متعهد باشيم
سيما مشايخي
مشاور عالي وزارت بهداشت و رييس مركز تحقيقات سرطان دانشگاه شهيد بهشتي، در گفتوگويي با خبرگزاري ايسنا گفته كه شيميدرماني در درمان سرطان تاثيري ندارد. با خواندن گفتوگوي ايشان دچار بهت شدم. فكر كردم اگر مبتلا به سرطان بودم و براساس توصيه پزشكان معالج، با اكراه در حال تصميمگيري براي انجام شيميدرماني، با خواندن مصاحبه ايشان چه احساسي پيدا ميكردم؛ آيا خوشحال ميشدم كه چون شيميدرماني تاثير ندارد، پس انجام نميدهم؟! يا دچار يأس و نااميدي شديدي ميشدم، چون فكر ميكردم كه آقاي مشاور وزير كه البته رييس مركز تحقيقات سرطان هم است، حتما اطلاعات علمي و كاملا درستي دارد و اين حرفهايش يعني بسته شدن تمام درهاي دنيا به روي من و نداشتن درماني براي بيماريام.
دكتر اكبري در قسمتي ديگر از مصاحبه گفته است: «سالانه حدود ۳۰۰ ميليارد تومان صرف داروهاي شيمي درماني ميشود كه نه طول عمري به بيمار سرطاني اضافه ميكند و نه تاثيري در ارتقاي كيفيت زندگي آنان دارد». ايشان چنين ادعايي را چگونه ثابت ميكنند وقتي اين گفته اثرات سويي بر ارتباط درماني بين پزشكان و بيماران در حوزه درمان سرطان ميگذارد؟! و صحبتها و ادعاهاي نادرست بسياري درباره بارداري در حين ابتلا به سرطان و... كه همچنان جاي حيرت دارد.
حالا سوال اين است: آيا مسوولان و مديران حوزه درمان و پزشكاني كه با رسانهها گفتوگو ميكنند، حق دارند نظرات شخصي خود را فارغ از چارچوب مستندات علمي، از اين تريبون به عنوان روشهاي استاندارد به جامعه عرضه كنند و بدون در نظر گرفتن عواقبي كه ميتواند گريبانگير سلامت و امنيت بهداشتي و درماني جامعه شود؟!
البته كه هزينههاي شيميدرماني بار بزرگي بر بودجه مملكت و بودجه بهداشت و درمان است، ولي آيا راه درست، حذف اين روش درماني است كه واسطه پيشرفت گرانبهاي علم و دانش ميتواند باعث افزايش طول عمر و در موارد زيادي درمان بيماران مبتلا به سرطان شود يا چاره و تدبيري ديگر بايد انديشيد؟! جواب به اين پرسش ساده است؛ خير.
تدبير و راهحل اصلي در اصلاح نظام بهداشتي و درماني و توجه ويژه و اساسي به مقوله پيشگيري در تمام بيماريها و بطور ويژه در سرطان است، توجه ويژه به سرطانهاي شايع و قابل پيشگيري براساس پروتكلهاي سازمان بهداشت جهاني و نيز بوميسازي آن بر شرايط كشور و هر استان براساس شرايط فرهنگي و اقليمي آن ميتواند با تشخيص سرطانهاي شايع در مراحل اوليه و غير تهاجمي، امكان درمان آنها را با هزينههاي كمتر فراهم كند و به اين ترتيب از يك سو امكان درمان كامل بيماران فراهم شود يا حداقل تاثير روي كيفيت زندگي آنها و از سوي ديگر هزينههاي سنگين شيميدرماني كه باري بزرگ بر بودجه درمان است برداشته شود. به همين دليل است كه نميتوان بدون فراهم آوردن امكانات محافظت از مردم براي ابتلا به سرطانهاي پيشرفته با روشهاي استاندارد، به دليل ملاحظهكاريهاي سياسي، حق استفاده از شيميدرماني را براساس پروتكلهاي علمي از بيماران مبتلا بگيريد.
پزشكان و متوليان بهداشت و درمان، بايد درباره بار اجتماعي و عواقب سخنانشان در جامعه تعهد بيشتري داشته باشند و به جز شواهد علمي تاييدشده، سخناني به زبان نياورند كه باعث مغشوش شدن درمان بيماران و مخدوش شدن زحمات پزشكان در روند درمان بيماران درگير سرطان شود.