عيدتان و روزتان مبارك
همسايه شرمنده است، چطور ميتواند از اول ماه مه استقبال كند و پذيراي تبريك مردم و مسوولان باشد؟ مگر اينكه 11 ارديبهشت را بهانه كند و از فرصت پيش آمده بهره بجويد و حرفش را و عموما حرف حقش را به گوش مردم و مسوولان برساند. هر چند مسوولان اغلب گوششان چنان پر است از حرفهايي كه به روال عادي و روزمره درآمدهاند كه ديگر سخني توجهشان را برنميانگيزد. من هم از فرصت روز خبرنگار بهره ميبرم و در پناه چنين مناسبتي وضعيت نامناسب معيشتي، سياسي و فرهنگي اهل رسانه را اعلام عمومي ميكنم و از عقلاي قوم مسألت دارم كه هر چه زودتر فكر چاره كنند و به داد رسانهها برسند. يكي، دو روز پيش سخنگوي محترم قوه قضاييه ذكر خيري از خبرنگاران به ميان آورد و گفت بناي ما دوستي با روزنامهنگاران است، خيلي هم خوب؛ اما هنوز شيريني اين سخن خيرخواهانه در كام خبرنگاران ننشسته بود كه متاسفانه سخنگوي عزيز تبصره غليظ و شديد بر آن بست و گفت البته كه به خبرنگاران چك سفيد نميدهيم. چك سفيد؟ مگر كسي قرار است به ديگري، ولو به برادر و خويشش چك سفيد امضا شده بدهد؟ اصلا مگر كسي چنين توقعي دارد؟ اما دادن اين تذكر معناي سياسي روشن دارد و مثل همه اما و اگرهاي سياسي كار را بر اهل رسانه سخت ميكند. قبلا هم نظاير اين اما و اگرها را شنيدهايم و از آنها خاطره تلخ داريم. نشنيدهايد اين جمله را كه ميگويند نقد آزاد است اما بشرطها و شروطها؟ امان از اين شرط و شروطها. درست مثل اين ميماند كه شما به ديگري پيشنهاد دوستي بدهيد، اما ضمن آن اما و اگر بياوريد و شرط بگذاريد كه اگر فلان و بهمان كني، ال ميكنم و بل ميكنم و... گوش خبرنگاران البته پر است از اين تبصرهها كه هر طرف بخواهند بپيچند، هر كار بخواهند بكنند، هر حرفي بخواهند بزنند خيلي زود سرشان به ديوار ناكامي ميخورد و راهشان سد ميشود. امروز كه خدا را شكر پرچم مبارزه با فساد در كشورمان به اهتزاز درآمده، داغ دل روزنامهنگاران هم سرباز كرده. اگر چند سال جلوتر بر خبرنگاران سخت نگرفته بودند، اگر ديدبانان هوشيار رسانهها را گذاشته بودند كه با آزادي عمل و البته موافق قانون، مديران و سازمانها و شركتها را رصد كنند و رگ و ريشههاي فساد را به موقع گزارش دهند، يقينا درخت فساد به اين ستبري و سختي و سفتي نميشد. در غياب رسانههاي آزاد و انتقادات صريح و دلسوزانه بود كه شجره خبيثه فساد چنين تنومند و سايهافكن شد. هزينه مبارزه با فساد ميتوانست صدها مرتبه كمتر از آنچه هست باشد اگر جلوتر از اينها با خبرنگاران بهتر معامله ميكردند و چشم و دست و قلمشان را بيجهت نميبستند و كار و بارشان را سليقهاي محدود نميكردند. روزنامههايي كه پيش از اين نفوذ كلام داشتند، حرفشان شنيده ميشد، گزارشهايشان در حكم منابع موثق بود و نقاط كور و پنهان جامعه را ميديدند و گوشزد ميكردند. اما بابت سختگيريها و فشارهاي غيرضرور، شوربختانه به روزي افتادند كه نه تنها مرجعيت رسانهاي خود را از دست دادند، بلكه در شش و بش معاش خود ماندند. همچنين بابت انجام مسووليت مدني خود مجبور به پرداخت هزينههاي بسيار سنگين شدند. من از آنها كه كار غيرقانوني كردند، دفاع نميكنم بلكه با تاكيد و تصريح اعلام ميكنم كه همواره راهم از راه نشريات وابسته و آلوده به اغراض سياسي جدا بوده است. راه ما از راه اذناب دشمن جداست اما به عنوان عضو كوچكي از خانواده مطبوعات، به عنوان كسي كه همواره دغدغه گردش آزاد اطلاعات داشته و عمرش را براي رسالت و تكليف خبرنگاري صرف كرده بيمجامله اعلام ميكنم كه مسوولان كشور با مطبوعات و خبرنگاران خوب تا نكردند و آنها را از انجام وظيفه انقلابي و شرعيشان باز داشتند. ما در حالي بايد روز خبرنگار را تبريك بگوييم كه مطبوعات حال و روز خوبي ندارند و از رسانهها جز نيمنفسي باقي نمانده است. البته دولت وظيفه دارد آب به هرز رفته را به جوي آزادي و تعهد رسانهاي برگرداند و شرايط كار را براي خبرنگاران بهبود بخشد. هر چند بعيد ميدانم مسوولان متفطن وضعيت وخيم رسانهها باشند و درصدد چارهجويي برآيند. براي همين روي سخنم و روي نيازم را به سمت همكاران مطبوعاتيام برميگردانم و از آنها ميخواهم تا كمافيالسابق عهد قديمي خود را با انقلاب و مردم تجديد كنند و بيش از گذشته، بهرغم همه كمبودها و ناملايمتها براي آگاهي و احقاق حقوق مردمسالارانه تلاش كنند. ميدانم شرايط مناسب تبريك نيست اما از خدا ميخواهم اين روز را براي همه خبرنگاران مبارك گرداند و به كار و زندگيشان بركت دهد. انشاءالله. روزتان مبارك عزيزان من.