اصولگرايان براي انتخابات 1400 به كدام سو ميروند؟
منتهياليه راست!
هنوز چند ماهي به برگزاري انتخابات رياستجمهوري باقي است و اصولگرايان از مدتي قبل فعاليتهاي خود را براي انتخابات رياستجمهوري سيزدهم آغاز كرده و مشكلشان هم همچون ادوار گذشته چيزي نيست، مگر تعدد كانديداها و امكان بيش از اندازه انتخاب و البته دستيابي به اجماع در اين اوضاع و رسيدن به گزينه مطلوب از ميان گزينههاي متعدد. شرايطي اگر بخواهيم از جزييات آن بگوييم بايد از فعال شدن ستاد چند نفر از اين گزينههاي متعدد بگوييم و دستكم ميتوانيم از تشكيل ستاد يا فعال شدن غيرعلني چهرههايي چون سعيد جليلي و مهرداد بذرپاش و حتي سيدابراهيم رييسي و محمدباقر قاليباف به عنوان دو كانديداي اصلي جناح راست در انتخابات پيشين رياستجمهوري نام ببريم كه حالا هر كدام سكاندار اداره يكي از قواي سهگانه كشورند. به جز اينها اما شنيدههاي «اعتماد» حتي از فعال شدن گزينههايي چون اميرحسين قاضيزاده هاشمي و علي نيكزاد نواب رييس مجلس يازدهم نيز حكايت دارد. گزينههايي كه البته هركدام به طيفي خاص از اصولگرايان وابستهاند اما در عين حال علاوه بر اينكه حالا سمتي مشابه دارند، مشابهتهايي نيز به لحاظ فرهنگ سياسي و قرابتهاي جناحي خود دارند. اين روزها البته فضاي رسمي رسانهاي كشور چندان خبري از اين جزييات انتخاباتي ندارد و البته با توجه به اينكه هنوز حدود 9 ماه تا برگزاري انتخابات رياستجمهوري باقي مانده، اين اوضاع طبيعي باشد اما فضاي مجازي مناسبات و شرايط خاص خود را دارد و در اين فقره هم همچون ديگر مسائل و موضوعات عالم سياست، منتظر آن نميماند تا خبري با تمامي ملاحظات و شرايط معمول از مجاري رسمي منتشر شود. چنانكه حتي شايد بتوان گفت كه براي باخبر شدن از آنچه زيرپوست فضاي سياسي كشور در آستانه انتخابات ميگذرد، بهتر است صفحات روزنامهها را ببنديم و گوشيهاي تلفنهمراهمان را از جيب بيرون بكشيم تا ببينيم دنيا دست كيست. آن وقت است كه مثلا با مرور اخبار فضاي مجازي در 24 ساعت گذشته، با تصاويري تبليغاتي از اقدامات علي نيكزاد وزير دولت احمدينژاد، رييس ستاد انتخابات رييسي براي انتخابات 96 و البته به تعبيري قائممقام قاليباف در مجلس يازدهم مواجه ميشويم. پوسترها و تصاويري كه با شعاري شبيه شعارهاي سياسي كه از محمود احمدينژاد به ياد داريم، با كليدواژه «خدمت»، از تلاش اين نماينده مجلس براي «توسعه عمران شهري» ميگويد؛ آن هم در حالي كه اگر چه «توسعه عمران شهري» ميتواند بخشي از فعاليتهاي نيكزاد به عنوان سياستمداري كه سابقه وزارت راه را در كارنامه دارد، باشد اما از او به عنوان نمايندهاي كه بنابر قانون وظيفهاش ريلگذاري و قانوننويسي براي اجراي امور و البته نظارت بر نحوه اجراست، چندان مربوط به نظر نميرسد. البته مگر آنكه انگيزه انتشار اين دست پوسترها و اقلام تبليغاتي، نه صرفا بازتاب اقدامات آقاي نماينده، بلكه تاكيد بر تواناييهاي بالقوه او در مقام يك كانديداي انتخاباتي باشد. اما اين تنها نيكزاد نبود كه ديروز تصاويري از پوسترهاي تبليغاتياش در فضاي مجازي دست به دست شد. پرويز فتاح، رييس اين روزهاي جنجالي بنياد مستضعفان كه بهويژه پس از ماجراي افشاگري درباره برخي نهادها و مقامهاي ارشد حكومتي كه به گفته فتاح، حاضر به بازپس دادن املاك اين بنياد نميشوند، با هجمه سنگين رسانهاي، ازقضا از جانب طيفهايي از اصولگرايان و همفكرانش مواجه شد، حالا ظاهرا پس از آن ويديوي پوزشخواهي نسبت به اتهامهايي كه عليه چند مقام و نهاد مطرح كرده بود، دوباره فعال شده است. هر چند آن طور كه پيگيريهاي «اعتماد» نشان ميدهد اين پوسترها نه با اطلاع فتاح، كه با تلاش طيفي از دوستان و نزديكان او تهيه و توزيع شده اما جالب اينكه اين بار هم بيش از آنكه واكنش رسانهاي توام با انتقاد رقباي اصلاحطلبش را برانگيزد، با واكنش بعضا تند و تيز همفكرانِ اصولگرايش مواجه شد. هر چه هست، خروجي اين غائله نه لزوما به سود فتاح و دوستان فتاح، بلكه به نفع ديگر كانديداي نزديك به جريان پايداري، يعني سعيد جليلي تمام شده است. سياستمداري كه اگر چه بهواسطه حضور در انتخابات 92، بيش از فتاح با آداب و رسوم كانديداتوري براي رياست قوه مجريه آشناست اما شايد از آنجا كه خروجي آن تجربه انتخاباتي چيزي جز شكست نبود، از اين حيث دست بالا را در اختيار جليلي قرار ندهد. آنچه اما در اين ميان منجر به افزايش شانس جليلي نسبت به فتاح شده، حمايت احتمالي جبهه پايداري است. حمايتي كه ظاهرا جليلي اين روزها به شدت در تلاش براي جلب آن است و شنيدهها از برگزاري جلساتي ميان او يا نزديكانش با پايداريها حكايت دارد. با اين وجود اگر پايداري را به تعبيري در دوراهي فتاح - جليلي، بهنحوي متمايل به جليلي ارزيابي كنيم، آن سوي جناح راست و در جمع طيف معتدلتر اصولگرايان هم رقابتي جدي ميان چندين و چند چهره در جريان است. رقابتي كه البته اگر قرار باشد تصميمگيري در جناح راست آن طور رقم بخورد كه مشابهش را در انتخابات مجلس يازدهم شاهد بوديم، احتمالا چندان تاثيري در خروجي و تصميم نهايي اصولگرايان نداشته باشد و محافظهكاران اگر با همان دستفرمان اسفند98 به سوي واپسين جمعه بهار 1400 گام بردارند، احتمالا بيشتر به سوي طيفهاي دستراستي جناح راست يعني پايداريها و احزاب و گروههاي نزديك به آنها پيش خواهند رفت. اما اگر چنين نبود، احتمالا علي لاريجاني ميتوانست بهترين گزينه براي اصولگرايان باشد. سياستمداري كاركشته كه فارغ از تمامي انتقادهاي درون و برونگفتماني اما حمايت از او شبيه به حمايت از احمدينژاد نخواهد بود كه هنوز يك دوره رياستجمهوري به پايان نرسيده، پشيماني به بار آورد.