درباره پرسپوليس و تلاش براي توزيع عادلانه امكانات
«ساكت» باشيم و آيندهنگر
بهرام سرگوسرايي
پرسپوليس كمتر از ۱۰ روز ديگر بايد در فينال ليگ قهرمانان آسيا به ميدان برود. همينطور كه به روز بازي نزديك ميشويم حواشي و اخبار پيرامون اين اتفاق هم بيشتر ميشود. در هفته گذشته بحث به تعويق افتادن بازيهاي پرسپوليس و استفاده اين تيم از مركز پك حسابي خبرساز شده است. رقبا پرسپوليس را به داشتن حمايتهاي فراباشگاهي متهم ميكنند و طرفداران سرخپوشان پشتيباني از تيمي كه قرار است نماينده ايران در فينال آسيا باشد را وظيفه سازمان ليگ و فدراسيون فوتبال ميدانند. همين حالا بحث تعويق بازي پرسپوليس و ذوبآهن بسيار داغ است. خيليها معتقدند با توجه به ۲۰ كرونايي تيم اصفهاني بهتر است اين بازي لغو شود و برخي ديگر معتقدند قرار است تيم نصفه و نيمه ذوبآهن را جلوي پرسپوليس بازي بدهند تا سرخها با يك برد روحيه بخش بتوانند راهي قطر بشوند.
اين نخستينبار نيست كه يك تيم از ايران به فينال ليگ قهرمانان آسيا ميرسد. در همين دو دهه گذشته سپاهان و ذوبآهن به فينال رسيدند و استقلال هم يك بار در مرحله نيمه نهايي حضور پيدا كرد. خود پرسپوليس نيز دو سال قبل در فينال حضور داشت. مخالفين حمايت از پرسپوليس كه عمدتا طرفداران تيمهاي استقلال و سپاهان هستند به اين نكته اشاره ميكنند كه وقتي خودشان در فينال يا نيمهنهايي حضور داشتند كمك خاصي از سازمان ليگ دريافت نكردند. آنها معتقدند اگر امكاناتي كه امروز در اختيار پرسپوليس قرار ميگيرد، ساليان قبل در اختيار آنها هم گذاشته ميشد ميتوانستند قهرماني آسيا را به دست آورند. در واقع استدلال اين دسته افراد به اين شكل است كه چون از ما حمايت نشد از پرسپوليس هم نبايد حمايت شود. در اين ميان محمدرضا ساكت مديرعامل سپاهان و دبير سابق فدراسيون فوتبال در يك مصاحبه اظهارنظر جالبي را مطرح كرد. ساكت در جمع خبرنگاران در خصوص تعويق ديدار سپاهان با پرسپوليس، اظهار كرد: «در برگزاري مسابقات تابع سازمان ليگ هستيم و آنچه ميدانم پرسپوليس براي تفريح به قطر نميرود و نماينده ايران است. اينجا ديگر پرسپوليس نيست بلكه ايران است كه به آن مسابقات ميرود. در نتيجه بر اساس مقررات و برنامهريزيهاي سازمان ليگ خودمان را هماهنگ ميكنيم.»مديرعامل سپاهان در پاسخ به سوالي در رابطه با اينكه سال ۲۰۰۷ چنين شرايطي براي سپاهان كه به فينال صعود كرده بود فراهم نشد، خاطرنشان كرد: «هميشه به آينده نگاه ميكنيم. گذشته ممكن است خيلي ناسپاسيها در حق سپاهان شده باشد اما قرار نيست اين ناسپاسيها در حق نماينده ايراني ديگر تكرار شود. چه استقلال، پرسپوليس، تراكتور، فولاد خوزستان، پديده يا سايپا باشد، فرقي نميكند وقتي موضوع مسابقات بينالمللي است، واقعا آرزو نميكنيم ناسپاسيهايي كه در حق سپاهان شد در حق پرسپوليس بشود.»
اظهارنظر ساكت در فضاي ملتهب و پر فشار فوتبال ايران دقيقا حكم روزنهاي را دارد كه ميتوان از طريق آن به آينده اميدوار شد. در واقع ساكت هم مثل بسياري از مخالفين حمايت از پرسپوليس معتقد است كه در زمان لازم حمايتهاي مادي و معنوي از تيم خودش سپاهان صورت نگرفت. اما دبير سابق فدراسيون فوتبال كه اتفاقا در همين روزنامه بارها و بارها مورد شديدترين انتقادات قرار گرفته براي حل اين مشكل راهحلي آيندهنگر ارايه ميكند. او مثل خيليها معتقد نيست چون از سپاهان يا استقلال يا ذوبآهن حمايت نشد حالا از پرسپوليس هم حمايت نشود. اين همان نگرشي است كه ميگويد جلوي ضرر را از هركجا بگيريم منفعت است.
واقعا هم منطقي نيست. اينكه در ساليان گذشته استقلال و سپاهان و ذوبآهن يا حتي خود پرسپوليس را بدون آمادگي كافي به مصاف رقباي آسيايي فرستاديم اشتباه بوده و حالا چرا بايد اشتباه را دوباره كه نه پنج باره تكرار كنيم؟ اينكه گفته ميشود چرا ساختمان پك در اختيار پرسپوليس قرار گرفته انتقاد عجيبي است. پس مركز تخصصي فوتبال بايد به چه دردي بخورد؟ اگر براي فينال ليگ قهرمانان آسيا نخواهيم از آن استفاده كنيم كي بايد استفاده كنيم؟ فوتبال همين امروز و همين فصل نيست. فصلهاي بعدي و رقابتهاي بعدي هم هستند. سالهاي بعد اگر استقلال يا سپاهان يا تراكتور يا هر تيم ديگري از ايران به فينال مهمترين رقابت باشگاهي آسيا برسد آيا منطقي است كه در ساختمان پك را رويشان ببنديم و بگوييم اينجا فقط مال تيم ملي است؟ آيا درست است مثل دهه هفتاد و هشتاد تا ۵ روز قبل از فينال برايشان در ليگ بازي بگذاريم؟ آيا درست است كه در فوتبالي تمام دولتي، سر فينال ليگ قهرمانان آسيا بگوييم مشكلات باشگاهي مشكلاتي شخصي هستند و بايد خودتان حلش كنيد؟
نگاهي كه محمدرضا ساكت به عنوان مديرعامل تيم رقيب به پرسپوليس دارد گرچه نگاهي طبيعي است كه بايد وجود داشته باشد اما چون بسيار كمياب است امروز براي ما نقش كيميا را بازي ميكند. اينكه مديري كه در راس يكي از تيمهاي پرافتخار فوتبال ايران است نبايد مثل يك هوادار حرف بزند و فكر كند يا اينكه شخصيتهاي حقوقي فوتبال بايد متوجه جايگاه و اظهارنظرهايشان باشند و بدانند دود تخريب و نابودي هر آنچه در فوتبال ساخته شده اول به چشم خودشان خواهد رفت از جمله چيزهايي است كه جاي خاليشان در فوتبال ما بهشدت احساس ميشود. درس گرفتن از اشتباهات گذشته و تصحيح آن بالاخره از يك جايي بايد اتفاق ميافتاد و حالا قرعه به نام پرسپوليس خورده است. در واقع اعتراضي اگر باشد بايد بماند براي بعد. از اين منظر كه اگر نماينده ديگري از فوتبال ايران در سالهاي آينده به فينال ليگ قهرمانان آسيا رسيد و اين امكانات برايش مهيا نبود بگوييم در حقش اجحاف شده است. آن موقع ميتوان با مثال زدن از امكانات و شرايطي كه براي پرسپوليس مهيا شد و حالا براي تيم ديگري مهيا نميشود از ناعدالتي و تبعيض سخن گفت. آنجا ميتوان از توزيع ناعادلانه امكانات گفت ولي اعتراض امروز تلاش براي رسيدن به توزيع عادلانه بيتوجهي به نمايندگان فوتبال ايران است.
كمتر از ۱۰ روز ديگر فينال ليگ قهرمانان آسيا برگزار ميشود و همهچيز به تاريخ سپرده خواهد شد. شايد بهتر باشد همه از جمله خود پرسپوليسيها هم سرشان به كار خودشان گرم باشد و سكوت كنند. حاشيه ساختنها و جواب دادنها و بالا گرفتن تنش به نفع هيچ كسي نيست.