قوانين آمار طلاق را
كاهش نمي‌دهند
وجيهه قنبري
بدون هماهنگي و درك متقابل از جهان يكديگر رابطه بي‌رمق مي‌شود و نفس‌هايش به شماره مي‌افتد. رابطه بي‌جان را نمي‌توان دوباره احيا كرد، حتي اگر قانون با راهكارهاي خودش بخواهد عمر دوباره‌اي به آن ببخشد. يك ماه پيش بود كه رييس قوه قضاييه در بازديد سرزده از مجتمع قضايي خانواده شماره يك استان تهران در صحبت‌هايش اعلام كرد كه نبايد اجازه داد كه طلاق توافقي به سهولت انجام شود. رييسي در صحبت‌هايش مي‌گويد كه طلاق توافقي عموما مربوط به ماه‌هاي اول زندگي است و ما بايد ارزيابي كنيم كه آيا اين طلاق درست است يا درست نيست. اما واقعيت اين است كه ماندن يا رفتن را دل و عقل دو نفري تعيين مي‌كند كه براي زندگي بخشيدن به يك رابطه هم‌تصميم شده بودند و حالا بعد از ماه‌ها يا سال‌ها اگر رابطه نارس مانده يا از نفس افتاده است، همراهي كردن معنايش را براي‌شان از دست داده است. دو نفري كه آماده جدا شدن و گذر كردن از يكديگر هستند با هيچ مانع قانوني از تصميم خود منصرف نخواهند شد. نه طولاني شدن روند جدايي و نه آنچه مشاوران و داوران مي‌گويند هيچ‌كدام اشتياق و عشق را در آنها زنده نمي‌كند و آمار طلاق را نيز در بلندمدت كاهش نمي‌دهد. ثبت احوال كشور در سال گذشته ۵۳۰ هزار و ۲۲۵ ازدواج و ۱۷۴ هزار و ۸۳۱ طلاق را ثبت كرده است.
سيدحسن موسوي‌چلك، رييس انجمن مددكاران اجتماعي ايران اواخر سال گذشته از وضعيت طلاق در كشور ابراز نگراني مي‌كند. آن‌طور كه او مي‌گويد، آمارهاي مربوط به تعداد ازدواج به‌ازاي يك طلاق نشان‌دهنده شرايط نگران‌كننده در كشور است. در سال 1387 به‌ازاي هر هشت ازدواج يك طلاق ثبت شده كه در سال 1397 اين عدد به 1،3 ازدواج يك طلاق كاهش پيدا كرده است. ميزان عمومي طلاق هم از 5،1 در سال 1387 به 1،3 در ازاي هر 100 هزار نفر جمعيت در سال 1397 رسيده است، يعني بايد نگران بود و كاري كرد.
كاري كه به معناي سخت شدن فرآيند جدايي نبوده و نيست. زمستان سال قبل كه محدوديت ثبت طلاق شروع شد براي كساني كه به هر دليل توان با هم بودن را نداشتند پيدا كردن راه‌حل چندان سخت نبود.
زماني كه تعداد سهميه مجاز دفاتر طلاق براي ثبت جدايي‌ها در دفترخانه‌هاي هر شهر مشخص شد، كساني كه تصميم به جدايي داشتند براي اجراي خواسته‌‌‌شان به شهرهاي ديگر رفتند و نشان دادند قانون در روابط قانوني توان چنداني ندارد.
آغاز و پايان يك رابطه در يك حيطه خصوصي شكل مي‌گيرد كه ورود به آن ناممكن است. براي احياي يك رابطه بايد پيش از آنكه به يك قدمي مرگ برسد كاري كرد. عشق نياز به آموختن دارد كاري كه به طور قطع از يك مشاور روانشناس برمي‌آيد.