه اين فرد اهل نيشابور است، چهارم اينكه اين فرد در قرون ششم و هفتم هجري قمري زندگي كرده است. هر يك از اين فكت‌ها مي‌تواند صادق يا كاذب باشد. اما از هركدام از اين فكت‌ها و از تركيب آنها مي‌توان تبيين‌هاي مختلفي راجع به آن كتاب يا نويسنده‌اش يا مطالبي كه در آن آمده، ارايه داد.
هر تحليل يا تبييني ناگزير بايد بر فكت‌ها يا گزاره‌هايي پايه انجام پذيرد كه قابل صدق و كذب هستند در غير اين صورت لغو و بي‌معناست و ارزش گزارشگري ندارد. ممكن است ديدگاه يا باوري زيبا يا جذاب و دل‌انگيز باشد و به لحاظ صوري چنان مطرح شود كه قدرت اقناعي بالايي داشته باشد. اما اين همه سبب نمي‌شود كه آن تحليل يا تبيين دقيق باشد. تحليل يا تبيين اگر بر مبناي فكت‌هاي مورد اجماع و روش درست صورت نگيرد، نوري بر موضوعي كه مدعي تحليل و تبيين آن است، نمي‌اندازد و تنها به آشفتگي ذهن مخاطب مي‌افزايد و وقت او را تلف مي‌كند. البته يك چنين گفتار يا نوشتاري حتي اگر ارزش بياني و صوري هم نداشته باشد، مي‌تواند به كار تحليل روانشناختي فرد ظاهرا تحليل‌گر يا تبيين‌گر بيايد.
خلاصه آنكه درخواست فكت و سند و مدرك و توضيح خواستن براي روش تحليل و تبيين، حق شنونده يا خواننده يك گفتار و نوشتار و وظيفه تحليل‌گر يا تبيين‌گر است. براي هر ادعايي، خواه روابط ايران و چين باشد، يا كرونا يا فساد در ورزش يا شرايط سياسي و اقتصادي، بايد از گوينده فكت‌هاي تحقيق‌پذير خواست در غياب آنها، سخن او دست‌كم از حيث آشكارتر شدن موضوع، صنار نمي‌ارزد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون