• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3264 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۰ خرداد

عاقبت سخت سخني

سيد علي ميرفتاح

آن لطيفه معروف يادتان هست كه كميته چي ماشين بزهكاران را نگه داشت و زن و مرد هر كدام‌شان دروغ گفتند و خود را بي‌گناه و عابد و زاهد و مسلمان جا زدند، بعد راننده شاكي شد و مظلومانه گفت: پس لابد... منم؟ حالا واقعيت اين است كه راننده، من و شماييم و ديگر عزيزان حاضر در ماشين، همين عزيزاني هستند كه يكي‌يكي تشت‌شان دارد از بام مي‌افتد. تشت كيست كه از بام نيفتد... خدا خودش رحم كند. گفت خواهي كه سخت و سست جهان بر تو بگذرد/ بگذر ز عهد سست و سخن‌هاي سخت خويش. اصلا اين فلك غدار كمين نشسته است تا يكي ادعاي پاكدستي و خدمت و صداقت كند، بعد تباهش كند و ضايعش كند و پته‌اش را روي آب بريزد.
هاروت و ماروت دو فرشته بودند كه چشم ديدن آدميزاد را نداشتند و مدام از فساد و تباهي بشر به باريتعالي شكايت مي‌كردند. دزدي مي‌ديدند، زنا مي‌ديدند، كفر مي‌ديدند، دروغ و غيبت مي‌ديدند، چهار عمل اصلي مي‌ديدند و هرچه مي‌ديدند زبان به اعتراض مي‌چرخاندند و به خدا شكايت مي‌كردند از اين بشر دو پا. خداوند، تن و نفس انساني به اين دو ملك عطا كرد، بيست و چهار ساعت نگذشت كه «هم مادر خود را زد و هم كشت پدر را» هم رشوه گرفتند، هم مرتكب قتل شدند، هم قسم دروغ خوردند و هم حكم به ناحق كردند... بعد هم با حالت زار و نزار، پشيمان و پريشان از آدم بودن توبه كردند خود را به دست عذاب الهي سپردند و بنا بر روايات همچنان دارند تقاص پس مي‌دهند. به عقل ناقص من مي‌رسد كه آنها تقاص گناهان خود را پس نمي‌دهند بلكه تقاص آن طعنه‌ها و تمسخرها و آن اهانت‌ها و آن سخت سخني‌ها را بايد پس بدهند. گناه يك بحث است، تحقير گناهكاران يك بحث ديگر. همين الان هم اگر خداي نكرده ما بخواهيم ذوق كنيم كه اصحاب دولت قبل گرفتار شده‌اند، هيچ بعيد نيست كه در معرض امتحان قرار بگيريم و چنان ضايع شويم كه روي گناهكاران قبلي سفيد شود. جدا عرض مي‌كنم و اول به خودم و بعد به دوستان روزنامه‌نگار هم تذكر مي‌دهم كه يك وقت از «لو» رفتن و «زندان» افتادن كسي خرسند نشويد. هاروت و ماروت داستاني تكرارشونده‌اند و در دل‌هاي ما زندگي مي‌كنند. فقط بايد مجال بيابند تا آب ببينند و چنان شنا كنند كه جاني ويسمولر به گردشان نرسد. البته خدا جاي حق نشسته و نمي‌گذارد كه حق، ناحق شود، از مكافات عمل نبايد غافل شد. اما اين مكافات عمل اختصاص به يك جناح و يك گروه ندارد. من روزنامه‌نگار هم اگر پايش بيفتد، بعيد نيست گوي سبقت را از عزيزان دولت قبل نربايم. نفست اژدرهاست او كي مرده است/ از غم بي‌آلتي افسرده است. آلت كه اختصاص به دزدي ندارد، گناه هم منحصر در اختلاس و شراكت در بيت‌المال نيست. گاهي يك حرف بد و زشت و نااميدكننده اثر تخريبي‌اش از صد تا اختلاس ويران‌كننده‌تر است. روزگار، روزگار تكثير تاسف‌انگيز هاروت و ماروت است الا ما رحم ربي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون