4 نكته درباره سايتهاي شرطبندي
مجيد رضاييان
چرا پديدههايي مثل شرطبندي در جامعه ما با اقبال مواجه ميشود؟! اولين نكته كاهش قدرت خريد، كاهش توان مالي و گسترش فقر. هرقدر فقر بيشتر ميشود، آدمها بيشتر روياپردازي ميكنند كه ميتوان با يك اتفاق در بازه زماني كوتاهي به پول هنگفت و ثروت بادآوردهاي برسند. مانند گلدكوئستي كه قديم باب شده بود. اين پديدهها نشان ميدهد از نظر برنامهريزي اجتماعي و در وجه اقتصادي به مرور زمان در نسل جوان اين احساس تقويت شده كه روياهاي خود را از دست داده، از نظر اقتصادي دچار مشكل شده و نميتواند به حداقلهايي كه ميخواهد دسترسي پيدا كند. دومين نكته، بررسي اين پديده از ديدگاه فرهنگي است. در فرهنگ ما باورهاي عميقي درباره كار وجود داشته هر چند امروزه چنين باورهايي بسيار ضعيف شده است. متاسفانه ديگر مشاغل مولد، هدف نسل جوان ما نيست و همين امر باعث شده فرهنگ كار و فرهنگ مسووليتپذيري در كشور از اين جهت بسيار مخدوش شود. در مقابل نگاه به مشاغل خدماتي، واسطهگري، دلالي و در يك كلام نگاه درآمدزايي از راههايي مانند سايتهاي شرطبندي تقويت شده است. رواج يافتن چنين گزينههايي به جاي توليد در جامعه شغلهاي اصلي و مولد آسيب ميرساند. امروزه يك جوان تحصيلكرده حاضر نيست به روستا برود و در مشاغلي مانند كشاورزي كار كند يا در ميان جوانها كنار هم جمع شدن و برداشتن گامهايي در عرصه توليد مطرح نيست. اين نشان ميدهد ديدگاه فرهنگي ما در حوزهاي به نام شغل و كار كاملا ديدگاهي قابل نقد است. سومين نكته، ديدگاه رسانهاي است. متاسفانه رسانههاي ما در اين موضوع كمكاري كردند. تبيين ابعاد متفاوت اين موضوع الزامي است. چه كساني پشت صحنه اصلي اين پديده هستند؟ بايد رسانهها در قالب يك گزارش تحقيقي روي اين موضوع كار كرده و دستهاي پشت پرده آن را رو كنند. رسانهها بايد نظام بانكي را هم مورد توجه قرار داده و روشنگريهاي لازم را انجام دهند. چهارمين نكته بايد آگاهيبخشي به نسل جوان انجام شود. يعني رسانهها ابتدا نبايد به سراغ معلول بروند بلكه بايد علت را جستوجو كنند. در آخرين گام آنها بايد آگاهيبخشي انجام داده و به جوانان بگويند اين پديدهها چيزي نصيب شما نميكند جز اينكه همان اندك سرمايه شما را هم از بين ببرد.