انسانسازي و نهادهاي مذهبي
محمدتقي فاضل ميبدي
اين روزها در حالي كه ملت با مشكلات و مصائبي عديده روبهرواست، متاسفانه برخي عملكردها به نام دين در نظام جمهوري اسلامي يادآور پارهاي از اقدامات و رفتارهايي است كه در كليساهاي قرون وسطي انجام ميشد. زماني كه تمام تلاش اربابان كليسا بر اين بود كه ثروتهاي جامعه را به نام نهاد روحانيت و كليسا زده و روزگاري كه از قضا ثروتمندترين شهروند جهان، كسي نبود مگر شخص پاپ! اين درحالي است كه امروزه اگرچه تفاوتهايي آشكار با آن دوره داريم اما وقتي به رديفهاي بودجه نگاه ميكنيم، با كمال تاسف، ميبينيم كمتر رديفي صرفا در راستاي امور مردم لحاظ شده و در مقابل بعضا با نهادهايي مواجهيم كه به عنوان نهادهاي نزديك به حوزه و روحانيت شناخته ميشوند و بهنحوي به نام دين، قرآن و پژوهشهاي ديني فعاليت ميكنند اما فارغ از بحث خروجيشان، بودجههايي ناضرور دريافت ميكنند. اينجاست كه بايد بپرسيم ثمره اين نهادهايي كه به نام دين، اينميزان بودجه دريافت كردهاند، در اين ۳۰، ۴۰ سال چه بوده است؟ آيا جامعه ما دينيتر شده؟! آيا جوانهاي ما بيشتر به دين روي آوردهاند؟! شخصا بهدفعات تاكيد كردهام كه با يك حساب سرانگشتي ميتوان خروجي نهادهاي مذهبي، ديني و حوزوي را روشن كرد.آنچه به عنوان وظيفه اين نهاد حايز اهميت است، آن است كه ببينيم جامعه ما بهلحاظ سعادت، رفاه، معيشت، معنويت و اخلاق مردم در چه مرحلهاي قرار گرفته است. اين موضوعي بسيار مهم است و در اين حال شاهديم برخي با لباس روحانيت از لزوم افزايش بودجه نهادهاي مذهبي ميگويند. در نتيجه بايد از اين افراد بپرسيم عملكردشان نسبت به آن رديفهاي بودجه چه بوده است. در اين ميان اگر قرار به سنجش خروجي و عملكرد نهادهاي مذهبي باشد، بايد به جامعه رجوع و بررسي كنيم كه تاسيس چند نهاد مذهبي مانند مسجد و حسينيه تا چه ميزان به دين و ديانت ملت خدمت رسانده است. آنهم درحالي كه معتقدم خدمت به دين بهمعناي خدمت به افراد مسلمان متدين است. خدمت به دين يعني خدمت به انسان، خدمت به كرامت انسان و خدمت به عزت انسان. بنابراين بايد بررسي كنيم كه آيا در جامعه ما آمار دروغ و ريا كاهش داشته است؟ آيا در جامعه ما رشوهخواري رو به كاهش گذاشته يا آمار طلاق، اعتياد، آسيبهاي اجتماعي كمتر شده است؟
به هر تفسير امروز روحانيت در بخشهاي مختلف بهويژه در حوزه فرهنگ و فرهنگسازي فعال است؛ بنابراين بايد ببينيم كه در صداوسيما، وزارت ارشاد، دفتر تبليغات و سازمان تبليغات اسلامي و بسياري از مدارس و حوزههاي علميه و مراكز مذهبي گوناگون چه عملكردي داشتيم. خوشبختانه تعداد اين نهادها بسيار زياد است و بهواقع اين مساله براي بنده محل خرسندي است اما آنچه خرسندي عميقتري ايجاد ميكند آن است كه ببينيم اثر فعاليت اين نهادها در جامعه اين بوده كه جوانان بيشتري بهدين روي آوردهاند. متاسفانه اما در برخي موارد شاهديم كه جوانان از ارزشهايي كه نسل ما برايشان انقلاب كرديم، كمي فاصله گرفته و علت شايد اين باشد كه ثمره آن را نديدهاند. عدالت اجتماعي و آزاديهاي مدني از جمله ثمراتي بود كه بايد محقق ميشد. اگر هدف از تاسيس نهادهاي متعدد فرهنگي و مذهبي، انسانسازي و جامعهسازي است، بايد ببينيم كه خروجي اين نهادها چه بوده است.