بيا برويم خانه، خرس كوچولو
جواد ماهر
علي كلاس پنجميمان از معني كردنِ شعر هراس دارد. علي، اهل كتاب و مطالعه است ولي شعرِ كتابِ درسي را خوش ندارد معني كند. فكر ميكند كارِ دشواري است. ما براي حل اين مشكل، ابتدا، شيوه شعر معني كردن را يادش داديم. يادش داديم كه برخي شعرها آنقدر رو و كم عمقند كه معني كردن ندارند. براي معني كردنِ شعرهاي عميق هم بايد دانشِ واژگاني و ادبياش را گسترش بدهد. براي اين كار «بوستانِ سعدي» را نامزد كرديم. قرار است از امشب با علي بوستان بخوانيم. سعدي، معلمِ كاربلدي است. ميدانم هم به علي، شعر معني كردن ياد ميدهد هم خيلي چيزهاي ديگر.
«بيا برويم خانه، خرس كوچولو»، نوشته «مارتين وادِل»، ترجمه «رضي هيرمندي»، تصويرگر: «بابارا فِرت»، نشر «افق»، چاپ هشتم: 1398. اين كتاب را من و فرهاد چهارسالهمان خوانديم و ضبط كرديم. خواستم به جاي خرس بزرگ حرف بزنم؛ ولي كودكان پيشبينيپذير نيستند و براي خودشان قواعدِ ديگري دارند. كتابخواني با بچهها حس خوبي دارد. يك بازي جذاب است. بچهها در سنِ فرهاد چند تا كتاب دارند كه مرتب دوست دارند همانها را بخوانند. پس از مدتي كتاب را حفظ ميشوند، ولي هنوز دوست دارند همان را بخوانند. مثل ما بزرگترها نيستند كه بخوانند و رد شوند. گويا با هر بار خواندن به كشفِ تازهاي ميرسند. من با دقت در رابطه فرهاد با متن و تصويرهاي كتاب، متوجه اين شدهام. به همين دليل است كه متن و تصويرگري كتابِ كودك، كارِ مهمي است. بيا برويم خانه، خرس كوچولو علاوه بر متن خوب، تصويرگري خوبي هم دارد. شكل و حالتِ خرس كوچولو خوب طراحي شده. نگاه و بدن و حركات خرس كوچولو، كودكانه، جذاب و طبيعي است. راه رفتنش كنار پدر، نگاه كنجكاو، بازيگوشي و علاقهاش به كشف. خرس كوچولو از صفحه اول كتاب، دستِ خواننده كودك را ميگيرد و همراه ميبرد. حتي نگاههاي پرسشگر و كنجكاوِ خرس كوچولو در اين كتاب، كودك را مشغول ميكند. نگاههايي كه چند حركتِ ساده مدادند اما خيلي خوب و دوستداشتنياند.