خداحافظي با مجنون طبيعت
با يادداشتهايي از هوشنگ ضيايي
بيژن فرهنگ درهشويي
محمد درويش، بهرام زهزاد و...
فاطمه باباخاني
سه سال پيش بود، شايد در حوالي همين روزها كه توانستم با «هنريك مجنونيان» تماس بگيرم. آن زمان دنبال طرحهايي ميگشتيم كه روي ظرفيت مرتع در پناهگاه حياتوحش خوش ييلاق و به شكل خاص روي دشت زردابه كار كرده بودند، سپيده به ما هنريك مجنونيان را معرفي كرد و البته دوستان و كارشناسان ديگر هم معتقد بودند طرحها و پژوهشهاي او جزو معدود كارهاي انجام شده درباره اين منطقه است. با او تماس گرفتم و درباره طرح سئوال كردم، به هيچ عنوان حاضر نبود ديداري داشته باشد يا درباره طرحهايي كه انجام داده صحبت كند. ميگفت چيزي از حيات وحش و طبيعت ايران باقي نمانده، گلهمند بود از مسوولاني كه حرمت پستهايشان را نگه نداشتهاند. اصرار بيفايده بود، او صحبتي در اين زمينه نكرد. آن روز گذشت و براي من فرصتي ديگر مهيا نشد كه با او صحبت دوبارهاي داشته باشم، امروز كه خبر درگذشت استاد هنريك مجنونيان منتشر شد ياد آن گفتوگو كه در ميان هياهوي بازارچه كتاب خيابان انقلاب انجام شده بود، در من زنده شد.
در اين سه سال اتفاقات زيادي در محيطزيست افتاده، از بازداشت و زنداني شدن فعالان محيطزيست كه همچنان بدون يك روز مرخصي در زندانند و چشمانتظار بازگشت به طبيعت و نزد خانوادههايشان تا آتشسوزيهاي مداوم در زاگرس كه علاوه بر تخريب جنگلهاي اين منطقه، جان داوطلبان را هم گرفته است، آنها كه در آتش سوختند و بريان شدند. وقف بخشي از جنگل آقمشهد همين چندي پيش و ضربه سهمگين واگذاري بخشي از كوه دماوند، كوهي كه به عنوان نماد ايران شناخته ميشود. هنريك مجنونيان در اين سه سال علاوه بر دستاندازيهاي پيشين، حوادث تلخ ديگري را هم بر پيكره محيطزيست ديده است. او از ميان ما رفته و اين روزها جامعه محيطزيست داغدار او هستند، داغدار استادي كه عاشقانه به اين سرزمين خدمت ميكرد، عمر خويش بر پاي آن گذاشت و از بيمهريهاي بسيار رنج برد. او شمال تا جنوب ايران را بارها پيمود و پايشهاي بيشمار در آنها انجام داد، هنريك مجنونيان در شكلگيري مناطق چهارگانه سازمان حفاطت محيطزيست نقش بسزايي داشت و ما امروز بر سفره دستاوردها و پژوهشهايش نشستهايم، اميد آنكه قدر بدانيم و شاگرداني باشيم كه بتوانيم راهش را ادامه دهيم و سدي باشيم در برابر تخريب و دستاندازي بر محيطزيست اين سرزمين.