حسن بهشتيپور در گفتوگو با «اعتماد» مطرح كرد
توانايي گرهگشايي صالحي از پيامدي
گروه ديپلماسي|روز گذشته محمدجواد ظريف براي دومين بار طي اين هفته در وين به تيم مذاكرهكننده هستهاي اضافه شد اما اينبار برخلاف نوبت، ظريف تنها نبود و علي اكبر صالحي، رييس سازمان انرژي اتمي و حسين فريدون، دستيار ارشد رييسجمهور، رييس دستگاه ديپلماسي را همراهي ميكردند. البته اين همراهي براي نخستينبار نيست و در يك ماه باقي مانده به ضربالاجل دستيبابي به تفاهم سياسي در لوزان و از اسفند سال گذشته به مدت يك ماه، صالحي و فريدون پاي ثابت مذاكرات بودند و ظريف را در مذاكرات هستهاي همراهي ميكردند. حسن بهشتيپور در گفتوگو با «اعتماد» معتقد است كه حضور مجدد ظريف در وين ميتواند گرههاي موجود در مذاكرات را باز كند و همراهي صالحي نيز ميتواند تسهيلگر اين روند باشد. اين تحليلگر مسائل سياست خارجي با اشاره به سوابق ديپلماتيك صالحي، در خصوص نقشي كه رييس سازمان انرژي ميتواند در گرهگشايي از مساله پيامدي ايفا كند، ميگويد كه اين موضوع نيز از طريق مسائل فني و حقوقي نيز قابل حل نيست چراكه اتهامي سياسي است پس راهكار حل آن هم سياسي خواهد بود. وي اعتقاد دارد كه در كنار اين مساله، دو مساله نظارت و دسترسيها نيز صالحي ميتواند كمكي شاياني داشته باشد. مشروح گفتوگوي «اعتماد» با حسن بهشتيپور در ادامه ميآيد:
روند آتي مذاكرات هستهاي با ورود مجدد وزير امور خارجه كشورمان به وين را چگونه پيشبيني ميكنيد؟
براساس آخرين اخبار و اطلاعات، مذاكرات هستهاي ايران و گروه 1+5، در روزهاي اخير رو به جلو بوده است. البته اين روند كند بوده و با مشكلاتي نيز در مسير مذاكرات وجود داشته است اما به نظر ميرسد كه رايزنيهاي اخير وزراي امور خارجه و آمدن مجدد آقاي ظريف به وين و ديدارهايي كه با جان كري، وزير امور خارجه امريكا، سرگئي لاوروف، وزير امور خارجه روسيه و يوكيا آمانو، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي داشتهاند، بتواند گرههاي موجود در مسير را باز كند. از طرفي در اين بازه آقايان علي اكبر صالحي و حسين فريدون رييس سازمان انرژي اتمي و دستيار ارشد رييسجمهور اين مسير تسهيل نيز بشود و البته با چند روز تمديد مذاكرات، در نهايت طرفين به يك توافق برسند. البته دشمنان مذاكرات به خصوص اسراييليها مشغول هستند و سنگاندازيهايي ميكنند كه ضروري است از اين مسير محافظت شود يا اينكه امريكاييها زير بار اين فشارها نروند.
به اضافه شدن آقاي صالحي به مسير مذاكرات اشاره كرديد. دليل اضافه شدن ايشان چيست؟ حضور آقاي صالحي چه اثري در مسير مذاكرات در روند دستيابي به توافق ميتواند داشته باشد؟
آقاي صالحي هماينك معاون رييسجمهور و رييس سازمان انرژي اتمي هستند، اما ايشان فقط جنبه فني ندارند. آقاي صالحي يك ديپلمات برجسته نيز هستند و سالها نماينده ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي، نماينده ايران در سازمان كنفرانس اسلامي و وزير امور خارجهمان بودهاند. ايشان به زبانهاي مختلف تسلط دارند و از تجارب گرانقدر ديپلماتيك برخوردار هستند كه اين تجارب ميتواند به مذاكرات و دستيابي به توافق هستهاي كمك كند.
يكي از مسائل مورد اختلاف ايران و 1+5 در رابطه با مساله پيامدي است. فكر ميكنيد حضور آقاي صالحي ميتواند به گرهگشايي از اين مساله كمك كند؟
من بايد يادآوري كنم كه ايران هيچگاه اتهام پيامدي را نپذيرفته است و به آن رسميت نداده و از آن به عنوان مسائل گذشته و حال سخن گفته است. اين موضوعي است كه از گذشته و در دولت قبل در مذاكرات مطرح شد و به اين دولت و مذاكرات رسيده است. اين موضوع نيز از طريق مسائل فني و حقوقي قابل حل نيست، چراكه اتهامي سياسي است، پس راهكار حل آن هم سياسي خواهد بود. موضوع پيامدي نيز مربوط به بازه زماني 2000 تا 2003 است و براي حداقل 12 سال قبل است و موضوعي است كه بيشتر به استخوان لاي زخم شبيه است. حال كه طرفين ميخواهند توافق حاصل شود، بايد اين موضوع را هم پايان دهند. آقاي صالحي، رييس سازمان انرژي اتمي است و در حل اين موضوع ميتواند كمك كنند. البته حضور ايشان نميتواند فقط مربوط به مساله پيامدي باشد. مساله نظارت و دسترسيها نيز كه امروزه يك مورد جنجالي در كشور شده است، ايشان ميتوانند در پيدا كردن يك راهكار مرضيالطرفيني كمك كنند.
هماينك به نظر شما مهمترين چالش پيشروي مذاكرات نيز همين است؟
مهمترين چالشي كه هماكنون در مذاكرات است، پيدا كردن فرمولي است كه از سويي، ايران اعتمادسازي لازم را انجام دهد و از طرفي امنيت ملي كشورمان مصون بماند تا از اين طريق، بهانههاي طرف مقابل را بگيرد.
اين فرمول چه ميتواند باشد؟
پيشنهاد من اين است كه پروتكل الحاقي را بپذيريم، چراكه بدون پروتكل الحاقي نه توافقي صورت ميگيرد و نه اعتمادسازي لازم براي طرف مقابل انجام ميشود اما از طرفي ميتوانيم در خصوص ترتيبات اجرايي با آژانس به يك تفاهمي برسيم كه آژانس بپذيرد وارد مقولاتي كه از نظر ما مربوط به حوزه امنيت ملي و مراكز نظامي است، نشود. آنجاهايي را هم كه فكر ميكند ايران فعاليت و برنامه هستهاي اعلام نشده دارد، از طريق ترتيبات اجرايي پيگير باشد. از اين طريق هم اعتمادسازيهاي لازم براي طرف مقابل صورت گرفته است و هم امنيت ملي ما مصون مانده و بهانههاي طرف مقابل را گرفتهايم.