• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3268 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۲۵ خرداد

هشدارها و ناگفته‌هاي آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني:

هركس نگاه باندي به انتخابات خبرگان دارد، خائن به انقلاب است

 دو، سه روز قبل از عمليات به بوشهر رفتم و به شكل كاملا ناشناس، غروب شبي كه قرار بود عمليات شود، زميني به طرف خوزستان آمدم و از اهواز و سه‌راهي آبادان- خرمشهر به سوي اميديه رفتم كه آقايان رحيم صفوي و دكتر روحاني با من بودند. شب را در پايگاه اميديه ماندم. آنجا بود كه خبر لو رفتن عمليات را شنيدم. من در قرارگاه عمليات مستقر شدم. همه فرماندهان تا سطح گردان جمع شدند. فرماندهان لشكرها، فرماندهان قرارگاه‌ها و فرماندهان گردان‌ها در قرارگاه جمع شديم و تا نزديك صبح با آنها بحث كردم. در آن جلسه، آقايان همه جزييات را گفتند و آمده بودند تا ببينيم بعد از اين بايد چه كار كنيم. اينجا بود كه بحث شد. در آنجا، دو نظر بود؛ يك عده مي‌گفتند كه ما الان عمليات را متوقف و بچه‌ها را مرخص كنيم تا براي استراحت به خانه‌هاي‌شان برگردند، بعد وقتي كه دوباره آماده شديم، همه را مجددا با فراخوان بر‌مي‌گردانيم. يك عده هم بودند كه با اين نظر مخالف بودند و مي‌گفتند نه! اگر بچه‌ها بروند و با توجه به اينكه اين شكست در بوق مي‌رود، روحيه بچه‌ها ضعيف مي‌شود، ديگر نمي‌آيند، وضع‌مان بدتر مي‌شود، با تبليغات دشمن، روحيه همه مردم ضعيف مي‌شود. چون عده زيادي شهيد يا اسير شده بودند به اين نتيجه رسيديم كه بايد عمليات را در يك فلش ديگر ادامه بدهيم. چون فلش اول اين بود كه از آب عبور كنيم و به طرف ام‌القصر برويم. با اين كار، عملا بصره را دور مي‌زديم. فلش ديگر، شلمچه بود. يعني از شلمچه تا تنومه و از آنجا هم، بصره را از دو طرف محاصره مي‌كنيم. گفتيم كه اين شاخه شكست خورد، اما شاخه ديگر كه در دست ارتش بود و قرار بر اين بود كه آنها عمل كنند، چون آنها شناسايي‌هاي خودشان را كرده بودند. من و آقاي رضايي تصميم گرفتيم همين الان فلش دوم را عملياتي كنيم و نگذاريم نيروها برگردند. به همين دليل به‌گونه‌اي خبر را اعلام كرديم كه اين يك عمليات فريب بود؛ يعني اينگونه آن تبليغات را خنثي كرديم و به‌گونه‌اي در منطقه هور تحرك پيدا كرديم كه عراق فكر كند عمليات اصلي را مي‌خواهيم در آنجا  انجام دهيم. همان عمليات خيبر را كه نيمه‌كاره مانده بود، دوباره انجام دهيم و از آن طرف راه بصره را قطع كنيم. در اينجا دشمن فريب خورد؛ يعني ما اين دفعه توانستيم او را فريب دهيم. دشمن خيال كرد منطقه اصلي ما در عمليات بعدي آنجاست. موفق‌ترين عمليات دوران دفاع مقدس، عمليات كربلاي پنج بود. آنها در زمين ما بودند. ما آنها را شكست داديم، رفتيم در زمين آنها، خيلي جلو رفتيم و تا نزديك بصره رفته بوديم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون