وقتي كه همهچيز سطحي ميشود
يكي از بدترين وضعهايي كه در دوره 1384 تا 1392 با آن مواجه شديم، اظهارنظرهاي سطحي نسبت به مسائل پيچيده سياسي، اقتصادي و اجتماعي بود. در اين دوره جهان از نگاه مديران ايراني آن پيچيدگي قبلي را نداشت، اقتصاد علم نبود، دنيا ميتوانست چون موم در دست عدهاي باشد كه آماده بودند تا مديريت آن را به عهده بگيرند، انرژي هستهاي حتي در خانه توليد ميشد و در يك كلام دانش بلاموضوع شد ولي نكته مهم اين بود كه برخي منتقدان آن نگاه نيز ناخواسته تحت تاثير اين ادبيات قرار گرفتند و نه تنها درباره همهچيز اظهارنظر ميكنند بلكه سطحيترين نوع استدلال را نيز بيان ميدارند اتفاقي كه هفته گذشته رخ داد و سهميههاي بنزين حذف و قيمت آن يكسان شد، موجب بروز اين سادگي درون (برحسب كودك درون) شد و بسياري از افراد در شبكههاي مجازي يا رسانههاي ديگر اظهارنظرهايي كردند كه به اظهارنظرات دوره هشت ساله 1384 تا 1392 تنه زد، هرچند به سرعت متوجه ماجرا شدند و حتي درصدد جبران برآمدند ولي باز هم به جاي دفاع از اين تصميم به بيان ايرادات دولت پيش و محاسن دولت موجود اشاره كردند كه هر دو خارج از موضوع مربوط به تك نرخي شدن بنزين بود. با وجود چنين واكنشي بايد گفت هنوز مشكل اصلي حل نشده است زيرا اين سادگيِ درون، همچنان در ضمير و بن ذهن آنان وجود دارد. يكي از اين اظهارات كه شايع شد چنين است: «گاهي گفته ميشود كه در ايران بنزين ارزانتر از اروپاست و از آب معدني هم ارزانتر است.