گلپايگاني معاون معماري و شهرسازي شهردار تهران:
بوستانهاي امن بايد صاحب محلي داشته باشند
عبدالرضا گلپايگاني معاون معماري و شهرسازي شهردار تهران معتقد است: براي ايجاد فضاي خوب زندگي، بايد يك مجموعه كامل را همنشين هم كنيم؛ كاربريها بايد كاملكننده هم باشند يعني اينكه فضاي كار، فضاي فراغت و فضاي زندگي بايد تناسب داشته باشند و از نظر اندازه و ميزان هم متناسب باشند؛ اگر شما در كل پهنه شهر تهران بگوييد كه به ازاي هر نفر 10 مترمربع فضاي سبز ايجاد ميكنم ولي اين فضاي سبز در دسترس مردم نباشد، تناسب رعايت شده اما اندازه و فاصله مناسب آن رعايت نشده است. او ميگويد براي امن شدن بوستانها بايد به فكر صاحبان محلي پاركها هم باشيم.
هفته پيش سري به محله هرندي زديم. بوستان زندگي هنوز بهطور كامل بهرهبرداري نشده بود، اما بخشي كه درهايش به روي مردم باز شده بود كموبيش گرفتار همان آسيبهاي گذشته بود و اين نشان ميدهد شهرداري نتوانسته با تغيير كالبدي آسيبهاي عميق اين محله را كاهش دهد.
اين محله يك محله آسيبخيز است كه مديريت شهري وقت، خانههاي آن را تملك كرد و آنجا حالا تبديل به فضاي سبز شده است. اين پروژه را از دو زاويه ميتوان تحليل كرد. من از ابتدا مزاياي آن را ميگويم. يك محلهآسيبپذيري دارد كه از نظر تامين سرانههاي خدماتي هم وضعيتش خوب نيست و ساختمانهاي فرسوده و ناپايداري دارد. اين ساختمانها تملك شده و با غيرانتفاعيترين نگاه تبديل به فضاي سبز شده است؛ يعني مديريت شهري با هزينهاي بالا خانهها را تملك و آنها را به فضاي سبز تبديل كرده است كه از نظر تامين سرانههاي فضاي سبز خدمتي به منطقه بوده است. بنابراين نميتوان گفت تاثيري در كيفيت و ارتقاي زندگي مردم آن محل ندارد ولي اثر آن ممكن است كوتاهمدت نباشد زيرا براي آنكه رفتارهاي اجتماعي اصلاح شود، ما نياز به زمان داريم. اين يك سمت ماجرا است. از سوي ديگر براي ايجاد يك فضاي خوب زندگي بايد مجموعه كامل باهم همنشين شود؛ مجموعهاي كه همديگر را كامل كند. ايجاد فضاي كار، فراغت و زندگي با يك تناسب مناسب ايجاد شود؛ به زبان ساده اگر يك پارك چند هكتاري را ايجاد كرديم بايد فضاي مناسب سكونت با اين پارك هم ايجاد شود. اين فضا كه براي گذراندن اوقات فراغت شكل گرفته نياز به يك بارگذاري مسكوني ويژه هم دارد تا فضاي سكونتي نيز ارتقا پيدا كند. شخصا براي آنكه اين نگاه را جا بيندازم تلاش زيادي كردم؛ اينكه ما در كنار ايجاد اينگونه فضاها بايد فضاهاي مسكوني متناسبي ايجاد كنيم. اينكه نترسيم در كنار يك پارك 50 هكتاري دو سه ساختمان 40-30 طبقه ساخته شود؛ به هر حال بايد اين فضاي وسيع صاحب داشته باشد و اين فضا با حضور چشم ناظر بر رفتوآمدهاي آدمها امن ميشود. اگر شما يك فضاي سبز بسيار خوب داشته باشيد اما زندگي در آن جريان نداشته باشد، حتما فضاي دلپذير و مساعدي نخواهد بود.
اين برجهايي كه شما ميگوييد، كداميك از ساكنان فعلي محله هرندي ميتواند در آن زندگي كند؟
الزاما اين فضاي مسكوني نبايد در خود بوستان شكل بگيرد جايي نزديك به بوستان و الزاما مدل معماري آن هم نميخواهد برجسازي باشد. منظور من اين است كه زندگي در كنار اين بوستان بايد وجود داشته باشد و بايد همراه با طراحي اين بوستان، فضاي سكونت نيز طراحي ميشد حتي دليلي ندارد يك فضاي بيست هكتاري تبديل به بوستان شود. اين فضا ميتوانست در كل محله توزيع شود و پيرامون پاركهاي 4 تا 5 هكتاري، ساختمانها نيز شكل بگيرد.
يكي از نكات قابلتوجه بازگشت آسيبهاي اجتماعي به بخش بازگشاييشده اين محله است و به نظر نميآيد نردههايي كه در اين محل گذاشتهاند هم بتواند امنيتي در آن ايجاد كند.
اين موضوع كه ميگوييد مختص محله هرندي نيست. از نظر من پارك ملت هم يك پارك امن نيست. پارك جمشيديه هم كه برويد اين مشكل را داريد. وقتي شما يك فضاي 40-30 هكتاري داريد، نميتوانند بگوييد يك فضاي امن خانوادگي است. بنابراين اين موضوع كه شما ميگوييد مختص اين محله نيست. ما اگر پاركي ميسازيم بايد بدانيم صاحب محلي اين پارك كيست. اگر پاركي صاحب محلي و نظارت اجتماعي موثر داشته باشد، پارك امن است.
نميتوان گفت تاثيري در كيفيت و ارتقاي زندگي مردم آن محل ندارد ولي اثر آن ممكن است كوتاهمدت نباشد زيرا براي آنكه رفتارهاي اجتماعي اصلاح شود، ما نياز به زمان داريم. اين يك سمت ماجرا است. از سوي ديگر براي ايجاد يك فضاي خوب زندگي بايد مجموعه كامل باهم همنشين شود؛ مجموعهاي كه همديگر را كامل كند. ايجاد فضاي كار، فراغت و زندگي با يك تناسب مناسب ايجاد شود؛ به زبان ساده اگر يك پارك چند هكتاري را ايجاد كرديم بايد فضاي مناسب سكونت با اين پارك هم ايجاد شود.