• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4751 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۳ مهر

بوي مار مي‌‌آيد

اسدالله امرايي

رمان «بوي مار» اثر منيرالدين بيروتي در نشر نيماژ منتشر شد. رمان «بوي مار» نهمين كتاب منيرالدين بيروتي و پنجمين رمان اين نويسنده نام‌آشناي كشورمان است كه در پرونده كاري‌اش دوبار جايزه‌ ادبي گلشيري ثبت شده است. يك‌بار براي مجموعه‌ داستان تك خشت در سال ۱۳۸۳ و بار ديگر براي رمان چهار درد در سال ۱۳۸۵. رمان بوي مار روايت قصه زندگي عميد است. شخصيت اصلي داستان نامش عميد است. نامي كه خود گوياي معاني بسيار و حتي متضادي است. معني اين اسم در فرهنگ معين سرور و بزرگ قوم است، در دهخدا معادل دلشكسته و غمگين از شكست خوردن در عشق و در فرهنگ عميد معادل سردار و همچنين مسوول اخذ ماليات! عميد به ديگران و به عزيزانش نامه مي‌دهد و در اين جهت است كه سعي مي‌كند پرده از رازهاي واقعه بردارد. اين نيز هم مثل باقي آثار اين نويسنده شاخص روزگار ما، زبان و فرمي متفاوت با آثار ديگرش دارد و اين بار به ‌دليل فرم روايت رمانش (نامه‌نگاري و روزنامه‌نگاري) زباني روان‌تر برگزيده كه در ظاهر خواندنش را سهل‌تر كرده اما در عين حال شكل ذهني داستان، فراز و نشيب‌هاي خاص خودش را دارد. مجموعه‌هاي فرشته، دارند در مي‌زنند، آرام در سايه و رمان‌هاي سلام مترسك، ماهو و بحر و نهر از ديگر آثار بيروتي است. با منيرالدين بيروتي نخستين بار در مجله معيار آشنا شدم كه آقاي ابوالقاسم موسوي منتشر مي‌كرد و زنده‌ياد خانم حريرچي سردبير مجله بودند، همان موقع حس مي‌كردم با نويسنده‌اي شش‌دانگ روبه‌رو هستم: «يك وقت‌‌ها صبح زود كه بيدار مي‌‌شوم و همه ‌‌جا تاريك است وحشتي مرموز سرتاپام را فرا مي‌گيرد و بي‌‌اختيار جيغي خفيف از ته و توهام بيرون مي‌‌پاشد. داشتم جان مي‌كندم و انگار گردنم را يكي سفت به زمين چسبانده بود و قدرت تكان دادن سرم را هم نداشتم كه صدايي نرم و خوش‌‌آهنگ شنيدم. صدايي كه توي آن حال و روز براي من حكم رهايي بود و يك‌‌جور معجزه حتي: «آقا، صداي من را مي‌‌شنويد؟ آقا، بيداريد؟ بايد بيدار شويد، مي‌‌شنويد چي مي‌‌گويم؟» اينها را نوشتم تا حالا به تو بگويم: «صهبا، صداي من را مي‌‌شنوي؟ بيداري؟ بايد بيدار بشوي!» «نمي‌گويم به پشت سرت نگاه كن، نه، مي‌گويم سر اين دوراهي كه حالا ايستاده‌اي راهي را شروع نكني كه پايانش همين نقطه‌اي است كه حالا در آن قرار گرفته‌اي.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون