طرفداران دولت چرا؟
الياس حضرتي
دو سال از انتخاب شدن آقاي روحاني به رياست جمهوري اسلامي ايران، توسط مردم گذشت. حال به عنوان ثمره شيرين اين انتخاب، دولت بايد به يك بررسي و ارزيابي جدي از مسائل، مصايب، مشكلات، كاركرد و در نهايت كارنامه خود در اين دو سال توسط صاحبنظران و كارشناسان سياسي، اجتماعي و اقتصادي دست بزند. مهمتر از صاحبنظران سياسي و تحليلگران بيرون از دولت اين خود دولت است كه بايد صادقانه به ارزيابي كارنامه دو ساله خود بپردازد و روشن كند كه چه تصويري از تنگناها و مشكلات كشور و چه تصويري از تواناييها و راهحلهايي براي حل اين مشكلات قبل از به دست گرفتن قدرت در ذهن خود و انديشه همراهان خود داشته است و در ميدان عمل با چه حجم مشكلات و گرفتاريهايي مواجه شده است و چقدر از شعارها و طرحها و برنامههاي از قبل تعيين شده امكان عملياتي شدن راداشتهاند. دولت همچنين بايد روشن كند در نهايت با اين ارزيابي چقدر توانسته بر مشكلات فائق شود و تيم همراه رييسجمهور چقدر از توانايي و قدرت تدبير و مديريت، جسارت وشجاعت متناسب با ميدانهاي سخت از خود بروز داده و چقدر منفعل و مرعوب و محافظهكار بوده است. اين ارزيابي و بررسي قطعا براي دولت جزو مبرمترين و حياتيترين كارها ميتواند باشد. چرا كه دولت نصف عمر خود را براي يك دوره چهار ساله پشت سر گذاشته است و بايد بتواند براي دو سال آينده قطبنماي خود را دقيقتر تنظيم كند. مهمترين تلاش دولت در اين دو سال گذشته موضوع مربوط به پرونده هستهاي بوده است. در اين پرونده تيم منتخب دولت و شخص رياست محترم جمهوري تاكنون نشان دادهاند از توانايي خوبي در پيگيري اين موضوع حياتي بهرهمند بودهاند.
در اين دو سال ميشود محكم شهادت داد كه اعضاي اين تيم تماموقت و بهطور شبانهروزي و با تمام توان درگير اين داستان بودند. اين تيم از شخصيتهايي تشكيل شده است كه دنبال جنجال رسانهاي، كسب محبوبيت تاريخي و فرصتطلبي نيستند، بلكه صادقانه به دنبال باز كردن گره كور ايجاد شده توسط كينهورزان، دشمنان خارجي و ساده لوحان داخلي هستند. نكته مهم در اين بخش از داستان هماهنگ كردن مجموعه اركان دولت و تمام ظرفيت رسانهاي و تبليغاتي كشور در جهت پشتيباني از اين امر مهم بوده است كه با حاكميت ملي سر و كار دارد ولي متاسفانه دولت توفيقي در اين زمينه نداشته است.
همه اركان حكومت به غير از شخص رهبري معظم انقلاب كه بارها به صورت صريح و شفاف از تيم مذاكرهكننده حمايت كردهاند، از مجلس و صدا و سيما گرفته تا نهادهاي نظامي و امنيتي، نماز جمعه و رسانههايي كه از پول بيتالمال تغذيه ميشوند و اكثر گروهها و احزاب نهتنها از تيم مذاكرهكننده حمايت نكردند و نميكنند، بلكه با ارايه طرحهاي سهفوريتي در مجلس و صحبتهاي تند در نطقها و مصاحبه ها توسط عدهاي از تندروها و برگزاري راهپيمايي تحت عنوان دلواپسان به جاي اينكه دشمنان را مورد هدف قرار دهند فشار سنگين را بر تيم مذاكرهكننده تحميل كردهاند و حتي گاهي آنها را با عناويني چون وطنفروش و كساني كه به آرمانهاي انقلاب خيانت كردند، مورد خطاب قرار دادند. عجيبتر اينكه در بين طرفداران دولت هم كه ادعاي نزديكي به دولت را دارند ، رسانههاي مربوط به آنها در بهترين حالت به عنوان تماشاگران بيطرف نظارهگر فشارهاي كمرشكن و خستهكننده و ملالآور به اين سرداران ميدان نبرد ديپلماسي هستند. در حالي كه تمامي اعضاي دولت و مديران دولتي و احزاب نزديك به دولت وظيفه دارند از مهمترين پروژه اين كشور كه در سرلوحه برنامههاي دولتي است با تمام توان و با استفاده از تمام فرصتها دفاع كنند و به سمپاشيها و ابهامات فراواني كه توسط مخالفين در جامعه پراكنده ميشود و نظرسنجيهاي نهادهاي امنيتي درخصوص مباحث هستهاي و تيم مذاكرهكننده نشان دهنده اين سمپاشيهاست، بپردازند و با زبان گويا و قلم شيوا و استفاده از تمام ظرفيتها كه رسانه ملي ميتواند در اختيار آنها بگذارد به تشريح و توضيح تلاشهاي تيم مذاكرهكننده بپردازند. شرايط دولت نبايد اينگونه باشد كه فقط آقايان ظريف و عراقچي با تني خسته علاوه بر فشار شش تن از كشورهاي بزرگ جهان در مذاكرات نفسگير به تنهايي بار تبليغات داخلي را هم به دوش بكشند و اوضاع بهگونهاي پيش رود كه يك فرد به عنوان ناظر بيطرف اينگونه برداشت كند كه گويا اين مذاكرات نهتنها بين «جمهوري اسلامي» با 1+5 نيست بلكه فقط بين ظريف با نمايندگان كشورهاي 1+5 است و بقيه يا مخالف هستند يا بيتفاوت. باز تاكيد ميكنم در اين ميان تنها رهبري است كه بارها به اين تيم اميدواري داده و از آنان پشتيباني كرده است. گرچه از ديگران انتظاري نيست ولي طرفداران دولت چرا؟