مهمترين مساله انتخابات بررسي صلاحيتهاست
احمد شيرزاد ميگويد: «فكر ميكنم آنچه كه مهمتر است بحث آشتي سياسي است يعني جريان تند رو دست از اين خصومت و كينهتوزيها بر دارد و دست از تكرار واژههايي مثل فتنه و انتقام جوييها بردارد. زيرا تاكنون از اين قضيه نفعي نبرده است و بايد از ايجاد فضاي رعب دوري كند. شرايط كنوني شرايط آشتي سياسي است و فعلا گذشته را رها كنيم زيرا اكنون زمان پيدا كردن مقصر نيست و آنها هم نبايد قضاوت يك طرفه كنند و اصلاحات را مقصر بدانند». اين نماينده مجلس ششم طي گفتوگويي كه با پايگاه خبري نداي ايرانيان داشت از راههاي جلوگيري از رد صلاحيت گسترده نيز سخن گفت:
همهچيز به اين مربوط ميشود كه اصلاحطلبان چگونه در انتخابات شركت كنند. اگر اصلاحطلبان به صورت منسجم و با وحدت وارد شوند، اصولگرايان نيز متحد خواهند شد و لازمه اتحاد اصولگرايان كنار زدن احمدينژاد است. يعني اصولگرايان به اتحادي كه زير لواي آن، احمدينژاد هم حضور داشته باشد، قايل نيستند. اصولا آقاي احمدينژاد در همان سال 84 صحنه بر هم زن اصولگرايان بود زيرا نميتوانست با همان مجموعه اصولگرا بر سر يك ميز بنشيند و اصولا ايشان انسان تفاهم و گفتوگو نبودند و اساسا آقاي احمدينژاد تلاش اصولگرايان براي ائتلاف را بر هم ميزد و در پايان هم كار خودش را كرد.
اين تفسير درستي نيست كه اصلاحطلبان را ناجي كشور بدانيم ولي برنامه اصلاحطلبان قطعا برنامه نجاتدهندهاي است چرا كه بچههاي جبهه اصلاحات افراد دلسوز، قويتر و كارآمدتر در صحنه مديريت كشور هستند. فكر ميكنم مهمترين بحث آشتي سياسي است يعني جريان تندرو دست از اين خصومت و كينهتوزيها بر دارد و دست از تكرار واژههايي مثل فتنه و انتقامجوييها بردارد. زيرا تاكنون از اين قضيه نفعي نبرده است و بايد از ايجاد فضاي رعب دوري كند. شرايط كنوني شرايط آشتي سياسي است و فعلا گذشته را رها كنيم زيرا اكنون زمان پيدا كردن مقصر نيست و آنها هم نبايد قضاوت يك طرفه كنند و اصلاحات را مقصر بدانند چون اين غيرمنصفانه و غيرقابل پذيرش است و با كنار گذاشتن نيروهاي دلسوز انقلاب و كساني كه دست ياري دراز ميكنند را قبول كنيم و براي نجات كشور همه را به رسميت بشناسيم تا به كمك همه در رقابت سالم و به دور از هياهو يك مجلس قوي را تشكيل دهيم. بايد توجه كرد كه يك دولت قوي در گرو يك مجلس قوي است.
اين نكته قابل كتمان نيست كه اصليترين عنصر در تعيين فرايند انتخابات رويكرد شوراي نگهبان خواهد بود. اين رويكرد يك تصميم كلان مديريت كشور است. بايد ديد كه مديريت كلان كشور ميخواهد چگونه عمل كند. آيا ميخواهد با طيف مشخصي از افراد كار كند يا ميخواهد با همه جريانها كار كند. اگر يك تصميم جدي و فراگير وجود داشته باشد كه همه بچههاي انقلاب در آن حضور داشته باشند آن وقت مساله متفاوت است و ميشود مذاكره كرد. البته شايد بر سر مصاديقي كلنجار وجود داشته باشد به هر حال فرايند كلي بايد يك فرايند باز باشد و ما از تشخيص رويكرد كلي ناتوانيم زيرا صحنه غير آماده است و مسير مشخص نيست و اين شيوه بدي است. مساله ردصلاحيتها عمدهترين مساله و مساله شماره يك است. در حين انتخابات هم، لابي كردن و گفتوگو با گروههاي سياسي بخشي از ردصلاحيتها را خنثي خواهد كرد.