بازيگر جامعالشرايط
احترام برومند
آقاي پورحسيني را 50 سال بود كه ميشناختم. قطعا همه معترفند چهرهاي خاص براي كار در تئاتر و تلويزيون و سينما داشت. مهارتهاي بازيگري ايشان به اضافه فيزيك مناسب كه از ويژگيهاي هر بازيگري است به اضافه آن چهره خاص، به خصوص در سالهاي جوانيشان به چشم ميآمد. اما نبايد از يك نكته بسيار مهم غافل بمانيم كه تحصيل در هنرهاي زيبا بود، ضلع كاملكننده دو ويژگي ديگر. در تمام اين سالها از آقاي پورحسيني كارهاي خوب ديدهام و تكتك آنچه روي صحنه اجرا كردند در ذهنم مانده است، به خصوص در سالهايي كه تازه با آقاي رشيدي ازدواج كرده بودم و بيش از گذشته به تماشاي تئاتر مينشستم. شناخت من از روحيات و شخصيت ايشان به واسطه دوستي بسيار صميمي و نزديكي كه با بهرام شاهمحمدلو، مرضيه برومند و راضيه برومند داشت بيشتر هم شد. تجربه تماشاي بازيهاي خوب آقاي پورحسيني در همكاري با بهترينهاي تئاتر و سينماي ايران ادامه داشت. همزمان چيزي كه من را بسيار متاسف ميكند، اين است كه سينما و تلويزيون ما به سمت و سويي حركت كرد كه نتوانست از كيفيت هنري اين بازيگر كاردان بهره بگيرد. از دوراني به بعد، بزرگان تئاتر ما آنقدر كم كار كردند كه اصلا امكان حضور در نمايشها براي چهرههاي باتجربه فراهم نميشد. سينما هم به سوي جوانگرايي سوق پيدا كرد و ذائقه عمومي كه تا حدي از سياست خط ميگرفت، امكان فعاليت به اين افراد نميداد. واقعا خوشحالم كه آخرين بازي ايشان در فيلم آقاي كيميايي را ديدم و چه بازي درخشاني داشتند؛ يعني حضور بسيار غافلگيركنندهاي بود و چه خوب كه آقاي كيميايي از ايشان دعوت كرد. بازي آقاي پورحسيني در آثار زندهياد علي حاتمي، «كمالالملك» و «هزار دستان» هم به همين شكل فراموش نميشود. پورحسيني بازيگري جامعالشرايط بود كه زمان انتخاب نقش با وسواس عمل ميكرد. ويژگيهايي مانند چهره زيبا، صداي خوب و دانش از اين هنرمند چهره يك شخصيت دوست داشتني براي مخاطب ميساخت. حضور با صلابت ايشان در «بندار بيدخش» به كارگرداني بهرام بيضايي، نمايشهاي دكتر علي رفيعي و سريالهاي زندهياد علي حاتمي تا ابد در ذهنم باقي است. از دست رفتن او بسيار تاسفآور است، يادش گرامي