نگاهي به كتاب «خنده» نوشته هانري لويي برگسون
خنديدن با فيلسوف
رويا صدر
-كفهاي سفيد و سبك و شاد، خط پيراموني امواج را دنبال ميكنند. گهگاه موجي ميگريزد و اندكي از آن كفها را به ساحل ميآورد. خنده همانند اين كف به وجود ميآيد. از زندگي اجتماع فاصله ميگيرد و با شتاب، شكل پويايي از طغيانهاي سطحي آن را رسم ميكند. خنده نيز حباب كفي است، ساخته از نمك و مانند حباب به نشان شادي و سرور ميتركد. فيلسوف كه مشتي از آن برميدارد تا بچشد، البته كه گاه در آن قدري هم تلخي مييابد...
اين تعابير دقيق و شاعرانه، عبارات پاياني رساله «خنده» هانري لويي برگسون، فيلسوف نامدار فرانسوي است كه به يافتن معناي خنده همچنين چرايي و چگونگي شكلگيري يك اثر كميك اختصاص دارد. اين عبارات به خوبي بيانگر آميزش نگاه عميق اين فيلسوف بزرگ با درنگهاي هنرمندانه است كه بر جذابيت اين رساله ميافزايد. كتاب «خنده» از آنجا كه با قضاياي فلسفي به صورت معمول آن سر وكار ندارد يك اثر فلسفي به معناي خاص آن نيست ولي پژوهشي است كه با نگاهي فيلسوفانه و عميق و برخوردار از شيوههاي علمي در بررسي مفهوم امر خندهآور تدوين شده است. برگسون در سال 1928 «به پاس قدرداني از انديشههاي پرمايه و زندگيبخش و هنر درخشاني كه اين انديشهها به كمك آن بيان شدهاند» برنده جايزه نوبل ادبيات شد. برگسون، شهود را برتر از خرد ميدانست و آن را سرچشمه هر گونه شناسايي ميشمرد و اين ويژگي بارز تفكر فلسفي او بود. اين نگاه از بعد هنري در انعطافپذيري، زلالي، رواني و درخشندگي نوشتههايش متجلي است. از اين رو او را شاعري فيلسوف دانستهاند كه بندهاي نوشتههايش در ديده خيال رنگارنگ مينمايد. اين ويژگي در رساله خنده نيز به روشني به چشم ميآيد كه خواندن آن را براي مخاطب لذتبخش ميكند و به علت برخورداري از نگاه كاونده و عميق پس از 100 سال كه از انتشار آن ميگذرد همچنان جايگاه ممتاز خود را در ميان تمام آثاري كه به طنز و خنده پرداختهاند، حفظ كرده است.
كتاب شامل 3 مقاله زير است كه برگسون آنها را ابتدا در «روو دو پاري» چاپ كرد و پس از آن به شكل كتابي مستقل يك جا به چاپ رساند:«امر خندهآور به طور عام»، «كمدي موقعيت و كمدي واژگان» و «كمدي شخصيت». برگسون با هدف دستيابي به سرچشمههاي ذهني، رواني و عاطفي خنده، بحث را با طرح سوالي آغاز ميكند:«در عمق چيزهاي خندهآور چيست؟» او در راه دستيابي به پاسخ به سوالي ديگر ميرسد:«قصد جامعه از خنده چيست؟» و پيش ميرود: «چرا ناهماهنگي برانگيزاننده خنده است درحاليكه بسياري از ويژگيهاي ديگر اعم از عيب يا حسن چنين تاثيري روي او ندارد؟» او در اين جستوجو، خواننده را نيز با خود همراه ميكند و قدم به قدم پيش ميرود. او كار را به مدد شيوه استقرايي دنبال ميكند، از جزييات آغاز ميكند تا به نتيجهاي كلي برسد و در اين راه از نگاه شهودي خود كمك ميگيرد. برگسون كمدي را يك بازي ميداند؛ بازي تقليد زندگي و براي بررسي آن، گاه نمونههايي از بازيهاي كودكانه را شاهد ميآورد، گاهي از آثار كمدي و درام مدد ميگيرد و گاهي برگهايي از زندگي روزمره را برميگزيند و آن را براي يافتن عمق مفهوم كمدي به كار ميگيرد... هر تحليلي را با آوردن شواهد متعدد همراه ميكند و با بياني سهل، ساده و در عين حال ممتنع به كشف عميقترين و پيچيدهترين كاركردهاي ذهني انسان(آفرينش اثر كميك) ميپردازد. نگاه برگسون در اين تفسير ناظر بر تمامي انواع كميك است. او در رساله خنده در پي يافتن رشتهاي است كه تمامي گونههاي كمدي را به هم ميپيوندد. برگسون چنانكه خود ميگويد هيچ كميكي را خوار نميشمارد. چراكه در اثر كميك بيش از هر چيز عنصر زندهاي ميبيند و آن را هر اندازه هم كه خفيف باشد با كمال احترامي كه براي زندگي قائل است مورد بررسي قرار ميدهد و درصدد دستيابي به جوهر كمدي و بررسي چرايي خنده ناشي از انواع كميك اعم از شوخي، بذله، ريشخند و فكاهه و درصدد يافتن رشتهاي است كه از لودگيهاي يك دلقك تا بازيهاي ظريف يك نمايش كمدي را در برميگيرد؛ هر چند به تفاوت آنها نيز نظر دارد. از اين رو اين اثر ميتواند براي تمام كساني كه در كار هنر كميك و كمدياند راهنما باشد و در دستيابي به درك درستي از عمق و ابعاد خنده و آثار مرتبط با آن ياريشان كند.
برگسون در اين اثر برخلاف غالب روانشناسان و به خصوص فرويد (كه شوخي را با ناخودآگاه مربوط ميداند) تحليلي روانشناختي از خنده به دست نميدهد و بر كاركرد اجتماعي خنده تاكيد ميكند كه سود همگاني و اصلاح عموم را دنبال ميكند. از اين رو اثر كميك را در مرز ميان هنر و زندگي قرار ميدهد. معتقد است كه كمدي مانند هنر، ناب و بينظر نيست. هنر، گسست از جامعه و بازگشت به سادگي طبيعت است كه در سايه درونگرايي ايجاد ميشود و حالتي فردي دارد ولي لازمه عمل خنداندن، پذيرش زندگي اجتماعي به منزله محيطي طبيعي است و هدفي عمومي مبتني بر تصحيح رفتارهاي فردي و اجتماعي دارد: «خنديدن بيش از هر چيز، عمل تصحيح كردن است. چون هدف آن تحقير است پس اثر رنجآوري روي طرف ميگذارد. اگر در خنده نشاني از دلبستگي و نيكخواهي باشد به هدف خود نخواهد رسيد: نقش خنده هراساندن از راه تحقير است...!». اينجاست كه او در كنار تاكيد بر اجتماعي بودن امر خنده به يكي از ويژگيهاي مهم خنده ميرسد و آن نياز خنده به ميزاني از «بيتفاوتي» و «شكاف عاطفي» است. هر چه انسان نسبت به موضوع خندهاش پيوند احساسي و همذاتپنداري بيشتري داشته باشد، خنديدن برايش دشوارتر ميشود و برعكس هر چه نسبت به سوژه خونسردتر و بياعتناتر باشد، زمينه براي خندهاش فراهمتر ميشود. در سايه اين نگاه به امر كميك و خنده است كه يكي از دقيقترين و كاملترين تعاريف از خنده و كمدي را در دست ميدهد: «كميك هنگامي به وجود ميآيد كه گروهي از انسانها گرد هم آيند، حساسيتها را كنار بگذارند و با شعور خود كاملا به يك نفر از ميان جمع حاضر توجه كنند.»
در اين ميان برگسون به ويژگيهاي مهم عمل خندهآور ميپردازد و به عمق چرايي خندهدار بودن يك پديده ميرود. در نظر او امر خندهآور خارج از آنچه به معني واقعي كلمه انساني است، وجود ندارد. حتي حيوانات زماني «خندهدار» ميشوند كه صفات «انساني» برايشان متصور شويم. بر اين اساس او از انعطافناپذيري و ماشيني بودن و حركات ناخودآگاه به عنوان «امري مكانيكي در جسمي زنده» ياد ميكند كه تعجب برميانگيزد و باعث خنده ميشود چراكه حركت مكرر و خودكار، حركتي انساني نيست بلكه حركت ماشيني است. در اينجا خنده در واقع واكنشي است كه جامعه به رفتار غيرارادي و بينظمي و اختلال و گيجي و بيمنطقي نشان ميدهد.
كوتاه سخن آنكه بيش از يك قرن از انتشار رساله خنده ميگذرد و اين كتاب در سايه برخورداري از بررسي دقيق و درك عميق از خنده و كمدي همچنان براي پژوهشگران و علاقهمندان و نيز دستاندركاران رشتههاي مرتبط با طنز و كمدي راهگشاست و همچنان از مهمترين منابع نظري طنز به شمار ميآيد.
كتاب خنده اولين بار در سال 1379 با ترجمه عباس باقري توسط نشر شباويز منتشر شد و اخيراا با ترجمه مهستي بحريني از سوي نشر نيلوفر انتشار يافته است.
برگسون، شهود را برتر از خرد ميدانست و آن را سرچشمه هرگونه شناسايي ميشمرد و اين ويژگي بارز تفكر فلسفي او بود. اين نگاه از بعد هنري در انعطافپذيري، زلالي، رواني و درخشندگي نوشتههايش متجلي است. از اين رو او را شاعري فيلسوف دانستهاند كه بندهاي نوشتههايش در ديده خيال رنگارنگ مينمايد. اين ويژگي در رساله خنده نيز به روشني به چشم ميآيد كه خواندن آن را براي مخاطب لذتبخش ميكند