زنی از تبار نواندیشان دینگرا
الهه کولایي
جامعه ایران در نزدیک به دو قرن گذشته، همانند همه جوامع اسلامی در غرب و مرکز آسیا، در رویارویی با امواج سنگین نوشدگی (مدرنیته) با فرازونشیب بسیاری روبهرو شده است. در ایران نیز آنان که برابر این نفوذ سنگین بیرونی قرار گرفتند، یا به رویارویی با آن پرداختند یا در آن جذب و حل شدند. در میان نخبگان ایرانی، این جریان برجستهتر و آشکارتر گسترش یافته است. با توجه به نقش و جایگاه مذهب در ایران، یکی از تاثیرگذارترین جریانهای اندیشهای-اجتماعی و سپس سیاسی در این تکاپوها، نوگرایان دینی بودهاند؛ آنان که با تمرکز بر آموزههای دینی، برای خروج کشور از استبداد و عقبماندگی، کنار دیگر کنشگران به تلاش پرداختند. نوگرایان دینی آموزههای اسلامی را سد خروج از فلاکتهای گوناگون عقبماندگی و حرکت به سوی پیشرفت جوامع اسلامی ندانستند. در برابر فشار سنگین جریانهای اندیشهای و اجتماعی چپ در ایران که نظام کمونیستی اتحاد شوروی پشتوانهای پرقدرت برای آن فراهم کرده بود، نوگرایان دینی با تمرکز بر الهیات رهاییبخش، آرمانهای اسلامی را برای رهایی انسانها از استبداد، استثمار و استحمار تاثیرگذار و نافذ دانستند. جنبش ملی شدن نفت در ایران، در متن تلاشهای کنشگران ایرانی برای حاکم کردن مردم ایران بر سرنوشت خود شکل گرفت. هرچند این جنبش از دستیابی به هدفهای خود بازماند، ولی راهگشای تکاپوهای بعدی نواندیشان دینی، با بهرهگیری از آموزههای اسلامی شد. در پی کودتای 28 مرداد 1332 آنان بر تلاشهای خود برای گسترش آموزههای اسلامی افزودند. ساختار نظام دوقطبی و حضور سنگین دولت کمونیستی در مرزهای شمالی ایران، به نوبه خود این مجال را مهیا كرد. نواندیشی دینی با تمرکز بر آموزههای اصیل قرآنی، ضرورت زدودن غبارهای قرنها استبداد و عقبماندگی را مورد توجه قرار داد. در این چارچوب آیتالله سیدمحمود طالقانی از جایگاه ویژهای برخوردار بود. او توانست با بازخوانی آموزههای قرآنی، اهمیت پیوند میان نوشدگی و پیشرفت را آشکار كند. در میان فرزندان او، اعظم طالقانی نیز از موقعیتی ویژه برخوردار بود. هرچند در میان نواندیشان دینی، موضوع و مسالهای با عنوان «مساله زنان» اعتباری نیافت، ولی تمرکز بر حقوق انسانی و بازخوانی قرآنی حقوق بشر، ناگزیر موضوع زنان و حقوق انسانی آنان را در بحثهای نواندیشی دینی مطرح کرد. اعظم طالقانی کنار پدری آگاه و مبارز از نسل نواندیشان دینی _که ایران و اسلام را کنار هم و با هم مییافت_ نشو و نما پیدا کرد. حضور فعال آیتالله طالقانی در جنبش ملي کردن صنعت نفت و تجربههای گرانقدر این جنبش، دیدگاههای سیاسی-اجتماعی او را که توسط پدری تربیت شد که میخواست قرآن را به زندگی روزمره مردم بیاورد، از او زنی مبارز آفرید. او هزینههای فعالیت سیاسی و اجرایی کردن آموزههای دینی را با تحمل شکنجههای سخت در زندان رژیم محمدرضا پهلوی پرداخت. اعظم طالقانی که با بهرهگیری از فضای تربیتی خود، درسهای رهاییبخش اسلام را آموخته بود، در جریان شکلگیری انقلاب اسلامی کوشید از این تجربه بیهمتای مبارزه مردم استثمار شده و محروم سراسر جهان در طول قرنهای بسیار، برای ترویج و تقویت اندیشههای اسلامی استفاده کند. ورود او به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی در مجلس اول، این امکان را ایجاد کرد تا برای برپایی جمهوریتی بر پایه ارزشها و باورهای اسلامی -که کرامت انسانها نیز پاس داشته شود- بر تلاش خود در شرایط جدید بیفزاید.
او «جامعه زنان انقلاب اسلامی» را برای آموزش و گسترش آموزههای دینی و پیگیری نواندیشی و تحولگرایی دینی با تمرکز بر امور زنان ایجاد کرد. رویکرد اعظم طالقانی در حمایت از مظلومان و آسیبدیدگان، اهمیت توجه ویژه به امور زنان را برجسته كرد. بر پایه آموزههای دینی، او به عنوان انسانی مسوول و آگاه، استفاده از همه ظرفیتهای سیاسی و اجتماعی را برای عبادت حق، یعنی خدمت به خلق پی گرفت. انتشار نشریه «پیام هاجر» در این زمینه، نمادی از روحیه مقاوم و امیدوارش بود که در شرایط دشوار و بروز ناملایمات نیز مایوس نشد. اعظم طالقانی الگوی راستین یک مومن انقلابی نستوه بود که با ایمان و توکل به خدا، استوار و پابرجا در مسیر اصلاح جامعه و حکومت مجدانه تلاش کرد. او از ناملایمات و نامهربانیها دلسرد نشد و مقاوم و امیدوار، در همه شرایط مناسب یا نامناسب بر تلاشهای سازنده خود افزود و برای بهبود شرایط زنان و محرومان کوشید. اعظم طالقانی مجله «راه ابراهیم» را نیز منتشر کرد و کوشید با بازخوانی و انتقال تجربههای تاریخی معاصر، در مسیر دفاع از حقوق مردم ایران نقش نواندیشی دینی را برجستهتر كند. او این مجله را به کانونی برای نشر و ترویج دیدگاههای گوناگون در مورد منافع ملی و امنیت کشور تبدیل کرد. اعظم طالقانی تلاش کرد تکرار و دور در تاریخ معاصر ایران، به جریان تند و پرشتاب دموکراسیخواهی در ایران کمتر زیان وارد کند. او با تمرکز بر اهمیت کاربست آموزههای دینی و نیز تقوای الهی، کوشید راه را برای پیشرفت کشور و بهبود همهجانبه امور هموار کند. او به همگان نشان داد برای تامین حقوق و آزادیهای همه ایرانیان، باید پایداری و خستگیناپذیری را پیشه كرد. با اینکه در رژیم شاه به زندان و شکنجه محکوم شده و در کنار پدرش در جریانهای انقلابی بسیار کوشیده بود، پس از مجلس اول، صلاحیتش برای ایفای وظیفه نمایندگی تایید نشد. اما اعظم طالقانی ناامید نشد و زینبوار به تلاشهای خستگیناپذیر خود ادامه داد. او برای دفاع از حقوق زنان ایرانی که در پیروزی انقلاب اسلامی و در پاسداری از آن نقشی تاثیرگذار داشتهاند، با تفسیری اسلامی-انسانی از محتوای قانون اساسی، برای نامزدی ریاست جمهوری ثبتنام میکرد تا نشان دهد منظور از واژه «رجل سیاسی»، «انسان با پیشینه و تجربه سیاسی» است و نه «مرد سیاسی». او در این مسیر بر استفاده از آموزههای قرآنی پای میفشرد که بارها از این واژه استفاده شده است. اعظم طالقانی با زندگی پرتلاش خود، نماد تکاپوهای خستگیناپذیر یا نواندیش اسلامگرا را ارائه کرد. او برای گسترش موازین حق و عدالت و ترویج ارزشهای دینی، با در نظرگرفتن منافع و مصالح ملی و بر اساس اراده مردم ایران، ناامیدی و دلسردی نشان نداد. او به همگان آموخت در راه اجراییکردن ارزشهای اسلامی، باید از همه ظرفیتهای سیاسی- اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی بهره گرفت. اعظم طالقانی با کوششی سترگ در زندگی پربار و پرفراز و نشیب خود، نشان داد در همه شرایط زمانی و مکانی باید با روشهای مناسب و با نقد و ارزیابی گذشته، برای بهبود و توسعه همهجانبه کشور کوشید. زندگی اعظم طالقانی به همه میآموزد که برای مومنان به آموزههای اسلامی ناامیدی و دلسردی معنایی ندارد. کاربست این باور از او، نمادی از تلاشهای نواندیشان دینی برای پاسخ به نیازهای انسان امروز ساخت.
روانش شاد و راهش پررهرو باد.
استاد دانشگاه تهران