بازار عجيب نقل و انتقالات فوتبال
قيمت يك بازيكن
چگونه تعيين ميشود؟
فصل نقلوانتقالات درحالي پيگيري ميشود كه رقم بازيكنان همانند قيمت مسكن و ماشين و دلار در نوسان است و گاهي اوقات ارقامي شنيده ميشود كه هواداران را انگشت به دهان ميگذارد. هواداراني كه اكثرشان از شرايط اقتصادي كشور آگاهند و خودشان به بازيكنان حق ميدهند كه با توجه به همين وضعيت ارقام قابل توجهي درخواست كنند.
در همين راستا خبر رسيده كه مهدي كياني براي يك فصلونيم از استقلال 10،5 ميليارد تومان درخواست كرده است كه با مخالفت باشگاه استقلال مواجه شده. اين بازيكن رقمي مشابه به تراكتور اعلام كرده كه مديران تيم تبريزي را مردد كرده است. همچنين از آبادن شنيده شده كه باشگاه صنعت نفت براي صدور رضايتنامه محمد اهلشاخه درخواست رقم ۶ ميليارد تومان كرده است. گفته ميشود گلگهر سيرجان خريدار اين مدافع است. اين قيمتها وقتي عجيبتر ميشوند كه بدانيم مهدي كياني يك بازيكن ۳۵ ساله است كه دستاورد آماري هم نداشته و محمد اهل شاخه نيز با همه احترامي كه براي او قائليم يك بازيكن متوسط در پست خودش به حساب ميآيد كه در حال نزديك شدن به دهه چهارم زندگياش است. مساله به هيچ عنوان سر كياني و اهل شاخه نيست. مساله مربوط ميشود به رنج قيمت بازار نقلوانتقالات. مشخص است كه قيمت بازيكنان در بازار ايران از هيچ قاعدهاي پيروي نميكند وگرنه بازيكني ۳۵ ساله كه يك نيمفصل كامل از تركيب تيمش بيرون مانده، نميتواند چنين درخواستي مطرح كند. مساله مهمتر اينكه اگركياني 10،5 ميليارد طلب ميكند و صدور رضايتنامه اهلشاخه فقط ۶،۵ ميليارد آب ميخورد، بازيكنان سطح بالاتر، جوانتر و موفقتر ليگ پاي چه ارقامي را وسط ميكشند؟ تيمهاي حاضر در ليگ برتر فوتبال ايران امسال به دليل شيوع ويروس كرونا بخشي از درآمدهاشان را از دست دادند. تيمهايي كه به دليل نداشتن برنامه مشخص اسپانسرينگ و بازاريابي از درآمدهاي اين بخش هم محروم هستند يا در بهترين حالت سود كمي نصيبشان ميشود. همچنين رفتار غيرقانوني صداوسيما و پرداخت نكردن حق پخش تلويزيوني به باشگاهها شرايط را براي فوتبال باشگاهي ايران بسيار سخت كرده است. ضمن اينكه تيمها سهم مشخصي از تبليغات محيطي يا قرارگرفتن در رتبههاي مختلف ليگ هم ندارند. در چنين شرايطي است كه باشگاهها جز چند تيم كه به صنايع خاص وابسته هستند هميشه كاسه چه كنم چه كنم دستشان ميگيرند.
با تمام اين تفاسير و حتي اگر وضعيت مالي باشگاهها هم خوب باشد نبود يك ساز وكار مشخص براي قيمتگذاري بازيكنان به شدت احساس ميشود. امروزه و در فوتبال ما تنها يك عامل در تعيين قيمت بازيكن دخيل است و آن هم قدرت ايجنت يا به زبان خودماني دلال آن بازيكن است. در حالي كه در فوتبال روز دنيا علاه بر قدرت چانهزني ايجنت بازيكن، فاكتورهايي نظير سن و سال، چشمانداز فوتبال، افتخارات تيمي و فردي همچنين عملكرد سال گذشته آن بازيكن در قيمتش تاثيرگذار ميشود. مساله درآمدزايي آن بازيكن براي باشگاه از نظر تبليغات هم موضوع مهمي است كه مد نظر قرار ميگيرد.
اين مشكلي است كه در همه جا نمونهاش ديده ميشود. همانطوركه ابتدا گفته شد در بخش مسكن، ارز، طلا، مسكن، اتومبيل هيچ شفافيتي از نحوه قيمتگذاري وجود ندارد و رسما هركس هر چه قدر دلش ميخواهد اعلام ميكند. حال در فوتبال هم همين پروسه در جريان است. حتي ديده شده بازيكنان و مديربرنامههاشان از همان ترفندهاي رواني ساير بازارهاي مالي براي ايجاد جو رواني استفاده ميكنند. استفاده از صفحات مجازي پرمخاطب در جهت برجسته كردن نام يك بازيكن و سوءاستفاده از احساسات هواداران و هماهنگي با برخي رسانهها جهت توليد اخبار كذب از اين دست ترفندهاست. درست همان كارهايي كه دلالان ماشين و سكه و ارز انجام ميدهند.