خداحافظي راديو هفت با مخاطبانش، در روز ميلاد برنامه
مديران جديد، آموزش مستقيم ميخواهند
احمدرضا غني/ روز اول ماه رمضان 89 است. رسانه ملي شرايط جالبي ندارد و با ريزش شديد مخاطبانش روبهرو است. شبكه آموزش، در تلاش است به صورت آزمايشي يك ساعت به ساعات پخش خود اضافه كند. رضا پورحسين، مدير وقت شبكه آموزش در جستوجوي طرح برنامهاي است تا در طول ماه رمضان پخش شود. همانجاست كه طرح «راديو هفت» منصور ضابطيان براي 17 قسمت پذيرفته ميشود و ضبط برنامه شروع. با استقبال از برنامه اما 17 قسمت تبديل به يك ماه ميشود. يك ماه به دو ماه و... راديو هفت تبديل به عضو ثابت شبانههاي مردم ميشود.
ماه اول پخش برنامه است. راديو هفت با دكور ساده، متنخواني و پخش موسيقي قرار است آرامش را در ساعات پاياني شب به مردم هديه كند. سبك و سياق برنامه طوري است كه خاصپسند محسوب شود. اگرچه از جنس برنامههاي بعضا خشك و عصا قورت داده شبكه چهار هم نيست. خلاقيتي پسِ آن هست كه انگار كمي زمان ميخواهد تا خود را نشان دهد و به مخاطبان معرفي كند. تا آرام آرام آيتمهايي چون مصاحبه با كودكان، فال حافظ، سعديخواني، شاهنامهخواني، مصاحبه با هنرمندان، قصههاي اميرعلي و... وارد شوند و مخاطب عام را نيز جذب برنامه كنند.
سال 91 است. برنامه سر و شكل منظمي پيدا كرده و سازندگان آن كه رگ خواب مخاطب را يافتهاند سراغ نوآوريهاي ديگري ميروند. تيتراژ برنامه تبديل به يك انشاي خودماني شده است كه در مورد كار اعضاي تيم سازنده برنامه توضيح ميدهد و آنها را معرفي ميكند. «لحن برنامه اصلا شبيه بقيه برنامههاي تلويزيون نيست. توش شعار نميدن». اين را يكي از بينندههاي برنامه ميگويد. احتمالا البته بسياري از بينندههاي ديگر هم ميگويند. برنامهاي كه به نظر بسياري، صداقت سازندگان و مجريان آن و پرهيز از حرفهاي گلدرشت و شعاري، از عوامل موفقيتش است.
سالش را ديگر يادم نميآيد. شنيدن صداي خوانندههاي داخلي مجازي كه آلبوم دارند، حالا ديگر از تلويزيون عادي شده است. اتفاقي كه با توجه به سياستهاي سازمان تا قبل از اين سابقه نداشته است. ديگر شنيدن از بنيامين بهادري، سهيل نفيسي، بابك جهانبخش، سينا حجازي، دنگشو و... اتفاق عجيبي نيست. اما حالا وقت آن است كه اتفاق عجيبي پس از انقلاب اسلامي ايران رقم بخورد. براي اولين بار پس از انقلاب به مناسبت مبعث پيامبر (ص) ترانهاي از تلويزيون ايران شنيده ميشود كه «مثل يك معجزه اسمش تو كتابا اومده.»
عيد 94 است. راديو هفت به همراه منصور ضابطيان، محمد صوفي و تيمشان ادبيات تلويزيون ايران را تغيير دادهاند. اگر مجريان برنامه در جيب كتشان پوشِت بگذارند يا لباسهايي رنگي و غير از مشكي و قهوهاي بپوشند، كسي تعجب نميكند. در صدا و سيماي ايران، پيشنهاد تماشاي تئاتر، گالري و كنسرت داده ميشود و كسي به درخواستهاي مجريان برنامه براي صرفهجويي در مصرف آب، استفاده از حمل و نقل عمومي و... پوزخند نميزند. حتي انگار گيرندهها كمتر به سوي شبكههاي ماهوارهاي و مسابقات آشپزي و... ميچرخند!
مطبوعات سختپسند ايران، رابطه خوبي با راديو هفت دارند؛ موضوعي كه ميتواند بيارتباط هم با روزنامهنگار بودن منصور ضابطيان و تعدادي ديگر از سازندگان اين برنامه نباشد. اما قطعا همه آن هم نيست. راديو هفت بارها توسط مطبوعات به عنوان بهترين برنامه صدا و سيما انتخاب ميشود. در كنار 90، پربينندهترين برنامه سيما لقب ميگيرد، منصور ضابطيان عنوان بهترين مجري را كسب ميكند و حتي وزارت ارشاد آن را به عنوان بهترين برنامه در تبليغ فرهنگ كتابخواني معرفي ميكند. علاوه بر مطبوعات، هنرمندان و ورزشكاران هم رابطه خوبي با آن دارند. از سعيد معروف تا پرويز پرستويي، خداداد عزيزي، شهاب حسيني، جواد خياباني و... مهمان برنامه ميشوند تا به قول راديو هفتيها، شبهاي صميميتري را با مردم رقم بزنند.
حالا روز اول ماه رمضان 94 است. تيم سازنده برنامه، با پيامي با همان لحن هميشگي خودشان، اعضاي خانواده بزرگ راديو هفت در سراسر ايران را خطاب قرار دادهاند و خبر تعطيلي برنامه را اعلام كردهاند. برنامهاي كه حالا ديگر شايد كمتر كسي يادش بيايد دقيقا در چنين روزي، پاي به جعبه جادو گذاشت. اما خبر واقعيت دارد. راديو هفت بعد از 1118 برنامه كه اتفاق كمنظيري در تلويزيون ايران است، درست در زادروزش، به پايان خط رسيده. آن هم نه به دليل جنجال، حواشي، مسائل اقتصادي و... كه صرفا به جهت آموزشي نبودن آن به زعم مديرانِ جديد شبكه. برنامه بايد بار آموزشي بيشتري داشته باشد و پيامهاي آموزشي غيرمستقيم، خيلي مورد قبول مديران جديد نيست. اين خلاصه كلام است. خلاصهاي كه نقطه پاياني ميگذارد بر تمام شبهايي كه بينندگان با صداي موسيقي، متنهاي گرم و تصاوير شيرين همراه شدند تا از خستگي و اضطراب روز رها شوند؛ خلاصهاي كه به مخاطبان يادآوري ميكند بايد خودشان بار شبهاي خستگي را به دوش بكشند و ديگر خبري از شبهاي سليس، يكدست و باز نيست؛ شبهايي از جنس سهراب و از جنس راديو هفت.