ايران و اسراييل در دولت بايدن
آرمين منتظري
سياست خارجي دولت بايدن كمابيش شبيه به سياست خارجي دولت اوباما خواهد بود. اين را ميتوان از تركيب تيم مشاوران سياست خارجي بايدن دريافت. افرادي نظير جولي اسميت، مايكل كارپنتر و اسپنسر بوير، آنتوني بلينكن، جيك ساليوان، آوريل هينز، برايان مككوئن، سوزان رايس، سامانتا پاور وكالين كال همه از جمله افرادي بودند كه در پستهاي مختلف دستگاه سياست خارجي دولت باراك اوباما فعال بودند. در ميان اين افراد جيك ساليوان فردي بود كه در كنار ويليام برنز، معاون وزير خارجه امريكا، مذاكرات مخفيانه با عباس عراقچي و مجيد تختروانچي را در عمان انجام داد. ساليوان از مدافعان برجام و حاميان مذاكره ديپلماتيك با ايران است. بنابراين اگر فرض كنيم كه سياست خارجي دولت بايدن در قبال ايران چيزي شبيه به راهبرد سياستخارجي دولت اوباما در قبال ايران است، بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه رويكرد رژيم صهيونيستي نيز در قبال ايران و برنامه هستهاي نيز مشابه رويكرد اين رژيم در دولت اوباما باشد. اما معناي اين سخن چيست؟
به احتمال زياد نخستين رويكرد تلآويو در دولت بايدن در قبال ايران افزايش تنش با ايران در سراسر منطقه است تا به هر نحوي كه شده مانع از آغاز راهبرد ديپلماتيك امريكا در قبال ايران شود. تلآويو در هفتههاي منتهي به انتخابات امريكا و در ميانه اجراي پر سروصداي طرح معامله بزرگ و عاديسازي روابط با كشورهاي عربي، از تنش با ايران اجتناب كرد، چراكه دونالد ترامپ قصد داشت از خود چهرهاي تصوير كند كه توانسته صلح و آرامش را در خاورميانه برقرار كند و به اين ترتيب شانس خود را براي پيروزي در انتخابات امريكا افزايش دهد. اما حالا كه بايدن در انتخابات پيروز شده است بهطور طبيعي و با توجه به سياستهاي اعلام شده از سوي تيم بايدن، رويكرد واشنگتن در قبال ايران در مقايسه با دولت ترامپ با كاهش تنش همراه خواهد بود و اين رويكردي نيست كه اسراييل بتواند تحمل كند. اگرچه ايران تعهدات هستهاي خود را ذيل برجام تعليق كرده است، اما پيشروي برنامه هستهاي ايران به اندازهاي نيست كه اسراييل بتواند از آن تصويري خطرناك ارايه كند. ايران به شدت دقت كرده تا همكارياش را با آژانس بينالمللي انرژي اتمي در سطحي قابل قبول و نزديك نگه دارد. به همين دليل، بازرسان اين نهاد بينالمللي در گزارشهايشان اعلام كردهاند ايران تنها اقدام به غنيسازي اورانيوم در سطح چهار و نيم درصد كرده است. اگرچه ذخاير اورانيوم غني شده ايران بيشتر شده، اما هنوز سطح غنيسازي ايران زير 20 درصد است. در سال 2012 يكي از بهانههايي كه اسراييل براي قانع كردن امريكا به حمله نظامي به تاسيسات ايران ارايه ميكرد، اين بود كه تهران اقدام به غنيسازي 20 درصد كرده است. اما در حال حاضر نه تنها غنيسازي اورانيوم در سطح 20 درصد در كار نيست، بلكه تمام فعاليتهاي غنيسازي ايران تحت نظارت بازرسان آژانس انجام ميشود. بنابراين جايي براي بهانهجويي براي اسراييل باقي نمانده است.
از سوي ديگر تا پيش از انتخابات، تلآويو بسيار مراقب بود تا روند عاديسازي روابط با كشورهاي عربي كه ترامپ پيش برده بود را با تنشسازي با ايران متوقف نكند. اولويت اسراييل اين بود كه بتواند با كشورهايي نظير بحرين و امارات متحده عربي روابطش را عادي كند. به اين ترتيب ترامپ هم ميتوانست ژست موفقيت در خاورميانه را به خود بگيرد. البته در اين ميان اسراييل دست به اقدامات ضدايراني نيز زد. براي مثال در شهريور ماه حملاتي را عليه مواضع ايران در حلب صورت داد. علاوه بر اين گمان قريب به يقين ميرود كه اسراييل پشت خرابكاري باشد كه در مرداد ماه در تاسيسات هستهاي نطنز انجام شد.
بايدن اعلام كرده در دولتش استراتژي خشن ضدايراني ترامپ را كنار خواهد گذاشت. بايدن اعلام كرد كمكهاي بشردوستانه به ايران را افزايش داده و تلاش خواهد كرد مذاكراتي را با ايران براي رسيدن به يك توافق جديد آغاز كند. نكته آخر چيزي نيست كه اسراييل بتواند تحمل كند. بايدن براي آغاز مذاكرات با ايران بايد دست به اقداماتي بزند. اقدامي كه بايدن ميتواند به سرعت انجام دهد برداشتن تحريمهايي است كه ترامپ در تاريخ 21 سپتامبر عليه ايران اعمال كرد. مسلما دولت بايدن براي اينكه مذاكره با ايران را كليد بزند، شيطنتها و حملات گاه و بيگاه اسراييل عليه ايران را تحمل نخواهد كرد. يكي از نقاطي كه دولت بايدن در مقابل شيطنتهاي اسراييل خواهد ايستاد، عراق خواهد بود. اسراييليها طي چند ماه گذشته شيطنتهايي عليه ايران در عراق صورت داده بودند.
جو بايدن در تاريخ سيزدهم سپتامبر در نوشتاري در وبسايت سيانان نوشت از توافق هستهاي به عنوان نقطه آغازي براي مذاكرات جديد با ايران استفاده خواهد كرد. او همچنين نوشت در ميانه درگيري ايران با همهگيري ويروس كرونا، كانالهايي را براي ايران باز خواهد كرد تا ايران بتواند نيازهاي پزشكي و دارويي خود را به راحتي تامين كند. اما درست يك هفته بعد از نوشته بايدن، در تاريخ 21 سپتامبر، دولت ترامپ اعلام كرد به صورت يكجانبه تحريمهاي تسليحاتي را عليه ايران اعمال خواهد كرد و دهها نفر از مقامات و برخي موسسات ايران را تحريم كرد. در مقابل، كمپين انتخاباتي بايدن اعلام كرد دولت بايدن از چنين روشهاي يكجانبهگرايانهاي در قبال ايران اجتناب خواهد كرد و در عوض سعي خواهد كرد با همكاري با ديگر متحدان امريكا كه اكثرشان با سياست فشار حداكثري امريكا بر ايران مخالفند، با ايران روبهرو شود. علاوه بر اين در طول رياستجمهوري ترامپ اسراييل در همه زمينهها براي اقدام عليه ايران آزادي عمل داشت، اما در دولت بايدن چنين ضمانتي براي اسراييل وجود نخواهد داشت. سابقه اسراييل در دولت باراك اوباما نشان ميدهد كه اين رژيم از هر ابزاري براي ممانعت از آغاز مذاكرات ديپلماتيك ميان ايران و امريكا استفاده خواهد كرد. اين ابزار ميتواند شامل اتخاذ رويكرد بسيار جنگطلبانه، فعالتر كردن لابيهاي ضدايراني در امريكا و در پيش گرفتن روشهايي نظير خرابكاري، ترور و حمله به مخفيانه به تاسيسات هستهاي ايران باشد. علاوه بر اين اسراييل تمام تلاش خود را به كار خواهد گرفت تا با انجام اقدامات ايذايي ايران را به مقابله به مثل ترغيب كند و اميدوار باشد كه مقابله به مثل ايران تغيير رويكرد ميان تهران واشنگتن را با مانع روبهرو كند. مسلم است كه اقدامات نظامي مخفي و آشكار اسراييل عليه ايران احساسات مليگرايانه را در ايران شعلهور خواهد كرد و حمايت داخلي از جريان ضدغربي و مخالف هرگونه مذاكره را در انتخابات رياستجمهوري سال آينده ايران افزايش خواهد داد و به اين ترتيب روند تغيير رويكرد ميان تهران و واشنگتن با وقفه مواجه خواهد شد. البته بعيد است كه ايران به اقدامات ايذايي رژيم صهيونيستي پاسخ غيرعقلاني بدهد. از سوي ديگر چنين اقداماتي از سوي اسراييل ميتواند روابطش با دولت بايدن را نيز تنشآلود كند.