كامكارها، اصيل و شريف
نيوشا طبيبي
از مواهب ايراني بودن، برخورداري از فرهنگي رنگارنگ و متنوع است. اقوام مختلف ايراني هر كدام خوراك و موسيقي و پوشاك و گويش و آداب خود را دارند. ايراني، مولود و فرزند اين فرهنگ است. وقتي به يك بناي پوشيده از كاشيهاي معرق نگاه ميكنيم، بنايي شكوهمند مانند مسجد شيخلطفالله، كالبدي پر از رنگ و نقش و زيبايي در چشمان ما مينشيند. اين بدنه خوش نقش و نگار بيشباهت به كالبد فرهنگي ايران نيست. اين يكي از صدها هزار جزء ساخته و پرداخته شده تا چنين اثر ستبر و فاخري سر بركشد و آن يكي هم از اجزاي فرهنگي عظيم برپا شده و تا امروز باليده و مانده. در اين ميان فرهنگ و هنر هيچ ناحيه و قومي در ايران معيار و طراز سنجش نيست. ما در طول تاريخ با پاي فشردن بر همين گوناگوني در كنار هم به خوبي زيستهايم، به هم عشق ورزيدهايم و سرزمين مادري را پاس داشتهايم.
موسيقي ايران را موسيقيهاي اقوام ايراني ساختهاند. آنچه امروز در دسترس ماست ماحصل همان همزيستي چند هزار ساله است. از 40 سال پيش به اين سو نام كامكارها در موسيقي ايران ميدرخشد. اين خانواده محترم، اصيل، شريف و ميهندوست چند دهه متوالي بيادعا و گزافهگويي، كاري بزرگ و ماندگار انجام دادهاند. آنها براي اولين بار موسيقي كردي را چنان عرضه كردند كه عموم دوستداران موسيقي ايران بيآنكه معني و مفهوم ترانهها را دريابند آنها را به جان شنيدند. عده زيادي با كامكارها متوجه دنياي متنوع و بينهايت موسيقيهاي محلي و قومي ايران شدند.
براي ما كه دوره نوجواني و جواني خود را دهه 60 و 70 گذرانديم، كامكارها نماد نوآوري و كيفيت و اصالت هنري در موسيقي ايران بودند و البته كه همچنان هستند. به اين پديده نادر بايد توجه ويژهاي كرد. در طول 4 دهه وقتي هر كدام از اعضاي خانواده در توليد اثري مشاركت داشته آن اثر حتما از كيفيت مطلوب هنري برخوردار بوده است.
كامكارها در عرصه موسيقي ملي، موسيقي سنتي و موسيقي محلي ايران بهترين بودهاند. آنها بيادعا در آرامش و بيحاشيه، سفير فرهنگي ايران در جهان بودهاند. در بيشتر كشورهاي جهان كنسرت برگزار كردهاند، به جشن جايزه نوبل دعوت شدهاند و همه جا اول ايراني و بعد كرد بودهاند. با آنكه طبق رسم معمول در سرزمين ما، در اين سالها كم جفا نديدهاند اما هرگز تن به مهاجرت نداده و زبان به بدگويي از كشور در مجامع و گردهماييهاي فرهنگي و هنري خارج از ايران يا در مصاحبه با رسانهها باز نكردهاند.
آنها شريف و اصيل باقي ماندهاند، هزاران شاگرد تربيت كردهاند، موسيقي ايراني و كردي ايراني را به اقصا نقاط جهان بردهاند و ذرهاي طلبكاري و تفاخر ندارند. عرض كردم جفا ديدهاند و دل از ايران نبريدهاند، گاهي كه گفتوگويي از ايشان منتشر ميشود، حس عميق ميهندوستي و درك صحيح آنها از معناي فرهنگ ايراني را شاهد هستيم. با بردن نام ايران و ياد شهداي وطن، بينمايش و كيسهدوزي اشك به چشم ميآورند.
فصلنامه آهنگ در دهه 60 و 70 توسط انجمن موسيقي ايران منتشر ميشد. اين نشريه تنها نشريه تخصصي موسيقي در آن سالها بود. در يكي از شمارههاي اين فصلنامه گروهي از روانشناسان به سراغ خانواده كامكار رفته و از آنها آزمايشهاي مختلفي براي تعيين ضريب هوشي گرفته بودند. نتيجه نشان ميداد كه اين خانواده از ضريب هوشي بسيار بالاتر از حد معمول برخوردار هستند. البته نيمنگاهي به مجموعه آثار آنها هر كسي را به همين نتيجه هدايت ميكند.
آنها با خدمات و نقش مهمي كه در عرصه فرهنگ و هنر ايران طي 4 دهه گذشته برعهده گرفتهاند از نمادهاي وحدت ملي و فرهنگ ايراني به شمار ميروند. بايد از تك تك ايشان ياد كرد، آنها را تكريم و احترام كرد و بر چشم گذاشت.
استادان برجسته موسيقي ايران، هوشنگ كامكار، بيژن كامكار، پشنگ كامكار، قشنگ كامكار، ارژنگ كامكار، ارسلان كامكار، اردشير كامكار و اردوان كامكار نه تنها در فضاي كار جمعي و گروهي خود كه هر كدام به تنهايي هم خدماتي ماندگار به فرهنگ ايران كردهاند. هر كدام جداي از گروه خانوادگي آثاري پديد آورده يا ابداعاتي كردهاند كه در حيات موسيقي ايران نقشي ماندگار داشته است. خدايشان از شر بديها و جفاهاي روزگار حفظ فرمايد.