سه كارزار نافرجام بن سلمان در آستانه روي كار آمدن بايدن
«جنگ يمن، محاصره قطر و فعالان اجتماعي زن زنداني؛ سه پرونده پيش روي «محمد بن سلمان»، وليعهد سعودي است كه تلاش دارد هر طور شده آن را به فرجام برساند؛ به ويژه كه «جو بايدن»، رييسجمهوري منتخب امريكا به نظر ميرسد تسامح كمتري با رياض در خصوص اين پروندهها داشته باشد.» به گزارش ايسنا، «فرانك جاردنر»، تحليلگر امور امنيتي بيبيسي در يادداشتي به بررسي سه پرونده مذكور در سياست خارجي و داخلي عربستان پرداخته است: اين روزها براي رهبري عربستان سعودي و به ويژه براي وليعهد آن محمدبن سلمان كه به اسم اختصاري امبياس (MBS) در رسانههاي غربي شهرت يافته، روزهاي ناخوشايندي است.در داخل كشورش او تا حدي محبوب است، اما در سطح بينالمللي نتوانسته نقاب سوءظن را در مورد ادعاي نقشش در قتل جمال خاشقجي، روزنامهنگار منتقد سعودي در سال ۲۰۱۸ از بين ببرد. اكنون دولت جديد امريكا به رهبري جو بايدن، در حال آماده شدن براي به دست گرفتن قدرت در كاخ سفيد است و رييسجمهوري منتخب اين كشور، گفته كه در مقايسه با سلف خود موضع سختگيرانهتري در مورد برخي مواضع عربستان سعودي اتخاذ خواهد كرد. بنابراين چه موضوعاتي در معرض خطر است و چرا آنها براي صاحبان قدرت در واشنگتن و رياض اهميت دارند؟
جنگ يمن
اين جنگ تقريبا براي همه افراد درگير يك فاجعه بوده است اما بيشتر از همه براي مردم فقير و گرسنه يمن. در مارس ۲۰۱۵، محمدبن سلمان به عنوان وزير دفاع سعودي، مخفيانه ائتلافي از كشورهاي عربي تشكيل داد و سپس با قدرت هوايي گسترده وارد جنگي نابرابر عليه يمن شد و انتظار داشت حوثيها را ظرف چند ماه مجبور به تسليم كند.تقريبا شش سال بعد، با هزاران كشته و آواره و جنايات جنگي، ائتلاف تحت رهبري سعودي نتوانسته حوثيها را از صنعا و بسياري از مناطق پرجمعيت غرب يمن خارج كند.حوثيها، موشكها و هواپيماهاي بدون سرنشين انفجاري را با دقت فزايندهاي به عربستان سعودي ميفرستند و تاسيسات نفتي تا جده را مورد اصابت قرار دادهاند. اين بنبست پرهزينهاي است و بسياري از طرحهاي صلح براي خاتمه دادن به اين جنگ يكي پس از ديگري فروپاشيده است. جنگ يمن در حالي كه باعث كشته شدن يمنيهاي بسياري شده، انتقادات فزايندهاي در خارج از اين كشور هم به دنبال داشته است. سعوديها دوست دارند راه آبرومندانهاي براي خروج از اين جنگ پيدا كنند. اما آنها كه به اصطلاح خودشان، مصصم به «جلوگيري از نفوذ ايران در مرزهاي جنوبي خود» هستند، مصرانه ميگويند كه نميتوانند بپذيرند كه شبهنظاميان مسلح تحت حمايت ايران قدرت را در يمن در دست بگيرند. با اين حال، زمان براي عربستان در اين جنگ به سرعت در حال از دست رفتن است. باراك اوباما در سال ۲۰۱۶ كه سال پاياني دوره رياستجمهورياش بود، برخي از حمايتهاي ايالاتمتحده به عربستان را متوقف كرد. اما دونالد ترامپ اين سياست را معكوس كرد و تمام اطلاعات و كمكهاي مورد درخواست رياض را به او داد. اكنون دولت آقاي بايدن دستكم در اظهارات انتخاباتي نشان داده كه بعيد است به اين كمكها ادامه دهد. فشار براي پايان دادن به اين جنگ به هر ترتيبي كه باشد در جريان است.
زنان زنداني
ماجراي اين زنان يك فاجعه براي رهبري سعودي از لحاظ وجهه بينالمللي بوده است.13 زن فعال صلحطلب سعودي به جرم آنكه خواستار حق رانندگي و پايان دادن به سيستم كاملا ناعادلانه مردسالاري شده بودند، حبس و در مواردي مورد آزار و اذيتهاي هولناك قرار گرفتهاند. بسياري از آنها از جمله لجين الهذلول، مشهورترين زنداني در سال ۲۰۱۸، درست قبل از رفع ممنوعيت رانندگي زنان دستگير شدند. مقامات سعودي ادعا ميكنند كه جرم الهذلول جاسوسي و «گرفتن پول از قدرتهاي خارجي» است، اما آنها نتوانستهاند هيچ مدركي در اين مورد ارايه دهند. و دوستانش ميگويند او كاري جز شركت در يك كنفرانس حقوق بشر در خارج از كشور و درخواست كار در سازمان ملل متحد انجام نداده است. خانواده او گزارش دادند كه وي هنگام بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفته، برق به او وصل و تهديد به تجاوز جنسي شده بود و آخرين باري كه او را ديدند، بهطور غيرقابل كنترلي ميلرزيده. درست مانند جنگ يمن، اين حفرهاي است كه رهبري سعودي خود را در آن فرو برده و اكنون در جستوجوي راهي آبرومندانه براي بيرون آمدن از آن است. با نگهداشتن اين زنان در بازداشت براي مدتي طولاني، بدون هيچ مدركي كه بتواند به دادگاه ارايه شود در كشوري با قوه قضاييه «مستقل»، بارزترين راه خروج «بخشش بزرگوارانه» است. انتظار ميرود اين مساله از سوي دولت بايدن مطرح شود. از نظر ظاهري، اين مساله آماده است كه پس از ميانجيگري كامل و پشت صحنه كويت حل شود. اما ريشه اين مشكل عميقتر است. همانند مساله حوثيها در يمن، يك انتظار نابجا هم در مورد قطر وجود داشت؛ انتظار اينكه قطر فرو بپاشد و سرانجام تسليم شود. معناي اين امر در عمل اين است كه در سالهاي اخير شكاف عميقي در خاورميانه به وجود آمده است.در يك طرف آن سه پادشاهي محافظهكار عرب سني شوراي همكاري شامل عربستان سعودي، امارات و بحرين ؛ به همراه متحد خود، مصر قرار دارند.در طرف ديگر قطر، تركيه و جنبشهاي مختلف اسلامگراي سياسي هستند كه هر دوي اين كشورها از آنها حمايت ميكنند مانند اخوانالمسلمين و حماس در غزه. ترديدي نيست كه تحريم سهونيم ساله قطر از نظر اقتصادي و سياسي به دو طرف صدمه زده است. اما قطريها تسليم نشدند، يكي به لطف ثروت عظيمشان (قطر يك ميدان عظيم دريايي گاز دارد و بيش از ۴۰ ميليارد پوند -۵۳ ميليارد دلار- فقط در اقتصاد بريتانيا سرمايهگذاري كرده است) و همچنين به دليل حمايت تركيه و ايران از اين كشور. جارد كوشنر، داماد و فرستاده ترامپ براي خاتمه بخشيدن به اين اختلاف به منطقه خليج فارس سفر كرده بود و قطعا دولت بايدن هم خواستار حل آن است.