• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4812 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۰ آذر

موزه، پيام و رسانه

سارا كريمان

در علم ارتباطات، رسانه وسيله يا ابزاري براي رساندن داده يا اطلاعات است. همان‌طوركه از واژه رسانه هم مشخص است، ماموريت رسانه، رساندن است: رساندن حرف‌ها و پيام‌ها به مخاطب. بدين مبنا انتقال داده و اطلاعات واجد سه ركن فرستنده، محتوا و‌ گيرنده مي‌شود و رسانه ابزار يا واسطه اين سه ركن است. رسانه‌ها بر مبناي نوع عملكرد به دسته‌بندي‌هاي گوناگون تقسيم مي‌شوند. بر يك مبنا مي‌توان آنها را به دو دسته مستقيم يا حضوري و غيرمستقيم يا با واسطه تقسيم‌بندي كرد. فضاهايي مانند سالن‌هاي تئاتر و موسيقي و همچنين موزه‌ها در دسته اول قرار مي‌گيرند و ابزارهايي مانند تلويزيون، سينما و مطبوعات در گروه دوم هستند. از مقطع زماني كه نگاه‌ها به مساله موزه تغيير كرد و جايگاه اجتماعي آن مورد بررسي قرار گرفت يعني به‌طور اخص در رويكردهاي معاصر مطالعات موزه، مساله ارتباطات و رسانه اهميت پيدا كرد. دو موضوع رسانه و پيام در موزه به اينكه ما چه موضوعي را چگونه مي‌خواهيم بگوييم، برمي‌گردد. موزه ساختاري برخاسته از فرهنگ اروپاست كه نخست از طريق گردآوري اشيا به عنوان رسانه پيامي را انتقال مي‌داد. از اين‌رو فرآيند گردآوري آثار و اشيا، خود در بردارنده مفاهيم «رسانه» و «پيام» است، چراكه اشيا در جهان مناسبات اجتماعي علاوه بر جنبه كاربردي داراي معاني ضمني نيز هستند و مانند بسياري ديگر از گزاره‌هاي انساني در جوامع معنا مي‌يابند. ژان بودريار در كتاب «نظام اشيا» (1968) به ماهيت نمادين اشيا به تفصيل پرداخته است. همچنين «سرمايه نمادين» از مفاهيم كليدي نظريات جامعه‌شناسي پير بورديو بود كه مصاديق جدي و مهمي در حوزه علوم موزه‌داري را در بر مي‌گيرد. اگر مبناي نظريات بورديو را بر اين اصل تشخيص دهيم كه انواع سرمايه‌ها با هم در ارتباط هستند و قابليت تبديل به يكديگر را دارند، موزه‌ها را مي‌توان يكي از اركان اثبات اين موضوع برشمرد. همچنين به نظر مي‌رسد ابعاد گوناگون سرمايه فرهنگي از نظر بورديو مي‌تواند با مصداق موزه مورد بررسي قرار گيرد. بورديو سرمايه فرهنگي را به سه‌گانه سرمايه فرهنگي تجسم‌يافته، سرمايه فرهنگي عينيت يافته و سرمايه فرهنگي نهادينه شده تقسيم‌بندي مي‌كند. در اينجا سوالي پيش مي‌آيد كه پاسخ به آن شايد مشكل باشد: در بررسي تطبيقي موزه و نظريه سرمايه نمادين متاثر از پساساختارگرايي جنبه تعلق معنوي موزه‌ها به عموم مردم جهان تا حدودي غير واقعي و شايد انحرافي باشد. رهايي از اين حصار در گرو تلفيق نظريات مختلف و ناهمگون است. فرآيندهاي منتهي به گردآوري آثار و اشيا و قالب موزه‌اي پذيرفتن آنها به صورت نظام‌مند انجام مي‌شود، بدين مفهوم كه يك مجموعه با مقصودي كه در راستاي آن گردآوري شده است، معنا مي‌يابد. اين مساله بر دو اصل «تاكيد» و «ايده» در شكل‌گيري موزه‌ها اشاره دارد. اشيا با داشتن پيشينه و پسينه در نظامي از توليد ارزش‌ها قرار مي‌گيرند. در واقع برآيند انديشه موزه‌دار و گردآورنده اثر منجر به ايجاد ارزش مي‌شود. به نظر مي‌رسد تا حدودي بيش از آنچه چه چيزي گردآوري مي‌شود، اينكه چرا و چگونه انجام مي‌شود اهميت مي‌يابد. مرحله بعد بيانگري و كيفيت انتقال پيام است. پيام موزه‌اي در فرآيندي از تبديل اسناد و مدارك به اطلاعات و دانش صورت مي‌گيرد و دانش به معناي آن چيزي كه توانمندي، شناخت و تمايز مي‌بخشد، امكان ارتباط و توسعه اجتماعي را فراهم مي‌آورد. طبيعتا شيء موزه‌اي به عنوان يك سند و داده تاريخي كه از بافت خود جدا شده است و در محور زماني داراي ارزش و معاني ديگر شده، تلقي مي‌شود. كاركرد دوگانه آثار در توليد متون ارجاعي به مبدا و بستر اوليه و همين‌طور كاركرد و مفهوم ثانويه كه وضيعت فعلي اثر در موزه است، تقسيم‌بندي مي‌شود. مقالات، كتب، عكس‌ها و فيلم‌هايي كه از اسناد و اشيا استخراج مي‌شوند، داده را تبديل به دانش مي‌كنند. تاكنون تاليفات متعددي در خصوص جايگاه موزه به عنوان رسانه صورت گرفته است كه در اين ميان مجموعه مقالات «موزه، رسانه، پيام» كه توسط اِيلين هوپر-گرين هيل ويراست و توسط انتشارات روتلِج در سال 1995 انتشار يافته، مثال‌زدني است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون