• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4795 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۱ آذر

تحصن و تعطيلي ناخواسته

ابراهيم عمران

يك /نماينده محترم شهر بابك گويا اعتصاب كرده و دليل آن را نيز چنين عنوان كرده‌اند كه مسوولان به فكر مردم نيستند كه محتاج نان شب‌شان هستند و تا اين معضل (فقر عمومي) حل نشود دست از اعتصاب نخواهند كشيد و اعتصاب آب نيز خواهند داشت در مرحله بعدي...
دو/ تهران و بالمآل كشور نيز در هفته آينده به مدت دو هفته در تعطيلي ناخواسته فراگير قرار خواهند گرفت تا از شدت شيوع و لامحاله ميزان مرگ و مير ويروس چيني كم شود...
خب چه گزاره‌اي اين دو خبر را پيوند مي‌دهد و وجه اشتراك آنچه مي‌تواند باشد و آيا اصولا در نگاهي گذرا و سطحي مي‌توان نقطه اشتراكي براي آنان در نظر گرفت؟
كردار نماينده و عمل دولت در تعطيلي گسترده هر دو از سوي ناچاري است و ناچاري و استيصال نيز زماني رخ مي‌دهد كه ديگر كاري از دست هيچ فرد و گروهي بر نيايد.
و بايد پرسيد چرا بايد كار بدين جا رسد؟ پس اين بيت را كه بارها شنيده و خوانده‌ايم در كجاي تفكرات روزانه و تصميم‌گيري‌هاي مقطعي و بلندمدت‌مان جاي داده‌ايم.
مگر سعدي نسروده بود: سر چشمه شايد گرفتن به بيل/ چو پر شد نشايد گذشتن به پيل/ در فقره آنچه جناب نماينده مبادرت به اعتصاب كرده‌اند، چه نهاد و دستگاه‌هايي مسوول هستند و بايد جوابگوي بي‌نوا مردمي باشند كه نان شب ندارند؟
حتما بايد كار به جايي برسد كه نماينده‌اي كه كارش قانون‌گذاري است از سر ناچاري دست به چنين عمل نماديني بزند. و نيك نيز آگاه باشد كه فرجامش چند روزي در خبرها بودن است و بس.
آن هم حاليه كه از زيادي خبر و تفسير آن، چنين خبرهايي آنچنان زود محو مي‌شوند از اذهان كه خود نماينده محترم نيز چند صباحي يادش مي‌رود كه چه كرده و اصلا براي كه و چه؟ بگذريم اعتصاب و تحصن زماني نتيجه‌بخش است كه ادله محكمي در پس و پيش عملي باشد وگرنه بست‌نشيني و نخوردن و نياشاميدن هر چند مي‌تواند رفتاري همدلانه تلقي شود ولي به هيچ عنوان كرداري داراي فرجام مشخص در بلندمدت نخواهد بود و مي‌تواند سرانجامي كوتاه‌مدت، و آن هم نامطمئن داشته باشد.
و اما داستان كش و قوس‌دار تعطيلي تهران و برخي كلان‌شهرها و موافقت و مخالفت اين نهاد و آن نهاد نيز معنايي جز آزمودن آنچه ديگران انجام داده‌اند، ندارد.
از ابتداي شيوع اين بيماري به مدد تعطيلي نوروز تا حدودي اميد مي‌رفت كه كنترلي صورت پذيرد و مديريتي انجام شود كه تا اندازه‌اي هم چنين شد كه تعجب جهانيان را برانگيخت كه چگونه اين بيماري در كشور مهار شد و سيل تبريك روانه شد و فرمول آن را از ما درخواست داشتند به گفته صاحبان امر!
ولي چون تصميم‌گير يك نهاد و دو نهاد نبوده‌اند و عدد زير دويست بود، كج‌دار و مريز پيش رفتند تا ركورد دويست هم شكسته شد و روزنامه‌ها آن را فقط يك عدد ندانستند. تا اينكه در چشم به‌هم زدني به سيصد رسيد و ديگر رسيدن به چهارصد آنچنان ناممكن نمي‌نمود. وقتي هم از اين عددِ ناباورانه گذشتيم؛ هشدار‌ها تا دو برابر پيش‌بيني شد و حتي از عدد غيرقابل قبول هزار نيز صحبت شد تا اينكه تصميم به تعطيلي اجباري گرفتند كه شايد كمي دور شويم از چنين اعدادي و لختي بياسايند كادر درمان و جاني تازه گيرند از براي زمستاني كه مي‌تواند فاجعه‌بار‌تر از همه فصول گذشته باشد. باري همه اينها آمد تا بار ديگر ثابت شود اگر مردمي نان شب ندارند به گفته نماينده‌شان و مردمي هم روزانه از دست مي‌روند به گفته سخنگويان بهداشت؛ فقط و فقط درماندگي در تصميم و كردار درست است و بس. تصميم‌هايي كه به وقتش گرفته نمي‌شود و صدا و فريادهايي كه شنيده نمي‌شود كه اگر صداي آن نماينده شنيده مي‌شد و خود نيز قوانيني وضع مي‌نمود؛ اوضاع حوزه‌اش چنين نمي‌شد و اگر صداي كاربلدان حوزه بهداشت و سلامت و اقتصاد هم همزمان شنيده مي‌شد و شعار هم اقتصاد هم سلامت فقط در حد شعار نمي‌ماند؛ اكنون چاره كار فقط تعطيلي نبود كه محتاجان ِجديد نان شب، بيشتر شوند كه ديگر بست و تحصن و اعتصاب هم چاره كار نمي‌تواند باشد چون بين بازدارندگي بيل و پيل، همان‌طور كه سعدي فرمود فرق است...

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون