227 روز زندگي با كرونا در سايه توصيههاي عاجزانه مسوولان حوزه سلامت
علي صفر لو هم «پرستار شهيد» شد
زندگي مشترك زوج پرستار، قرباني مردم بيمسووليت
گروه اجتماعي| 26 هزار و 567 مرگ، 464 هزار و 596 مبتلا. اين نمايه 227 روز زندگي ايرانيها با كروناست. آن طوركه سخنگوي وزارت بهداشت گفته شرايط استانها و شهرها از بابت قرار گرفتن در وضعيت قرمز به دليل رعايت نكردن پروتكلهاي بهداشتي و بيتوجهي به لزوم فاصلهگذاري اجتماعي و خودداري از سفرهاي تفريحي و استفاده نكردن از ماسك هم رو به بدتر شدن است و مسوولان حوزه سلامت از هر گونه همكاري مردم چشم اميد فرو بستهاند. بنا به اعلام سخنگوي وزارت بهداشت، ظرف شبانهروز 10 تا 11 مهر ماه 3 هزار و ۵۵۲ بيمار جديد كوويد۱۹ در كشور شناسايي شد كه هزار و ۴۴۳ نفر از آنها بستري شدند و در همين بازه زماني ۱۸۷ بيمار كوويد۱۹ جان خود را از دست دادند و 4 هزار و 137 بيمار هم به دليل وخامت حالشان در بيمارستان و بخش مراقبتهاي ويژه بستري هستند كه گفته ميشود 50 درصد اين افراد هم فوت خواهند كرد. در حال حاضر 26 استان كشور - تهران، اصفهان، قم، آذربايجان شرقي، خراسان جنوبي، سمنان، قزوين، لرستان، اردبيل، خوزستان، كرمانشاه، كهگيلويه و بويراحمد، گيلان، بوشهر، زنجان، ايلام، خراسان رضوي، مازندران، چهارمحال و بختياري، البرز، آذربايجان غربي، مركزي، كرمان، خراسان شمالي، همدان و يزد - در وضعيت قرمز قرار دارند و فقط 4 استان -كردستان، هرمزگان، فارس و گلستان- آن هم نه در شرايط سفيد و عالي بلكه در وضعيت «هشدار» و فقط اندكي دورتر از وضعيت قرمز قرار دارند. بحراني شدن شرايط در كشور و افزايش بيوقفه مرگ و بستريها به دليل كاهش غيرقابل انكار توجه مردم به توصيههاي بهداشتي و رعايت پروتكلهاي وزارت بهداشت، باعث شده امروز رييسجمهوري در جمع اعضاي ستاد ملي مقابله با كرونا درباره تعيين جريمههاي سنگين براي متخلفان بيتوجهي به پروتكلهاي بهداشتي تصميمگيري كند كه اگر اين اتفاق اجرايي شود، جمعيت زيادي مشمول اين جريمهها خواهند شد؛ افرادي كه در مترو و اتوبوس ماسك نميزنند و نسبت به برچسبهاي هشداردهنده روي صندلي وسايل نقليه عمومي و رعايت فاصلهگذاري در استفاده از صندليها بيتوجهي ميكنند، افرادي كه تعطيلات پايان هفته را فرصتي براي استراحت از كار 6 روزه تلقي ميكنند، افرادي كه در خفا مهماني و مراسم عزا برگزار ميكنند و افرادي كه محل كسبشان به دليل خطر بالاي انتقال ويروس ممنوع از فعاليت شده اما پشت كركرههاي بسته و پنهاني به كسب و فعاليت مشغولند و كم هم مشتري ندارند. پنجشنبه شب، شبكه خبر گزارشي تلخ پخش كرد. گزارشي از مراسم ترحيم يك پرستار درگذشته. پرستاري كه قرباني مردم شد؛ «علي صفر لو» كه به تازگي زندگي مشتركش را با همسر پرستارش آغاز كرده بود و در اولين هفتههاي بعد از شيوع ويروس كرونا هم در همين شبكه تلويزيوني، گزارشي از زوج پرستار پخش شد كه نه تنها از كنار هم بودنشان ابراز خوشحالي ميكردند بلكه با لبخند و حال خوش از هدفگذاري مشترك براي شكست دادن «كرونا» ميگفتند.
پنجشنبه شب، مخاطبان شبكه خبر در ناباوري تمام شاهد پخش فيلمي از مراسم ترحيم همين پرستار شهيد بودند در حالي كه شرايط پيرامون، آنچه در كوچه و خيابان و مراكز خريد و جادههاي كشور ميبينيم، گواه آن است كه اين پرستار جوان، قرباني بيمسووليتي و وجدانهاي كرخت برخي از مردم شد. به دنبال پخش اين گزارش تلخ، گزارش تصويري ديگري هم پخش شد كه گزارشگر، سراغ قهوهخانههاي زيرزميني رفته بود و موفق شده بود وارد يكي از اين مراكز متخلف شود. صاحب قهوهخانه با حرفهايي كه فقط از يك عقل ناقص و ذهن بيمار و يك انسان خودخواه برميآمد به گزارشگر ميگفت:«كداميك از اين مشتريان مريض شده؟ شما به من يك نفر را نشان بده كه آمده اينجا و كرونا گرفته تا من همين الان در اين مغازه را ببندم.» صاحب قهوهخانه در ادامه صحبتش، جملهاي گفت كه هيچ توجيهي براي تخلفش نبود:«من بايد ماهي 12 ميليون تومان اجاره بدهم.» در ادامه اين گزارش گزارشگر سراع قهوهخانههاي ديگري هم رفته بود؛ آنهايي كه پشت كركرههاي بسته و در ظاهر تعطيل مشغول به كارند و با نصب دوربين مدار بسته خارج از مغازه، تردد مشتريان را كنترل ميكنند و هر فردي توسط آشنا و شناس به آنها معرفي شده باشد، اجازه ورود دارد. آنچه توسط گزارشگر شبكه خبر به خانههاي مردم رسيد، ظرف هفتههاي گذشته به دفعات توسط «اعتماد» به پليس و مسوولان وزارت بهداشت گزارش شد اما تاكنون اقدامي براي تعطيلي و پلمب قهوهخانه واقع در خيابان نواب، نبش خيابان فرصت شيرازي، پلاك 51 انجام نشده و تنها جواب پليس به «اعتماد» اين بوده كه «ظرف هفتههاي گذشته و در اجراي طرح ضربتي مقابله با قهوهخانهها، وقتي به اين محل كسب هم مراجعه كرديم، تعطيل بوده» كه البته بسيار طبيعي است چون صاحب قهوهخانه حتما همانطور كه موفق شده دوربين مدار بسته براي كنترل ترددهاي مزاحم و مشكوك نصب كند حتما از طريق دوستان و آشناياني در مراكز قضايي خيلي زودتر از آنكه پليس راهي اين مركز شود، قليانها را جمع كرده و دود را پراكنده كرده و قفل كتابي به كركره مغازه زده و درپوش كولر آبي و كولر گازي را هم مثل روز اول سر جاي خود گذاشته و همه چيز عادي و عاري از ذرهاي لكه تخلف. اما كافي بود پليس در لباس شخصي، ديروز ظهر سري به اين قهوهخانه ميزد و به چشم ميديد كه چطور در پيادهروي جلوي اين قهوهخانه بدون تابلو، بوي گند تنباكو موج ميزد و دهها موتوسيكلت مقابل قهوهخانه پارك شده بود و يك پسر جوان هم با لبه گوشي تلفن همراهش به كركره كوبيد و كركره مغازه به ظاهر تعطيل تا نيمه بالا رفت و مشتري داخل شد. يا چهارشنبه حوالي ساعت 9 شب يك مامور پليس سري به پيادهروي مقابل قهوهخانه ميزد تا به چشم ببيند چطور بپاهاي اجير شده، بالاتر و پايينتر از قهوهخانه در ظاهر يك عابر منتظر و مشغول بازي با گوشي تلفن همراه، تردد هر فرد مشكوك را به داخل گزارش ميدادند. تداوم فعاليت اين قهوهخانه با انبوه مشتري كه همه هم جوان هستند و كافي است كركره كمي بالا باشد تا تصوير ترسناك لوليدن حداقل 20 جوان قليانكش در يك فضاي 12 متري، آدم را ياد عزيزان از دست رفتهاي همچون «علي صفرلو» و ديگر پرستاران و پزشكان شهيد بيندازد كه جانشان را براي قانونشكنها و افراد بيوجداني همچون صاحبان اين قهوهخانه و مشتريان بيمسووليتش از دست دادند.