ميراث لرزاده
رضا دبيرينژاد
خانههاي رجال تاريخي از آن جهت كه يادآور آنها و تجربههاي زيستهشان هستند، واجد ارزشند. همين ارزش سبب ميشود به عنوان يك گنجينه از خاطرات جمعي جامعه حفظ شده و در معرض توجه قرار گيرند. آنچه اين خانهها را مهم ميكند، اعتباري است كه به واسطه انتساب به شخصي خاص به دست ميآورند و نقشي كه خانه ميتواند ايفا بكند همين اشاره به شخص و آن هم نه اشاره به نام، بلكه به آن شخصيت اجتماعي فرد است.
سال پيش در هفته تهران، خانه استاد حسين لرزاده يكي از مشهورترين معماران معاصر ايراني به عنوان خانهموزه ايشان گشايش يافت. خانهاي كه پس از سالها وقفه و كاربري قبلي، تبديل به موزه شد تا اشارتي به پديدآورندهاش يعني مرحوم لرزاده باشد. اما موزه لرزاده قرار نيست تنها نمايشگاهي از ابزار خانگي او باشد، چراكه اعتبار و دستاوردهاي اين هنرمند به بناهايي است كه خلق كرده و نقشي است كه در مسير معماري ايراني داشته است. از همينرو موزه لرزاده بايد روايت تجربيات و يادگارهاي او باشد. تجربياتي كه در زمانهاي شكل گرفته و طبيعتا از زمانه خود تاثير پذيرفته است. مهمتر از آن اين آثار چه نسبتي با ميراث پيش از خود داشته و در زمانهاي كه همه ميراث پيشيني در حال فراموشي بوده او چگونه سعي كرده آنها را حفظ كند.
خانه لرزاده كه با طرح و ساخت خود او به سرانجام رسيده خود روايتي از برساخت يك تجربه با نگاهي كاملا شخصي دارد. اين خانه همچون يك مركز ميتواند با شعاعهاي بسيار با چند صد بناي ديگري كه با طرح لرزاده شكل گرفتهاند يا خود او در ساخت آنها نقش داشته است، ارتباط برقرار كند. اينگونه موزه معطوف به درون خود نميشود، بلكه همچون قطبي فرهنگي عمل كرده و حافظ و يادآوري ميراثي است كه از مسجد و مدرسه سپهسالار تا آرامگاه فردوسي يا مسجد اعظم قم و مساجد ديگر در اصفهان و شهرهاي مختلف يا گنبد كاخ مرمر در ارتباط است. موزه روايتي از مكانهاي مختلف ميسازد كه با مواجهه با اين بناها در گوشههاي تهران يا شهرهاي مختلف ميتوان لرزاده را به ياد آورد و به نسبت سردر دارالفنون يا مقبره خانوادگي يا مسجد فخريه انديشيد. خانه موزه لرزاده با اشاره به ميراثهاي غيرمنقول شهر، معماري را در يك مجموعه به هم پيوسته قرار داده و نشاندار ميكند. اما براي همين مجموعه به هم پيوسته نيز ميتوان ساحتهايي را قائل شد. ساحتهايي كه از گذشته ايراني، آگاهي لرزاده به خوشنويسي و اعتقادات او ميآيد. خانه موزه لرزاده را نبايد تنها معطوف به اين بنا ديد، اين مكان ميتواند نهادي باشد كه روايتي از معماري ايراني ميسازد و به واسطه همين روايتها شهر تهران و شهرهاي ديگر را معنادار ميكند. موزه لرزاده بيش از محدود بودن به يك شخص مسووليتي اجتماعي بر عهده دارد كه نبايد فراموش شود.