توافق؛ هدف مشترك ايران و 1+5 است
تعبيرهايي از يك تمديد
گروه ديپلماسي| تيم مذاكرهكننده هستهيي ايران به تهران بازگشته است و ديپلماسي هستهيي دولت در مقام قضاوت نهادهاي اجرايي داخلي و رسانههاي متفاوت با رويكردهاي سياسي متفاوتتر قرار گرفته است. با اينهمه مذاكرات هستهيي ايران و رويهيي كه منجر به تمديد توافقنامه ژنو در 24 نوامبر به جاي امضاي توافقنامه جامع هستهيي شد همچنان در صدر تحليلها و گزارشهاي خبري قرار دارد. در شرايطي كه پيشبيني ميشد تمديد مذاكرات هستهيي ايران به عاملي براي سر و صداهاي زياد در داخل ايران و امريكا بدل شود به نظر ميرسد رويهيي كه در داخل كشور در پيش گرفته شده است سياست ايستادگي پشت مردان هستهيي است كه از يك سال پيش تاكنون ماراتن مذاكرات را براي پايان دادن به يك بحران غيرضروري در كشور پيش بردهاند. سخنان راهگشاي مقام معظم رهبري در خصوص اينكه نه مخالف تمديد مذاكرات بودهام و نه مخالف ذات مذاكره و همچنين اشاره ايشان به ايستادگي تيم هستهيي، در حقيقت بر فضاي همدلي با تيم مذاكرهكننده هستهيي افزود. در رسانههاي خارجي اما تعبيرهاي متفاوتي در خصوص چرايي تمديد به چشم ميخورد.
تمديد، راهي براي عبور از حاشيهها بود
مذاكرهكنندگان ايران و 1+5 با رسيدن به ضربالاجل 24 نوامبر دو راه پيش رو داشتند: عبور از اين ضربالاجل بدون يافتن راهي براي ادامه دادن مذاكرات و راه دوم كه تمديد توافقنامه موقت ژنو بود. در سايه اين تمديد هفت ماهه اكنون مذاكرات ميتواند در ريل مشخص زماني تا ماه ژوئن مسير خود را طي كند. با فاصله گرفتن از فضاي هيجاني تمديد مذاكرات ميتوان به اين حقيقت اشاره كرد كه در حقيقت حركت كردن در مسير توافقنامه ژنو به سود تمامي بازيگراني است كه در يك سال گذشته در قالب مذاكرات ايران با 1+5 پشت ميز مذاكره نشستهاند و توسل به ديپلماسي را به هرگونه تقابلي ترجيح دادهاند. جان كري، وزير امور خارجه امريكا به خوبي ميدانست كه در صورت عدم تمديد توافقنامه ژنو و ادامه يافتن بدون برنامه مدون مذاكرت با ايران، جمهوري خواهاني كه هيچگونه توافقي با تهران را برنمي تابند، ميتوانند ادعا كنند كه ايران با عدم موافقت با امضاي توافقنامه جامع هستهيي و زير بار زياده خواهيهاي غرب رفتن در حقيقت در حال خريد زمان بيشتر است. اين در حالي است كه با ادامه يافتن مذاكرات هستهيي ايران در قالب توافقنامه ژنو و همان تعهدات، ايران ميتواند بخشهايي از داراييهاي بلوكه شده خود را پس بگيرد و از سوي ديگر در مسير اعتمادسازي و شفاف سازي برنامه هستهيي خود هم گام بردارد. در حالي كه امضاي توافقنامه جامع هستهيي ميان ايران و 1+5 در بدترين حالت ممكن هفت ماه به تعويق افتاده است به نظر ميرسد كه دستاوردهاي احتمالي اين توافق به اندازهيي وسوسهانگيز بوده است كه شش كشور در مدت هفت روز مذاكره با ايران تمام تلاش خود را براي باقي ماندن در مسير مذاكرات به كار گرفتند. ايالات متحده كه بيشترين تحريمهاي يك جانبه عليه ايران در چندسال اخير را اعمال كرده است و در راس هرم اجرايي اعمال بسياري از تحريمهاي همهجانبه هم بوده است به خوبي ميداند كه بازگشت شركتهاي خصوصي تجاري امريكايي به ايران ميتواند به اقتصاد اين كشور كمك شاياني بكند. بسياري از كمپانيهاي تجاري و همچنين شركتهاي سرمايهگذاري در امريكا منتظر فرداي روزي هستند كه ميتوانند در سايه امضاي توافقنامه جامع هستهيي با ايران به بازار اين كشور بازگردند. از سوي ديگر پايان تحريمهاي رنگارنگ ايران ميتواند به رونق اقتصادي كشورمان و حضور راحتتر آن در بازارهاي بينالمللي كمك شاياني بكند. بي شك ايران در چند سال اخير با وجود تحريمهاي چندجانبه و يك جانبه به خوبي توانست از عهده مديريت كلان اقتصادي كشور برآيد اما اين حقيقت بر هيچكس پوشيده نيست كه فشارهايي بر عامه مردم به دليل تورم ناشي از اين تحريمها وارد شد. از سوي ديگر تنها دستاورد اقتصادي اين توافقنامه نيست كه ميتواند به كمك دولت دموكرات ايالات متحده بيايد. منطقه خاورميانه در حال حاضر بيش از هر زمان ديگري همكاري كشورهاي منطقهيي با يكديگر و البته همكاري آنها با كشورهاي حاضر فرامنطقهيي را ميطلبد. در شرايطي كه تهران و واشنگتن بتوانند در مذاكرات هستهيي به نوعي ديدگاهها را به هم نزديك كرده و از اختلافها فاصله گرفته و توافقنامه جامع هستهيي را امضا كنند بي شك احتمال همكاريهاي مستقيم يا غيرمستقيم آنها در مسائل پروندهيي چون مبارزه مشترك با داعش هم بالاتر خواهد رفت. در حال حاضر ايران اصرار دارد كه ديوار بياعتمادي كه واشنگتن در اين سالها ميان خود با تهران بالا برده است، امكان هرگونه همكاري در خصوص پروندههايي غير از پرونده هستهيي را به صفر رسانده است. در شرايطي كه دو طرف بتوانند در ميز مذاكره استراتژي برد – برد را پيش ببرند شايد گفتوگو در ساير حوزهها هم ممكن شود.
توافق با ايران يك ضرورت است
ايران و 1+5 در سر ميز مذاكره تنها در خصوص مسائل هستهيي گفتوگو ميكنند. اين عبارت را در يك سال گذشته به كرات از زبان مذاكرهكنندگان ارشد تمام كشورهاي حاضر در مذاكرات شنيدهايم. با اين همه به نظر ميرسد كه حاشيههايي پررنگتر از متن در منطقه خاورميانه در حال شكلگيري است كه نه تنها امريكا كه متحدان اروپايي آن را هم به فكر بهبود رابطه با تهران و استفاده از پتانسيل سياسي و امنيتي اين كشور براي پايان دادن به بحرانهاي جاري انداخته است. پايگاه خبري المانيتور در تازهترين گزارش خود در اين خصوص مينويسد: تغييرات به وجود آمده در شرايط ژئوپولتيكي منطقه خاورميانه نشاندهنده لزوم بهبود روابط ميان ايران و غرب و افزايش همكاريها براي برقراري ثبات در منطقه است. اگرچه ايران و گروه 1+5 در وين به پيشرفتهاي خوبي در مذاكرات هستهييشان دست نيافتند و ضربالاجلي جديد براي خود تعيين كردهاند كه براساس اين چارچوب زماني قرار است تا آخر جولاي سال 2015 به يك راهحل جامع دست پيدا كنند. دو طرف بر سر بسياري از مسائل اصلي به سازش نزديك هستند. اما هنوز اختلافاتي درخصوص ظرفيت غنيسازي ايران و چگونگي لغو تحريمها دارند. اما به دليل ايجاد تغييراتي در منطقه خاورميانه طي سالهاي اخير شرايط ژئوپولتيكي آن نيز به ميزان چشمگيري تغيير كرده است. پس از 35 سال فشار و تحريم عليه ايران و فراز و فرودها در خاورميانه نتيجه اين شده است كه اكنون ايران باثباتترين كشور در منطقه و به عنوان يك قدرت به شمار ميآيد و كشورهاي عربي با ناآرامي، اغتشاش، بيثباتي و افزايش خشونت گروههاي افراطگر مواجه هستند. اين تغييرات دليلي است براي بهبود روابط ايران و غرب. در ادامه اين گزارش آمده است: شوراي همكاري خليج (فارس) كه از بحرين، كويت، عمان، قطر، عربستان و امارات متحده عربي تشكيل شده نيز به دليل قدرت ذاتي و نفوذ ايران در منطقه نميتواند با آن برابري كند. آنها همچنين به دليل ناآراميهاي ناشي از بهار عربي و رشد گروههاي افراط گرا همچون داعش بيش از گذشته آسيبپذير شدهاند. از طرف ديگر ايران و عراق پس از سرنگوني صدام حسين، ديكتاتور سابق اين كشور نزديك است كه به دو همپيمان تبديل شوند. همچنين مصر به عنوان يك كشور قدرتمند عربي و رقيب ايران در منطقه در بحرانهاي داخلي و شرايط بد اقتصادي گير افتاده و قادر به رقابت با ايران نيست. اين گزارش ميافزايد: علاوه بر اين، اروپاييها بيش از هر زمان ديگري خواهان توافق با ايران و لغو تحريمها عليه اين كشور هستند. اتحاديه اروپا نيازمند منابع گازي غير از روسيه است كه ايران ميتواند يك گزينه جايگزين براي آن باشد. بسته شدن قراردادها ميان تهران- مسكو نيز نشاندهنده تضعيف رژيم تحريمها عليه ايران است. اكنون با توجه به اينكه ايران به عنوان قدرت باثبات منطقهيي مناسبترين گزينه براي مقابله با تروريسم است، حصول توافق ميان ايران و گروه 1+5 ميتواند راه را براي همكاري ميان ايران و غرب براي بازگرداندن ثبات به منطقه هموار كند و يك توافق هستهيي فرصتي را براي خلق ديپلماسي براي پايان دادن به چندين دهه جنگ سرد ميان ايران و شوراي همكاري خليج (فارس) ايجاد خواهد كرد.
همه خواهان ماندن دور ميز هستند
«تمديد هفت ماهه مذاكرات هستهيي نشان داد كه تمام طرفهاي مذاكرهكننده خواهان كنارهگيري از اين تلاشهاي ديپلماتيك نيستند و آن را پويا نگه داشتهاند.» انديشكده بروكينگز تازهترين تحليل خود از دلايل تمديد مذاكرات هستهيي در ايران را اين گونه آغاز ميكند و مينويسد: تمديد مذاكرات ميان ايران و گروه 1+5 شامل پنج عضو دايم شوراي امنيت سازمان ملل بهعلاوه آلمان تا اواسط سال 2015 نشاندهنده دو ارزيابي متفاوت است؛ اول اينكه دو طرف نتوانستند به اين اختلاف قديمي خود پايان دهند كه موجب افزايش نگرانيها در خصوص شكاف باقيمانده ميان آنها شده است و دوم اينكه تمام طرفهاي مذاكرهكننده از كنار رفتن از ميز مذاكره پرهيز كرده و مسير ديپلماسي را پويا نگه داشتهاند. براي گروه 1+5 نيز تمديد توافق اوليه ژنو يك گزينه مناسب است اين مساله به ويژه براي اروپاييهايي صدق ميكند كه خود را بيش از ديگران در برابر شكست ديپلماسي شكننده ميبينند. روسيه و چين به اندازه اروپا و امريكا براي خود تهديدي از سوي ظرفيت هستهيي ايران حس نميكنند و دولت باراك اوباما نيز كه انرژي زيادي را براي مذاكرات هستهيي سرمايهگذاري كرده است ميگويد كه براي شكست آن يك طرح جايگزين شامل تحريمهاي سنگينتر و تهديد به حمله آماده كرده است. همچنين اين مساله اتحاديه اروپا را از حضور در بالاترين صحنه بينالمللي كه تاكنون در آن ظاهر شده است محروم خواهد كرد. اما اروپا چيزي بيشتر از عدم حضور در عرصه ديپلماسي بينالملل از دست خواهد داد. اگر چه فرانسه موضعي حتي سختتر از امريكا در اين جريان اتخاذ كرده است، اروپا در يك راهحل به دست آمده از مذاكرات فوايد بسيار مهمتري ميبيند كه اولين آن در منافع امنيتي مشتركش با امريكا است كه شامل جلوگيري از تنشهاي بيشتر در منطقه ناآرام خليج (فارس) است. ديگر منفعت حصول يك توافق براي اروپا در مسائل اقتصادي است چون تحريمها عليه ايران سبب شده تا اين قاره چندين سال از دسترسي به بازار اين كشور محروم بماند. اگر چه بسياري از شركتهاي انرژي اروپايي محدوديت در بازار سودمند انرژي ايران را پذيرفتهاند، روي بازگشت به اين بازار در آينده حساب باز كردهاند. از اين رو ادامه محروميت از اين بازار و تجارت با ايران برايشان بسيار آسيب زننده خواهد بود. با اين حال اروپاييها به هر قيمتي خواهان توافق نيستند اما تلاش ميكنند مانع از بين رفتن روند كنوني ميان ايران و امريكا شوند كه در اين زمينه نيز موفق بودهاند. آنها اكنون ميتوانند احساس پيروزي كنند و با ادامه مذاكرات و حفظ برنامه اقدام مشترك تا آنجايي كه ميتوانند موافقت خواهند كرد.