ساخت خودمان به چه قيمتي؟
بار خاطر آموزش برخط
مهدي بهلولي
آموزش مجازي در پيشاكرونا بيگمان پديدهاي ناآشنا براي آموزش و پرورش ما بود. آموزش ما هيچگاه، دستكم تا اين اندازه زياد و گسترده، از آموزش مجازي بهره نگرفته و حتي به آن فكر هم نكرده بود. كافي است نگاهي بيندازيد به سند تحول بنيادين آموزش و پرورش كه 9 سال پيش تصويب و ابلاغ شد- آن هم پس از 5 سال كار كارشناسي 500 نفر از كارشناسان آموزش ايران-كه هيچ اشارهاي به آموزش برخط[آنلاين] در آن نيست! كرونا آموزش را غافلگير كرد؛ چه در ايران و چه در جهان. اما جهان آموزش، آهسته آهسته از غافلگيري درآمد و افزون بر در نظر گرفتن سازوكارهايي براي انجام و بهبود آموزش برخط، حتي به كرونا، چونان فرصتي براي بازانگاري [reimagining] آموزش مدرسهاي انديشيد. يعني به كرونا چونان فرصتي انديشيد كه ناخواسته به دست آمده تا به گفته يانگ ژائو، انديشهور آموزشي چيني و استاد دانشگاه ايالت كانزاس امريكا، «دستور زبان» آموزش مدرسهاي را بيش يا كم، دستخوش دگرگوني كند، برنامه درسي را منعطف كند، زمان آموزش و آزمون را تغيير دهد، بر اختيارات آموزگاران بيفزايد و بسياري دگرگونيهاي كوچك پديد آورد و در سطحي گسترده به نمايش بگذارد كه ميتوانند سرآغازي براي دگرگونيهاي بزرگ در آموزش مدرسهاي باشند. اين ديدگاه،كرونا را فرصتي براي بازانگاري آموزش مدرسهاي ميبيند: «بيماري سراسرگير كوويد-19 باعث آسيب و آشوب زياد به هر جنبه از جامعه انساني شده است كه پيامدش در آينده، دير زماني بر جاي خواهد ماند. اين بيماري، بسياري از صنعتها را براي هميشه، دگرگون خواهد كرد. اميدوارم به ما فرصتي براي دست برداشتن از آموزش مدرسهاي به سود آموزش و پرورش بخشيده باشد. بياييد براي بهسازي آموزش مدرسهاي تلاش نكنيم؛ به جاي آن براي بازانگاري آموزش و پرورش بكوشيم.» (يانگ ژائو).
اما گويا آموزش و پرورش ما، كرونا و آموزش برخط را تهديدي براي آموزش مدرسهاي و «دستور زبان» آن به شمار ميآورد. آموزش و پرورش ما در دوران كرونا، يار شاطر آموزش و آموزگاران نبوده و نيست؛ بار خاطر است. مدرسهها كه تعطيل شد آموزگاران، خود به خود رفتند سراغ تلگرام و واتسآپ و ديگر نرمافزارهاي همگاني تا آموزش را در آن ادامه دهند و البته اين تنها آموزگاران ايران نبودند كه چنين كردند. يونسكو در بخشي از پيام خود فراخور روز جهاني آموزگار 2020 نوشت:«برخي آموزگاران به كمك واتسآپ با دانشآموزانشان در ارتباط هستند... آموزگاران به كمك فضاي شبكههاي اجتماعي همچون فيسبوك و توييتر، باهمستانهاي تمرين و گروههاي پشتيباني درست كردهاند.» ناگفته نماند شعاري كه يونسكو براي روز جهاني آموزگار 2020 برگزيد:«آموزگاران: پيشتاز در بحران، بازانگاران آينده» است كه تاكيدي آشكار بر نقش فزون يافته آموزگاران در آموزش زمانه بحران كروناست.
اما آموزش و پرورش ما اعلام كرد كه آموزش نبايد در نرمافزارهاي بيگانه انجام شود و بهرهگيري از تلگرام و واتسآپ و... ممنوع است! آموزش بايد در «شاد» باشد؛ حالا اگر سرعت فرستادن و گرفتن فايلهاي نوشتاري و شنيداري و ديداري در آن پايين است مسالهاي نيست؛ امتيازش اين است كه ساخته خودمان است! كمتر كسي پذيرفت/ ميپذيرد كه راهاندازي شاد، از سر دل نگراني فرادستان آموزش و پرورش براي آموزش باشد. پرپيداست كه ريشه مساله در بيرون از آموزش است و به تضعيف تلگرام و واتسآپ و ديگر نرمافزارهاي خارجي-كه حتي با اينكه برخي از آنها فيلتر هم هستند از رونق نيفتادهاند- بيارتباط نيست. راستش من چنين ميانديشم كه بود و نبود شاد فرقي ندارد و با وجود نرمافزارهاي پرسرعت جهاني در دسترس همگان، حتي اگر نبود بهتر بود. فرادستان آموزش و پرورش ما، گويا دلشان را به آمار 12 ميليوني كاربران شاد، خوش كردهاند در صورتي اين آمار، صوري است و واقعيت اين است كه بخش چشمگيري از آموزش برخط ما، هماكنون در بيرون از شاد و در واتسآپ و تلگرام و در نرمافزارهاي گوناگوني كه مدرسههاي پولي و خاص در اختيار دانشآموزان خود قرار دادهاند و با نرمافزارهايي همچون ادوبهكانكت كار ميكنند، دارد انجام ميشود. بسيارند آموزگاراني كه بخشي از كار آموزشي خود را در شاد انجام ميدهند و بخش ديگري را مثلا در واتسآپ. نرمافزارهاي جهاني، امكانات بسياري دارند كه شاد ندارد- براي نمونه ارسال پيامهاي زماندار در تلگرام يا برقراري تماسهاي تصويري گروهي در واتسآپ- بنابراين پافشاري نابجاي آموزش و پرورش صرفا بربهرهگيري از شاد، به تضعيف آموزش برخط ميانجامد نه تقويت.