نفت و برجام؛ همان حرفهاي تكراري!
در دولت احمدينژاد كه آقاي درخشان معتقد است: «با يك روحيه خوب انقلابي وارد شد» چون شكافي بين اروپا و امريكا نبود چندين قطعنامه عليه ايران صادر شد. البته حالا كه اين شكاف ايجاد شده، دوستان آقاي درخشان در مجلس كه به اعتقاد او بايد «هماكنون از ظرفيت مجلسمان كه حرفهاي انقلابي ميزند به خوبي استفاده شود» با اقدامات انقلابي خود درصدد از بين بردن اين شكاف و حفظ تحريمها هستند تا اينگونه نظرات آقاي درخشان و دوستانشان براي نفروختن نفت تامين شود!
3- آقاي درخشان گفته: «امروزه برخي مسوولان خيال ميكنند ميتوان با دلارهاي نفتي به دروازههاي تمدن بزرگ رسيد». اي كاش ايشان بگويد كدام مسوول، چنين حرفي زده است؟! اگر امروز مسوولان به دنبال دلارهاي نفتي هستند، براي رسيدن به دروازههاي تمدن بزرگ نيست! براي تامين حداقلها براي اداره كشور است تا مركز پژوهشهاي مجلس گزارش ندهد كه رفاه ايرانيان در 10 سال اخير به حداقل رسيده است.
4- نقطه اوج سخنان دكتر درخشان آنجاست كه گفته: «در مورد قراردادهاي نفتي از زمان دارسي تا IPC من يك به يك مطالعه كردم... از زمان دارسي تا به حال يك فناوري در اين چارچوب منتقل نشده و در IPC هم همينطور.» من نميدانم منظور آقاي درخشان درباره انتقال فناوري چيست. ولي اين را ميدانم وقتي كه قطعنامههاي تحريمي شوراي امنيت سازمان ملل، يك به يك عليه ايران صادر ميشد و رييس دولت مورد علاقه آقاي درخشان و دوستانشان، آنها را كاغذپاره توصيف ميكرد، شركتهاي ايراني با همان تجربياتي كه در دولت اصلاحات در كنار شركتهاي خارجي كسب كرده بودند، پروژهها را در زمان تحريم پيش ميبردند. در يك نمونه استاتاويل در دولت اصلاحات، حفاري فازهاي 4 و 5 را با همراهي پتروپارس انجام داد و پتروپارس ياد گرفت و در دوران تحريم، حفاري فازهاي بعدي را انجام داد. درباره اوپك و... همچنين مواردي صدق ميكند. همين امروز شركتهاي دانشبنيان ايراني، با روش مهندسي معكوس فاصله گرفتهاند. اينها اثر چيست؟! كاش آقاي درخشان از پشت ميزش بلند شود و سري به اهواز و عسلويه بزند.
5- و نكته پاياني، آن بخش از سخنان دكتر درخشان است كه افت فشار فازهاي پارس جنوبي را عامل بحران گازي كشور ميداند. در حالي كه ميزان مصرف گاز در كشور و تغييرات ميزان توليد و مصرف در سالهاي اخير مشخص است. طبيعي است كه فازهاي پارس جنوبي به مرور زمان دچار افت فشار ميشوند و اين كشف آقاي درخشان نيست. اما اينكه كمبود گاز را به افت فشار نسبت دهيم و آمارهاي توليد و مصرف را هم در نظر نگيريم و البته افت فشار را هم به توتال گره بزنيم، از جمله عجايب سخنان اخير آقاي درخشان است. جالب است كه توتال فقط فاز 2 و 3 را در پارس جنوبي اجرا كرده كه از نظر مدت زمان، بهترين تجربه در پارس جنوبي بوده و از لحاظ هزينه هم با هزينهاي كمتر از هزينه پيشبيني شده به اتمام رسيده است. حالا اينكه چرا توتال از نظر آقاي درخشان، نماد افت فشار از پارس جنوبي است، احتمالا ريشه در مبارزات آقاي درخشان عليه IPC يا همان مدل جديد قراردادهاي نفتي هم دارد!