فرصتي نو براي دوستداران موزهها
رضا دبيرينژاد
خبر گشايش كاخ مرمر و چهار موزه ديگر توسط بنياد مستضعفان در اين ايام شايد مهمترين اتفاق موزهاي امسال باشد. مجموعه آثاري كه به نيت موزه گردآوري نشدند و رويدادهاي انقلاب اسلامي ناخواسته آنها را به يك مجموعه بههم پيوسته چندوجهي تبديل كرد. در هيجانات روزهاي انقلاب تصور بر اين بود كه اين آثار ميتوانند سرمايهاي براي فقرزدايي و كاهش فاصله طبقات بالا و پايين جامعه باشند اما صبوري ساليان در نگهداري اين مجموعه متكثر و فاصلهگذاري از آن هيجانات سبب شد اعتبار اين مجموعه و به تبع آن توقع كاربري آنها عوض شود. گذر ايام اعتبار فرهنگي، هنري و تاريخي نهفته در مجموعههايي كه قرار بود يكبار مصرف شوند را عيانتر كرده و در مقايسه با مجموعههاي مشابه داخلي و خارجي نشان داده كه بايد آنها را غنيمت دانست. از اين رو ميتوان گشايش اين پنج موزه را يك فرصت و تثبيت يك رويكرد فراسازماني در مواجهه با مجموعه نفايس هنري فرهنگي و تاريخي ارزيابي كرد. موزهاي شدن دو پيام را دارد؛ يكي همگاني شدن كه سبب در دسترس عموم قرار گرفتن است و ديگري ثبت آثار در جايگاه ملي است كه آنها را از هر نگاه مصرفگرايانهاي دور ميسازد. اينكه فرصتي فراهم شده تا بيش از دو هزار اثر نفيس كه قريب به چهل سال دور از دسترس مانده بودند به تماشاي عموم بيايند. آثاري كه بسياري از علاقهمندان و پژوهشگران تاريخ و هنر مشتاق دسترسي به آنها بودند.
اين موزهها فراتر از سطح ملي با مجموعه همانند در سطح جهاني مورد توجه قرار گرفته و به يك سرمايه و نهاد اجتماعي تبديل شدهاند. اينگونه است كه كاخ مرمر از شكل انحصار با تبديل شدن به موزه به يك فرصت همگاني تبديل شده است. كاخي كه شايد با گذر چندين نتواند شرايط تبديل شدن به كاخ موزه را داشته باشد اما با تبديل به موزه هنر ايران دو فرصت بهرهبرداري عمومي از فضايي ملي و نمايش نفايس مانده در مخازن را فراهم ميكند. اين تحول يعني ايجاد مجموعهها بزرگ يا بسترسازي براي نمايش مجموعههاي غايب مانده در مخازن تاريخي و فرهنگي در اين روزگار سخت يك اتفاق ملي است كه بايد ثبت و پايدار باشد و در ادامه راه خود كاملتر و پوياتر هم شود.