ششمين كنگره حزب اتحاد با قرائت پيام خاتمي برگزار شد
نگرانِ جمهوريت نظام
گروه سياسي
ششمين كنگره حزب اتحاد ملت ايران روزپنجشنبه با پيام سيدمحمد خاتمي رييس دولت اصلاحات و با حضور آذر منصوري قائممقام دبيركل، محسن ميردامادي، حسين كاشفي، مرتضي مبلغ و ساير چهرههاي ارشد حزب در محل دفتر مركزي حزب افتتاح و جزييات برنامهها از طريق اينستاگرام حزب به صورت زنده پخش شد. پيش از اين اعلام شده بود كه بهدليل محدوديتهاي كرونايي در اين كنگره حزبي، خلاف روال هر دوره خبري از سخنراني شخصيتهاي سياسي نخواهد بود. با اين همه در آيين افتتاحيه اين كنگره، حسين كاشفي، رييس هيات رييسه موقت حزب، با يادآوري سالگرد شهادت سردار سليماني، اقدام تروريستي عليه او را محكوم كرد. كاشفي همچنين در ادامه ياد و خاطره مسافران هواپيماي اوكرايني را گرامي داشت و سپس با قرائت پيام سيدمحمد خاتمي اعلام كرد: «در هنگامه تلخ و نگرانكنندهاي كه احزاب و تشكلهاي مدني نهتنها مورد كمالتفاتياند، بلكه بامحدوديتها و موانعي براي فعاليت مناسب و شايسته مواجهاند و در زماني كه شاهد افزايش بياعتمادي و كاهش اميدِ بخش مهمي از جامعه نسبت به آينده هستيم و فشارهاي ظالمانه و تهديدهاي خارجي و نيز مشكلات ناشي از فراگيري بيماري زمينگيركننده كرونا مزيد بر علت شده، برگزاري همايش سراسري حزب اتحاد ملت ايران اسلامي، اميدواركننده و نشانه درك درست مسووليت و تلاش براي گذر از وضع نامطلوب به وضعيت مطلوب است.» در ادامه پيام رييس دولت اصلاحات آمده است: «اميدوارم همه جريانها، احزاب و تشكلها با هر گرايش و از هر جناح با درك موقعيت خطير، در راستاي خدمت به مردم و سير به سوي هدف مشترك يعني مردمسالاري سازگار با آيين و ارتقاء جايگاه سياسي و اقتصادي، علمي و بينالمللي و توسعه همهجانبه ايران عزيز بكوشند و وظيفه خود را با وجود همه مشكلات و سنگاندازيها بشناسند و به آن عمل كنند. احزاب و تشكلهاي اصلاحطلب نيز بايد بتوانند خود را از آشفتگي و پراكندگي نجات دهند و با استقرار نهادي اجماعساز و فراگير، راهكارهاي مناسب را براي طي طريق به سوي هدفهاي قابلدستيابي بيابند و با ايجاد اميد و ترميم اعتماد آسيب ديده مردم، آينده بهتري را براي ايران عزيز و جمهوري اسلامي رقم بزنند.» همچنين در بخش ديگري از اين مراسم، آذر منصوري قائممقام دبيركل حزب اتحاد ملت كه در غياب علي شكوريراد، دبيركل اين تشكل سياسي اصلاحطلب بهدليل ابتلا به بيماري سرطان، از چندي پيش وظايف دبيركلي اتحاد را برعهده دارد، در سخناني گفت: «ما نگران جمهوريت نظام برآمده از انقلاب اسلامي ۵۷ و تقويت شده در اصلاحات سال ۷۶ هستيم.» اين كنشگر سياسي اصلاحطلب با ابراز نگراني نسبت به آنچه «ويژهگزيني بهجاي شايستهگزيني به شيوههاي مختلف و تحتعنوان نظارت استصوابي» خواند، خاطرنشان كرد: «اين شيوه ناكارآمدي آشكار خود را در اداره كشور و افزايش تبعيض و فساد و نارضايتي همهجانبه نشان داده است.» منصوري اضافه كرد: «ما نگران تداوم تقويت رويكردهاي امنيتي و نيز دخالت برخي نهادها و قدرت نظامي در سياست، فرهنگ، اقتصاد و انتخابات هستيم؛ دخالتي كه در تعارض با وصيتنامه و سيره بنيانگذار فقيد نظام است، رويكردي كه آثار عملي خود را بهويژه در انتخابات رياستجمهوري سال ۸۸ و انتخابات مجلس يازدهم بر كل نظام و جامعه نشان داد ولي باز درصدد است با بهرهگيري از ضعفها و ناكارآمدي اجرايي و نارضايتي و انفعال سياسي، به ميدان آمدن نظاميان را در انتخابات پيشرو موجه و مقبول كند و با تضعيف تدريجي دولت رسمي، عملا قدرت را به دولت پنهان منتقل سازد.» قائممقام دبيركل حزب اتحاد ملت همچنين در ادامه با ابراز نگراني نسبت به آنچه «رشد فزاينده شكافهاي ميان حاكميت و ملت و گسستهاي اجتماعي و فرهنگي» خواند، تاكيد كرد كه «رشد يأس و بيافقي بهويژه در نسل جوان و تحصيلكرده كشور، عدم تناسب اختيارات و مسووليتها، و رشد نهادهاي موازي و غيرپاسخگو برابر نهادهاي قانوني و ملزم به پاسخگويي، وجود برخي تبعيضهاي مذهبي، قومي و جنسيتي، ممانعت از رشد فرهنگ و نظام حزبي و مشاركت سياسي مبتني بر رقابت، پرهزينه كردن فعاليت نهادهاي مدني و صنفي و برخورد با فعالان اين حوزه سبب رشد شكافها و گسستهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي تهديدزا براي امروز و آينده ايران است.» منصوري در بخش ديگري از سخنراني خود با بيان اينكه «ما اصلاحطلبان اگر بخواهيم همچنان مورد اعتماد و وثوق ملت باشيم و پرچم تحولخواهي را به نيابت از اكثريت ملت در دست داشته باشيم، ناگزيريم كه صادقانه و صريح، مسير طي شدهمان را بيپرده و در معرض و ديد ملت به تازيانه نقد بسپاريم و نسبت به خطاها و قصورها و تقصيرات، مسووليتپذيرانه پاسخگو باشيم»، خطاب به همفكران خود در حزب اتحاد و البته ديگر اصلاحطلبان گفت: «بپذيريم كه تشخيصهاي نادرست، عملكردهاي نابهنگام، تندرويها و كندرويها، فاصله افتادن ميان ما و پايگاه اجتماعي اصلاحطلبان را سبب شده است. فرصتطلبيها، قدرتطلبيها، سهمخواهيها و كنارهگيريها از پيگيري بههنگام و اثربخش مطالبات ملت، اصلاحطلبان را كمابيش دچار چنين عارضهاي كرده است.» او ادامه داد: «بپذيريم كه ملت اصلاحطلب بهدنبال سياستمداران اصلاحگر ميگردند. كساني كه بتوانند در عرصه عمل مطالبات ملت را به منصه ظهور و اثر برسانند. صرف واگويه كردن مطالبات ملت و حتي كانوني كردن آن، اگر چه لازم است اما كافي نيست.» منصوري همچنين با ابراز اطمينان نسبت به اينكه «قدرت و فشار مطالبات اصلاحطلبانه چنان زياد است كه حتي اگر اقتدارگراترين سياستگذاران نيز در مصدر امور باشند، ناچارند كه براي بقا، پاسخگو برابر مطالبات ملت باشند»، ادامه داد كه «اما چه خوش است كه حاملان باورمند به مطالبات بنيادين ملت با تدبير و درايت، سازمان سياسي و قدرت اجراييشان را تجديد كنند كه در عمل اصلاحگراني براي «جنبش اصلاحطلبي ملت ايران» باشند.»