انساني به تمام معنا
رجبعلي كارگر
هوشنگ ضيايي يك انسان به تمام معناست؛ هم از لحاظ مديريتي، هم از لحاظ كارشناسي و هم از لحاظ استاد بودن. از نظر مديريتي او از مديران كلي بود كه همواره همراه ماموران و محيطبانان در مناطق حضور فيزيكي داشت و هيچگاه آنها را تنها نميگذاشت بلكه حمايتشان ميكرد. اين همراهي تا جايي بود كه حتي در درگيري با شكارچيان زخمي شد و ساچمهاي از آن درگيري در بدنش وجود دارد. كمتر مديركلي همراه محيطبانان به مناطق ميرود و به آنها توجه دارد. هوشنگ ضيايي هيچ وقت دست خالي به پاسگاه نميرفت و همواره در بازديدهايش هديهاي همراهش بود. علاوه بر اين او اخلاق حسنهاي داشت و هميشه همكارانش را تشويق و ترغيب ميكرد. چنين مولفههايي باعث شد كه هوشنگ نقش راهنما و فردي تاثيرگذار در ميان دوستان و همكارانش باشد. آن زمان كه ما در مناطق بوديم و هوشنگ در سازمان مركزي بود اگر درخواستي داشتيم با او درميان ميگذاشتيم و هوشنگ بدون هيچگونه چشمداشتي با هزينه شخصي خود به ما كمك ميكرد. يادم هست يوزي در سال 73 در كوير زخمي شده و به كاروانسراي شاه عباسي منتقل شده بود. آن زمان هوشنگ ضيايي مورد بيمهري سازمان حفاظت محيطزيست بود. مدير وقت يعني مرحوم صدوق به من گفت از هوشنگ ضيايي كمك بگيرم، او قصد سفر داشت و بليت هواپيمايش را هم خريده بود اما به محض اينكه به او تماس گرفتم آماده شد و تمام تجهيزاتش را براي بيهوش كردن يوز برداشت و بعد هم چند روزي ماند تا يوز آماده رها كردن در طبيعت باشد. اين اتفاق باعث شد بار ديگر از او دعوت به همكاري شود. هوشنگ ضيايي در اوايل انقلاب در پارك ملي گلستان همراه دكتر كيابي، هنريك مجنونيان، ده بزرگي، بيژن فرهنگ درهشوري و جورابچيان به كمك محيطبانان آمد و لباس محيطباني پوشيد. در آنجا كلاسهاي مختلف محيطباني تشكيل شد كه در آن محيطبانان از كل كشور شركت كردند و همين برنامهها به امن شدن پارك ملي گلستان كمك ميكرد. از هوشنگ ضيايي براي خدماتش ممنونم و عمري دراز برايش آرزومندم.