امروز هشتم آبان ماه 99 يك سال از درگذشت «اعظم طالقاني» ميگذرد
يك زن در قامت رياستجمهوري
هشتم آبان امسال، درست يك سال از درگذشتش ميگذرد؛ زني كه ميخواست «رجل سياسي» باشد. از اين روي هر ۴ سال راهي ستاد انتخابات ميشد و هرچند در پس ذهنش ميدانست نامش در ميان نامزدهاي نهايي نخواهد آمد اما هر بار با شناسنامهاي در دست روبهروي دوربين عكاسان ميايستاد تا «نامزدياش براي انتخابات رياستجمهوري» را اعلام كند. اعظم طالقاني حتي در سالهاي پاياني عمرش با تني رنجور و مريضاحوال، بهسختي از پلههاي وزارت كشور پايين ميآمد تا به محل نامنويسي كانديداهاي رياستجمهوري در ستاد انتخابات برسد و پرچم اين مطالبه مهم را يكتنه افراشته نگه دارد. اين حركت نمادين دختر مرحوم آيتالله طالقاني نه اينكه تنها نقطه روشن كارنامه كاري و فعاليتهاي سياسي و اجتماعي او باشد، اما دستكم در سالهاي اخير به يكي از مهمترين المانهايي تبديل شده بود كه اعظم طالقاني را از ديگر زنان سياستمدار و كنشگر اجتماعي متمايز ميكرد و در شأن و مقامي درخور و شايسته تحسين قرار ميداد. اعظم طالقاني تا آخرين روزها با همان چادر مشكي و روسري اغلب روشن و اين اواخر حتي عصازنان تلاش كرد نشان دهد كه زنان هم ميتوانند در اين تفسير تنگ و دست و پاگير از «رجال سياسي» قرار گيرند. تصوير او همتراز تصويري از منيره گرجي، تنها زن عضو مجلس خبرگان قانون اساسي است كه روي كرسي سرخ اين پارلمان قانونگذاري تكيه زده بود و وقتي يكي از روحانيون پشت تريبون ميگفت «عاطفه و احساسات در زن قوي و عقل كم است»، لبخندي ميزد و آنگاه كه نوبت به نطق او ميرسيد، پشت تريبون و با صدايي رسا از تنفيذ اختيار به يك زن رييسجمهوري دفاع ميكرد.
نماي تمامقد زن مسلمان پيشرو
اعظم طالقاني فرزند آيتالله محمود طالقاني از روحانيون و انقلابيون برجستهاي است كه پايهگذار نهضت آزادي بود. از همان كودكي و نوجواني در جلسات تفسير قرآن پدر همراه با خواهرها و برادرهايش حاضر ميشد و پاي صحبتهاي پدر مينشست. طالقاني همچون بسياري از همنسلانش خيلي زود ازدواج كرد و همين هم باعث شد كه وقتي وارد دانشگاه شد، مسووليت پرورش فرزندانش را نيز برعهده داشته باشد. سال ۵۲ در دانشگاه تربيت معلم فعلي ادبيات فارسي خواند و چون همزمان فعاليت انقلابي ميكرد 2 سال از دوران دانشجويي نگذشته، دستگير شد. او تنها زني است كه بهدليل فعاليت سياسي حكم حبس ابد گرفته كه بسياري معتقد بودند علاوه بر فعاليتهاي خود، اقدامات پدرش در اين تصميم و اعمال حكم بيتاثير نبوده است. همزمان پدر و دختر زنداني بودند اما اعظم طالقاني بعد از گذشت يك سال و نيم حبس، در سال ۵۶ آزاد شد. پس از آزادي تشكيلات «جامعه زنان» را كه پيش از انقلاب تاسيس كرده بود، به «جامعه زنان انقلاب اسلامي» تغيير داد. تشكيلاتي كه درنهايت در دهه ۷۰ به عنوان يك حزب رسمي از وزارت كشور پروانه گرفت.
انتشار نشريه «پيام هاجر» ازجمله فعاليتهاي مهم رسانهاي طالقاني بود كه كنار ساير فعاليتهاي سياسي، مذهبي و اجتماعي انجام ميداد و درنهايت سال ۷۹ توقيف شد. او نخستين زني بود كه توانست به مجلس شوراي اسلامي دوره اول راه پيدا كند و نخستينبار سال ۷۶ همراه با چند زن ديگر براي نامنويسي در انتخابات پيشگام و البته ردصلاحيت شد. سال ۸۴ هم كه اين اتفاق تكرار شد همراه با جمعي از زنان دست به تحصن در «پاستور» زد كه بسيار خبرساز شد. او همچون پدر نگاهي نو به اسلام و اسلامگرايي و با نيروهاي ملي- مذهبي ارتباط نزديكي داشت، از آزادي انديشه و قلم حمايت ميكرد، نسبت به ظلمي كه به زندانيان روا ميشد، اعتراض ميكرد، از همراهان جنبش سبز بود و به او چندينبار در اين رابطه نامههايي سرگشاده رسيد. در سالهاي پاياني عمر كلاسهاي تفسير قرآن در خانه اعظم طالقاني به راه بود. گهگداري با رسانهها مصاحبه ميكرد و در ميان دغدغههايش موضوع «رجل سياسي» بيش از هر چيز ديگر پررنگ بود. از همين روي نام او هميشه يادآور تلاش زنان براي كسب برابري در راستاي كسب كرسي رياستجمهوري بوده و هست.
كنشگر خوشنام حقوق زنان كه اگرچه تمام سابقه انقلابي، سياسي و فعاليت اجتماعياش باعث نشد كه شوراي نگهبان او را «رجل سياسي» تلقي كند اما همواره نامش در اذهان عمومي و در افواه حاميان و كنشگران حقوق زنان همتراز «رجال سياسي» مطرح بوده و خواهد بود. اگرچه انتخابات ۱۴۰۰ جاي او در ستاد انتخابات خالي است كه با اين اقدام به نوعي اعتراضش را به گوش نهادهاي نظارتي و مفسران قانون اساسي برساند اما آنطور كه پيداست، امسال و پس از طرح دوباره بحث «رجل سياسي» زنان سياستمدار ميخواهند دست به كار شده و در انتخابات نامنويسي كنند. اقدامي كه شايد همچنان نمادين باشد اما اين موج به مدد فعاليتهاي كساني چون اعظم طالقاني چنان گسترش يافته كه حالا حتي از اردوگاه اصولگرايي و جناح راست هم زمزمههايي مبني بر معرفي كانديداتوري يك سياستمدار زن يا دستكم بررسي مصاديق و گزينههايي كه در ميان زنان سياستمدار ميتوانند كانديداي رياستجمهوري باشند، شنيده ميشود.