كرونا و خانواده
عباس عبدي
ادامه از صفحه اول
براساس آن خانوادههاي داراي فرزند دانشآموز، رضايتي از اپليكيشن شاد ندارند (50درصد به ميزان كم و اصلا رضايت نداشتهاند) و فقط 7درصد رضايت زياد داشتهاند. البته رضايت از آموزگار فرزندشان تفاوت داشته و در برابر 48درصد رضايت زياد فقط 12درصد اعلام رضايت در حد اصلا و كم بوده است. البته در همين نظرسنجي حدود 50درصد از اوليا، آموزش مجازي را آسيبزا دانستهاند و فقط 27درصد آسيبزا بودن آن را قبول نداشتهاند. اكثريت آنان آموزش مجازي را در شرايط كرونايي مناسب ميدانستند ولي بحث آسيبزا بودن اين نوع آموزش در بلندمدت موضوعي مهم است و نميتوان اين وضع آموزش از راه دور و مجازي را ادامه داد. يكي از موضوعاتي كه به نظر ميرسد بر اثر كرونا تغيير كرده است، فضاي كلي حاكم بر روابط درون خانواده است. تحليل نتايج اين متغير ميتواند به فهم ما از كيفيت تاثيرپذيري خانواده از كوويد19 كمك كند. يكي از موضوعاتي كه به نظر ميرسد بر اثر كرونا تغيير كرده است، فضاي كلي حاكم بر روابط درون خانواده است. تحليل نتايج اين متغير ميتواند به فهم ما از كيفيت تاثيرپذيري خانواده از كوويد19 كمك كند. در نگاه اول به نظر ميرسد كه نتايج نظرسنجي حكايت از وضعيت خوبي دارد. ولي چنين نيست، زيرا قرار نيست كه همه خانوادهها با درگيري فيزيكي و كتككاري مواجه باشند. خانواده بايد پناهگاهي امن براي مردم از مشكلات جامعه باشد، وجود مشكلات كم در خانواده نيز زياد است. با اين حال نكته مهم پرسش آخر است كه اعضاي خانواده در شرايط كنوني و با ادامه آن، نسبت به يكديگر كمتحمل ميشوند و در صورت تداوم وضع كرونا اين مشكل ميتواند حادتر شود. تا همينجا هم ميتوان ديد كه خانواده تا حدود زيادي ضربهگير مشكلات روحي و رواني كرونا بوده است، ولي تداوم اين وضع به ويژه هنگامي كه با مشكلات اقتصادي همراه شود، ميتواند مشكلآفرين باشد. خانواده، نميتواند جايگزين ارتباطات اجتماعي و نهادهاي ديگر به ويژه براي جوانان شود.
پيشنهادها
واقعيت اين است كه با اين حد از پژوهش براي موضوعي فراگير و اثرگذار چون كرونا، نميتوان درك كاملي براي سياستگذاري پيدا كرد. متاسفانه سفارش يكي، دو نظرسنجي كلي و با پرسشهاي محدود، گره چنداني از كار نميگشايد، آنهم نظرسنجيهايي كه منتشر نميشوند. از اين رو پيشنهاد ميشود كه انجام تعداد قابلتوجهي نظرسنجي با موضوعات متفاوت و مشخص در ارتباط با ابعاد اپيدمي كرونا سفارش داده شود و نتايج آنها منتشر گردد و براساس يافتههاي آن كميتههايي براي تحليل و ارزيابي و ارايه طريق در هر زمينه تشكيل شود. اينچنين نيست كه با يك نظرسنجي كلي بتوان به همه پرسشهاي ضروري پاسخ داد. اين پژوهشها در مقايسه با ساير امور بسيار كمهزينه و پر ثمر براي سياستگذاري است. اكنون بخش مهمي از بودجههاي پژوهش صرف پژوهشهاي پزشكي و باليني و دارويي ميشود. حتما اين كار ضروري است، ولي ابعاد پزشكي و سلامت در كرونا بخشي از ماجرا است و بايد پيش از آنكه دير شود چندين موضوع اجتماعي و خانوادگي و رفتاري مردم را تحت بررسي و پژوهش قرار داد و نه فقط يكبار كه در هر فصل تكرار و تغييرات آن را نيز رصد كرد. البته اين مطالعات نبايد به نظرسنجي محدود شود بلكه شيوههاي ديگر پژوهش و در حوزههاي گوناگون روانشناسي و اقتصادي و... نيز بايد انجام شود. فراموش نكنيم كه اين پژوهشها را فقط اكنون ميتوان انجام داد و نيازهاي امروز را نيز پاسخ خواهد داد و فردا براي اين كار دير و حتي ناشدني است.