با اعتماد زنان آمد
با نفرين زنان رفت
سپيده اشرفي
چند روزي همه پيگير اخبار انتخابات امريكا بودند. يكي به طنز ميگفت كه حتي ايالتهايش را هم مو به مو شناختيم. روزهاي اول تصور ميشد كه ترامپ پيروز باشد و هر چقدر كه زمان گذشت، روند پيروزي اين رييسجمهور پرحاشيه تغيير كرد و ورق به نفع رقيب دموكرات او يعني بايدن برگشت. تحليلها مثل هميشه بسيار بود اما اينجا ميخواهم به يك دليل كليدي اشاره كنم كه قطعا بارها به آن اشاره شده اما بد نيست اين بار از منظر يك زن سياهپوست به آن نگاه كنيم.
هشت سال قبل و درست زماني كه ماجراي رادني كينگ شدت گرفته بود، استيسي آبرامز مثل حالا شناخته شده نبود. در همان زمان هم تلاش كرد تا روند پوشش اخبار در ماجراي كينگ، به نفع سياهان تغيير كند. او آن زمان هم مثل حالا سياستمدار بود و در تلاش براي كنار زدن كليشههاي مرسوم امريكا درباره زنان. همان زمان بود كه به گفته خودش با يك مانع ديگر هم روبهرو شد: سياهپوست بود. همين نابرابريها به كمك او آمد. اما انگار زمان لازم بود. انگار بايد 8 سال ميگذشت تا يك روز در پاييز سال 2020 روال انتخابات جنجالي امريكا با دستان آبرامز تغيير كند؛ آن هم تغييري كه در نهايت شر يك رييسجمهور پوپوليست را از سر جهان كم كرد. البته خيليها معتقدند كه ترامپ به دليل فعاليتهاي ضدسياهان و ماجراي جورج فلويد، عملا مخالفت بسياري از سياهپوستان را با خود داشت. شايد آمار سياهپوستان در امريكا به نسبت سفيدان كم باشد، اما انگار همين اندك هم بسيار شد و سرنوشت را عوض كرد.
اما چيزي كه به مانند بومرنگي براي شكست ترامپ بود، رفتارش در قبال زنان است. رييسجمهور امريكا از همان 4 سال قبل عناد خود با زنان را آغاز كرد و اظهارات عجيبش در نهايت همراه با هشتگ METOO و مبارزات ضد خشونتهاي جنسي شد. هيچ زنِ سياستمدار و مطرحي را نميتوان در امريكا پيدا كرد كه صابون كنايههاي ترامپ به تنش نخورده باشد.
مثلا زماني كه مشخص شد بايدن قصد دارد معاون اول خود را از ميان زنان انتخاب كند، باز هم يك اظهارنظر تند از طرف ترامپ بحثبرانگيز شد. رييسجمهور امريكا در آن زمان به صورت تلويحي از تصميم رقيب انتخاباتياش براي انتخاب معاون زن انتقاد كرده و آن را براي برخي مردها «توهينآميز» توصيف كرده بود. او در مصاحبه با Fox Sports Radio گفته بود: «برخي مردها تصميم جو بايدن براي انتخاب معاون زن را «توهينآميز» ميدانند. من تمايل دارم راه متفاوتي برم تا كاري كه او انجام ميدهد. او خودش را بين آدمهاي خاصي گير انداخته است.»
شايد بدشانسي اول ترامپ در همان زماني بود كه رسوايي جنسي هاروي واينستين و مساله هشتگ METOO به ميان آمد. چون درست در اولين سالگرد رياستجمهورياش، صدها هزار زن در خيابانهاي واشنگتن، لسآنجلس، شيكاگو و 250 شهر ديگر تظاهرات كردند تا نسبت به اظهارات زنستيزانه او انتقاد كنند. ترامپ تاكنون اظهارنظرهاي توهين آميزي درباره بسياري از زنان از جمله همسر اولش، چندين روزنامهنگار از جمله «مگان كلي» خبرنگار سابق فاكس و «آريانا هافينگتون» سردبير هافينگتون پست داشته است. بسياري از اين اظهارنظرها درباره ظاهر اين زنان بوده يا از آنها با الفاظي ركيك و توهينآميز نام برده است.
اظهارات جنسيتي و زنستيزانه ترامپ آخرش هم براي او دردسرساز شد. درست زماني كه سرنوشت هركدام از ايالتهاي امريكا براي پيروزي ترامپ حياتي بود، سرنوشت ايالت جورجيا كه اغلب در كنترل جمهوريخواهان بود، با تلاشهاي آبرامز تغيير كرد. آبرامز از همان زماني كه سوداي فرمانداري اين ايالت را داشت، فعاليتهاي بسياري انجام داده بود تا جو نژادپرستانه و نابرابر اين ايالت را به نفع سياهپوستان تغيير دهد و انگار اوج آن در همين ماجراي انتخابات رياستجمهوري 2020 امريكا بود.
هر حرفي كه ترامپ در طول يك دوره رياستجمهورياش درباره زنان زده بود، مثل بومرنگي دوباره به سمت خودش بازگشت تا در نهايت تمام رسانهها اعتراف كنند كه يك زن سياهپوست توانسته سرنوشت يكي از ايالتهاي كليدي جمهوريخواهان را تغيير دهد.
اما يك نكته را نبايد فراموش كرد: همانقدر كه رفتن (احتمالي) ترامپ، مديون يك زن است، آمدنش هم مديون زنهاست. يادمان نرفته كه زنان سفيدپوست حومه شهرها تا حدي مسوول ورود دونالد ترامپ به كاخ سفيد در سال 2016 بودند چرا كه بر اساس مطالعه «مركز تحقيقات پيو» 47 درصد از زنان سفيدپوست در دوره پيشين انتخابات رياستجمهوري سال 2016 به ترامپ راي دادند و تنها 45 درصد هيلاري كلينتون را انتخاب كردند. انگار كه ترامپ به اعتماد احتمالي زنان آمد و به انتقاد قطعي آنها هم عاقبت ناچار به ترك كاخ سفيد خواهد شد.
نكته آخر اينكه، تمام اين نقشي كه زنان در عرصه سياست امريكا بازي كردند، مديون رشد مشاركت سياسي زنان در امريكا طي چند دهه گذشته است. نزديك به 7 ماه بعد، انتخابات رياستجمهوري ايران است و شايد بهترين فرصت براي نگاه كردن به سهم زنان در آمدن و رفتن ترامپ باشد. شايد بشود يك بار هم كه شده، به جاي مقايسه سايز كابينت با قد زنان و تقليل مطالبات زنانه به مسائلي از اين دست، يك برنامه جامع - و نه صرفا شعاري - براي رشد مشاركت سياسي زنان طراحي كرد.